۱۱/۱۱/۱۳۹۱

افغانستان بد ترین کشور برای زنان و کودکان



 سال روان خورشیدی آماری خشونت ها علیه زنان بهشدت بالا رفته است و
کمیسیون مستقل حقوق بشر می گوید که از آغاز سال روان خورشیدی تاکنون چهار هزار و پنج صد مورد خشونت علیه زنان در کشور از سوی این کمیسیون ثبت گردیده است. به باور لطیفه سلطانی هماهنگ کننده بخش با نوان کمسیون مستقل حقوق بشر،  عدم تطبیق قانون، فساد اداری و عدم آگاهی مردم از حقوق شان از عواملی اند که آمار خشونت علیه زنان، به خصوص تجاوز جنسی و قتل های ناموسی در کشور را افزایش داده است که تجاوز جنسی و قتل های ناموسی و خود کشی از موارد اند که از انواع مهم خشونت ثبت گردیده است.  داکتر سیما سمر رییس کمیسیون مستقل حقوق بشر ابراز نگرانی کرده و  می گوید که افغانستان بدترین کشور برای زنان و کودکان بوده و با وجود فعالیت های گسترده حقوق بشری در این کشور؛ هنوز هم تجاوز جنسی و قتل های ناموسی رو به افزایش است. خانم سیما سمر که در نشست استماع عامه حقوق بشر در کابل صحبت می کرد، از نهادهای عدلی و قضایی خواست تا به پرونده های قربانیان خشونت و تجاوزهای جنسی به گونه جدی رسیدگی کنند.
عبدالجبار تقوی والی کابل می گوید، تا زمانیکه مسؤلان دولتی متعهد به اجرای قانون نباشند و اشتغال زایی در کشور صورت نگیرد، خشونت علیه زنان همچنان ادامه خواهد داشت.
برنامه تحقیقاتی کمسیون مستقل حقوق بشر در تمام افغانستان در مورد جستجوی عوامل افزایش قتل های ناموسی و تجاوزهایجنسی آغاز شده است. 
این در حالی است که دراین اواخر مشکلات روز افزون خانواده گی و فاملی و فراگیر شدن فرهنگ های مغایر با اسلام مشکلات عدیده از جمله اشتغال زایی برای بانوان، حضور کمرنگ شان در ادارات، خود کشی، طلاق، ازدواج های اجباری و بالا رفتن مصارف گزاف عروسی را به بار آورده است






۱۱/۰۸/۱۳۹۱

بی بی سی ناکام ماند

آخرین تلاش بی بی سی برای ایجاد تفریقه قومی در بین مردم افغانستان با اتهام وارد کردن به اقوام شیعه و به خصوص هزاره توسط مقاله صالح در نقشه خود نا  کام ماند.

آنگونه که همه دوستان آگاه اند سایت بی بی سی با نشر گزارشی مغرضانه از یک مقاله یی که به قلم امرالله صالح عضو ارشد جبهه ملی نوشته شده بود، آخرین تلاش خود را انجام داد تا میان سران گروه های سیاسی در افغانستان شگاف ایجاد کند.

جبهه ملی افغانستان
بی بی سی آخرین تلاش خود را برای ایجاد نفاق میان اقوام و مذاهب انجام داد و تمام معیارها را شکست.
این حرکت بی بی سی نشان داد که گروه های کلان در بیرون از مرزهای افغانستان در تلاش فروپاشی جبهه ملی که یگانه امید ملت افغانستان میباشند.

با این حال حاجی محمد محقق عضو دیگر جبهه ملی و رهبر حزب وحدت اسلامی مردم افغانستان بر اساس فشارهای مردمی و مسئولیتی که نسبت به یک بخش بزرگی از مردم افغانستان احساس میکند نسبت به اظهارات، واکنش نشان داد و شماری به این باور بودند که ائتلاف بزرگ جبهه ملی از هم پاشیده است.
خوشبختانه، امروز شورای رهبری جبهه ملی افغانستان این سوء تفاهم را رفع کرده و سران جبهه ملی هریک احمد ضیاء مسعود، حاجی محمد محقق و امرالله صالح به دعوت استاد عطامحمد نور والی بلخ عازم آن ولایت شدند.

