وصف بهار
بوی باران ، بوی سبزه ، بوی خاک شاخه های شسته ، باران خورده پاک
آسمان آبی و ابر سپید برگهای سبز بید
عطر نرگس ، رقص باد نغمه شوق پرستوهای شاد
خلوت گرم کبوترهای مست نرم نرمک میرسد اینک بهار
خوش به حال روزگار ... خوش به حال چشمه ها و دشتها ...
خوش به حال دانه ها و سبزه ها ... خوش به حال غنچه های نیمه باز ...
خوش به حال دختر میخک که میخندد به ناز ... خوش به حال جام لبریز از شراب ...
خوش به حال آفتاب ای دل من گر چه در این روزگار
جامه رنگین نمیپوشی به کام باده رنگین نمیبینی به جام
نقل و سبزه در میان سفره نیست جامت از آن می که میباید تهی است
ای دریغ از تو اگر چون گل نرقصی با نسیم ای دریغ از ما اگر کامی نگیریم از بهار
گر نکوبی شیشه غم را به سنگ هفت رنگش میشود هفتاد رنگ
*********************************
دوستان عزیز وبلاک آیینه !
دوستان عزیز وبلاک آیینه !
هر جای که هستی امید وارم از بهار زیبای ها ب رخوردار باشید ، من متآ سفانه در جشن نوروز امسال حالت داشتم که اصلآ تصور نمی کردم ، گرچند دوستا ره هم دیدم مدت دوروز از دفتر رخصت بودم واز فامل دید باز دید داشتم ویاهم تماس می گرفتم ولی متآ سفانه یکی از دوستانم از من نا را حت شد خیلی نا راحت شدم آرزو میکنم که کاش عمر باقی باشد تا بار دیگر دل اورا در یک نوروز دیگر بدست آرم .