قرار است جلسه ی با حضور احمد ضیاء مسعود رییس جبهه ملی، ژنرال عبدالرشید دوستم، حاجی محمد محقق ، امرالله صالح از اعضای شورای رهبری جبهه ملی و استاد عطامحمد نور برگذار شود. گفته میشود که در این مجلس در باره ی اوضاع جاری کشور، انتخابات آینده و دیگر موارد جاری صحبت شود.
منبع: جنبش جوانان اند خوی

۱۱/۰۴/۱۳۹۱

صدای فساد و اختلاص را گم کردید آیا به فکر بویش هستید دولت محترم؟؟؟

رو پوشی دولت و دستگاه های دولتی بر فساد گستر ده اداری شان و غصب املاک و زمینهای مردم و دولتی،  مرا به یاد داستان ملا نصرالدین انداخت که میگه یک روز ملا نصرالدین در جمع دیگران در مجلس نشسته بود که نا گهان از شخصی که پهلوی ملا نصرالدین نشسته بود  باد صادر شد و آن شخص به خاطری که صدای باد را نابود کند شروع کرد پاهای خودرا روی دو شک مالیدن، ملا گفت ای برادر صدایش را خو گم کردی حالا بویش را چه کار می کنی؟؟؟؟
دولت افغانستان و اشخاص بلند رتبه که دراین دولت کار می کرد در مدت 11 سال فکر هیچ چیزی را نکرد و حالا می خواهند که با چسپیدن به جان رهبران سیاسی و اشخاص با نفوذ جامعه صدای نا کامی های خویش را نا بود کند و لی نمی دانم که تا هنوز فکر بوی فساد شان را کرده یا نکرده ؟؟؟؟؟

۱۱/۰۳/۱۳۹۱

نقش و جایگاه عالمان دین در جامعه افغانستان



علما و روحانیون در جامعه افغانستان، مرکزی ترین نهاد اسلامی و اجتماعی است که حیاتی ترین بخش در جامعه محسوب می شوند. عالمان و روشن فکران دینی در جامعه، در ایجاد اصالت اندیشه و قانونگزاری در طراز اول و جایگاه اساسی می باشد. عالمان و طلاب حوزات، مبارز واقعی با اندیشه های افراطی و انحرافی در بین مردم است و بر نامه های شان دور قرآن و سنت می چرخند.
حرکتهای فکری و اجتهادی عالمان دینی و رسالت مداران وحیانی در درازای تاریخ بشریت گشاینده ای افقهای تازه برای اذهان مردم بوده و استمرار این حرکت الهی و انسانیت باعث زدودن مشکلات و فاجعه های بزرگ از زندگی انسان ها گردیده است.
جامعه روحانیت در بخشهای تحصیل امورات دینی، تعلیم و تبلیغ دینی و حفظ برنامه ها و فرهنگهای اصیل اسلامی نقش عمده ای  را دارا می باشد.
رو حانیت به معنای خود سازی و انسان سازی تعریف شده است، در طیفهای مختلف اجتماعی، فرهنگی و سیاسی و حتا اقتصادی به عنوان محور و اساس کار ها محسوب می شود اما در طول سالهای گذشته با وجود فعالیت حوزات علمیه زیاد در افغانستان کار کرد و دست حوزات علمیه به دلایل متعدد کم بوده که مهمترین دلایل عقب ماندگی این برنامه و هجوم فرهنگ های وحشی گری غربی در جامعه قرار زیل است:
1 – در مجموع عقب ماندگی کشورهای اسلامی و استسمار آنان تو سط دشمنان.
2 – فقدان آزادی و دموکراسی برای روحانیت.
3 – عدم آشنایی حاکمان با نظام سیاسی اسلام
4 – هجوم تبلیغات زهر آگین دشمن علیه علما و اسلام.
5 – اختلافات بین کشورهای اسلامی.
6 – و ابستگی حاکمان به بیگانگان.
7 – عدم دسترسی حوزات به امکانات مدرن زمان.
8 – ندانستن مهارت های تبلیغی .
9 – مشکلات اقتصادی، سیاسی و دور بودن از فنون و علوم مختلف
که علما باید در صف اول جامعه قرار بگیرد و استفاده از هر ابزار و روشهای مطلوب را برای تفهیم بر نامه های دینی بلد باشد
علما باید در فکر تغیر بدنه اصلی جامعه باشند تا کار کردهای شان بیشتر موثر واقع شوند، در مدارس هم باید در نصاب درسی و روشهای تدریس و وضعیت استادان توجه صورت گیرد، تعامل در درسها به وجود آید، درسهای جانبی و ضروری باید آموخته شود
و علما باید به عنوان استاد در متون درسی مکاتب و دانشگاه جلب و جذب شود. به جاست که این مدیریت کلان دینی و اجتماعی ما یعنی جامعه روحانیت باید از فرایندهای خوبی اجتماعی بر خور دارباشند، تلفیق حوزه با برنا مه های دانشگاهی و علم روز در کشورهای اسلامی نتیجه خوبی داده و از مزیت های زیادی بهره مند شده است.
علما باید مورد ستاییش تاریخ قرار گیرند، باید به عنوان الگوی برای جامعه از سوی نهاد های مدنی و رسانه های معرفی شوند و در راستای بدر آمدن علما از شیوه سنتی و محدود بودن کمک نماید تا ستون محکمتری در  دین داشته باشیم، مشکل اساسی که در کار علما دیده می شود این است که فعالیت های آنها مناسبت محور است و تنها در یک منا سبت کار می کنند، در حالی که برنامه های تبلیغی و آگاهی در شرایط تاریک امروز باید دراز مدت باشد و در زمان طولانی به آن پرداخته شود، می بینیم که ما در افغانستان در دهه محرم و چند روز محدود دیگر برنامه های تبلیغی ما آغاز می شود و آنهم بدون امکانات مدرن روز تبیلغ می شود باید این برنامه به خود نظم بگیرد و در اوقات منظم بر گزار شود.
برنامه تبیلغ دین باید از لایه های مختلف و زاویه های متعددی برای اقشار مختلف  مردم ابلاغ شود، دین باید با برنامه های سیاسی در جامعه همراه شود تا برنامه های سیاسی ما نیز اصلاح گردد.
منشا انحرافات فکری، اقتصادی و فرهنگی در افغانستان جهل مردم و نادانی این ملت است و موجودیت افراد و اشخاص خاینی است که با رنگ بوی مسلمانی در جامعه به دغل کاری و اختلاف افگنی دست دراز می کنند و دست شان به شدت کار می کنند.
اشخاص که در علوم اسلامی و انسانی تبهر ندارند و به اندک علمی که دارند مغرور شده با تعصب و به صورت نا آگاه به جان ، آبرو و مال برادران خویش می افتد و برای خرابی وطن و فرهنگ اسلامی مردم افغانستان به شدت کار می کنند و علیه قوم، ملت و علما توهین و تبلیغ می کنند و صد ها مشکل اختلاف و انحراف را در بین مردم به وجود می آورند، اینها جوانان را از مسیر اصلی دور نگه داشته و کوشش می کنند که از هر طریقی شده به جان بزرگان و اشخاص این کشور مشکل ایجاد کند و آبروی شان را در خطر افگند و دسیسه سازی می نماید امید وارم که مردم و ملت ما بیدار و هوشیار باشند و این چنین افراد و اشخاص را بشناسند.
این افراد که علیه دین، مذهب، قوم و ملیت افغانستان تبلیغ و توهین می کنند آله دست دشمنان ما بوده و مانند غده سرطانی است که پیکر جامعه اسلامی ما می آزارد.
اسلام برای تمام افراد و اشخاص به طور مساویانه و منصفانه حق فعالت داده اما قسمی که نباید کار و فعالیت آنان حق آزادی و کاری دیگران را سلب نکند، دشمنان و افراد سود جو همیشه از پیشرفت بزرگان دینی و علمی ما و ایجاد حکومت اسلامی ترس داشته و در صدد زدودن و به انحراف کشانیدن اذهان مرد می باشند منشا ترس این گونه افراد را دو چیز عمده تشکیل می دهد:
1 – عدم آشنایی آنها با برنامه های اسلام
2 – در حکومت اسلامی خود کامگی، خود رفتاری، آزادی وحشیانه، چور، دزدی و آدم کشی آنان محدود می شود و سرکوب می گردد چون در حکومت اسلامی هیچ فردی مطلق العنان نیست که هر کاری بخواهد انجام بدهد.
در پایان به امید شگوفایی حوزات علمیه، دانشمندان و روشنفکران اسلام هستم و امیدو ارم که دست متجاوزین فرهنگی، اقتصادی، دینی و سیاسی مردم مسلمان افغانستان قطع و کوتاه شود تا دیگر به آتش نفاق، بی دینی، فقر و اختلافات نسوزیم.
والسلام علیکم

۱۱/۰۲/۱۳۹۱

آخرین آمار کشته و زخمیهای حمله انتحاری کابل و تصاویری حمله انتحاری


این حمله که بالای ساختمانی ریاست ترافیک کابل واقع ده مزنگ صورت گرفت 3 کشته و دوازده زخمی برجای گذاشت. این حمله ساعت پنج بامداد روز دوشنبه آغاز شد و پس از ده ساعت درگیری میان مهاجمان و نیروهای امنیتی پایان یافت. به گفته منابع امنیتی 5 نفر انتحاری که دو تن آنان خود شان را انفجار داده و سه تن به در گیری پردا خته بود. دراین درگیری سه تن از افراد پولیس نیز کشته شده اند
محمد ایوب سالنگی می گوید مهاجمان مجهز به واسکتهای انتحاری، بمب های دستی و کلاشنیکوف بودند که دو تن  از آنها خود شان را انفجار داده و سه تن دیگر آنان نیز که قصد انتحار را داشته اند، توسط نیروهای امنیتی به ضرب گلوله کشته می شوند.





حملات تروریستی و انفجار های قوی صبح امروز در ده مزنگ کابل

وقوع انفجار در شهر کابل

وقوع انفجار در شهر کابل
لحظاتی پیش یک انفجار در منطقه دهمزنگ، از مربوطات حوزه سوم امنیتی پولیس رخ داده است.
جنرال ایوب سالنگی، قومندان امنیه ولایت کابل با تایید این رویداد  گفت که تاکنون علت این انفجار مشخص نیست.
به گفته ی او تحقیقات در زمینه آغاز شده است.
 این درگیری تا هنوز که ساعت 7 صبح است به شدت ادامه دارد.
جزییات تازه
لحظاتی قبل انفجار دومی در ناحیه جوی شیر شهر کابل رخ داده است.
گفته می شود انفجار های پی درپی، حملات انتحاری بوده اند.

۱۱/۰۱/۱۳۹۱

در سال جاری 543 تن از زنان خود کشی کرده اند



لطیفه سلطانی هماهنگ کننده بخش با نوان در کمسیون حقوق بشر افغانستان می گوید که در مدت نه ماهی سال 1391 به تعداد 543 خانم دست به خود کشی زده اند و این آمار بیشتر در ولایات جنوبی مثل کندهار، هرات و بادغیث ثبت گردیده است.
طبق آمار ارائه شده از سوی دفتر کمسیون مستقل حقوق بشر افغانستان آمار خود کشی زنان دراین کشورنسبت به سالهای گذشته  به شدت افزایش پیدا کرده است.
وی دلیل عمده خود کشی بانوان را عدم آگاهی و بی سوادی، عدم دست رسی به عدالت و قانون، فشارهاهی خانوادگی، فضای خفقان خانواده و اجتماع می داند و می گوید که زنان برای ختم این مشکلات دست به خود کشی می زنند ، وی می افزاید که خود کشی یک عمل خلاف دستور دین اسلام  است و هیچ مشکلی را حل نمی کند زنان باید برای حل مشکلات شان به دادگاه عدلی و دفتر حقوق بشر مراجعه نماید و دفتر حقوق بشر از ایشان حمایت خواهد نمود.
امیر شریف جامعه شناس و یک تن از استادان پو هنتون بامیان می گوید که نشرات آزاد رسانه ها در جامعه سنتی افغانستان، عدم رسیدگی داد گاه های عالی و حقوقی، عدم دست رسی زنان به امکانات مالی و نهاد های عدلی، بی سوادی و عدم اگاهی آنان از حقوق شان و عدم پاسخگویی درست این نهاد ها به سوالات و مشکلات با نوان تحصیل کرده و جوان آنان را از زندگی در اجتماع مایوس کرده و خودرا در یک جامعه دور از امکانات احساس می کنند و برای حل این مشکل اقدام به خود کشی می کنند..
این جامعه شناس میزان خود کشی بانوان را در سنین جوانی بیشتر عنوان کرد و گفت زنان باید برای حل این مشکل سطع اگاهی و سواد خویش را بالا ببرد و نهاد های عدلی و قضایی نیز دراین زمینه توجه جدی نماید.
قاضی فوزیه امینی ریس بخش حقوق بانوان در وزارت امور زنان می گوید که حدود چهار هزار مورد خشونت های خانوادگی درسال جاری در این وزارت ثبت شده است که مهمترین این خشونت ها خود کشی، خودسوزی، حلق آویزی می باشد که بانوان برای خاتمه دادن به زندگی شان مرتکب شده اند.
وی مهمترین عوامل این خشونت ها را موجودیت عرف و عنعنات نا پسند و خشونت های فاملی و خانوادگی می داند و می گوید که زنان باید آگاهی پیدا کنند تا هیچگاه مرتکب این عمل غیر اخلاقی و اسلامی نگردد.
قاضی  فوزیه امینی تا کید کرد که عمل خود کشی یک عمل نا روا بوده و این عمل محکوم است زنان باید از این عمل زشت در مقابل خانواده های خود دوری نماید وی راه حل برای این مشکل ر ا تطبیق قانون محو خشونت علیه زنان را عنوان کرد.
این درحالی است که  دراین اواخر خود کشی زنان و خشونت های خانوادگی به شدت افزایش پیدا کرده و باعث نگرانیهای نهاد های حقوقی و مدنی گردیده است.
گزارش از زهرا سعیدی

۱۰/۲۷/۱۳۹۱

اسامی افراد و اشخاص که غاصب ده ها جریب زمین در شهر کابل هستند


هشت صبح به اسناد دست یافته اند که چند تن از مقامات عالی رتبه دولتی و نمایند گان مردم در پارلمان زمینهای را در شهر کابل و اطراف آن غصپ کرده اند.
ملا عزت‌الله عاطف، حدود 500 جریب زمین‌ تپه‌ی خواجه‌جم را که در اطراف تپه‌ی بند قرغه در مربوطات ناحیه‌ی پنجم شهر کابل موقعیت دارد، غصب کرده است. این زمین که ساحه‌ی سبز می‌باشد، هم‌اکنون توسط ملاعزت، به‌فروش می‌رسد. این شخص به‌طرف غرب بند قرغه، یک شهرک رهایشی به‌نام «ملاعزت» نیز ساخته است و از این طریق نمره‌های رهایشی به‌فروش می‌رساند.»
در سند شهرداری کابل، آمده است که آقای عاطف در گام نخست 45 جریب زمین را قباله کرده؛ سپس صدها جریب دیگر را غصب کرده است. او در منطقه‌ی قرغه، یک راهنمای معاملات نیز دارد.
ملا عزت‌الله عاطف، از فرماندهان پیشین جهادی و نماینده مردم در مجلس نمایندگان است.
نجیب‌الله کابلی، در سال 1382، حدود 620 جریب زمین دولتی نوع بایر را در منطقه‌ی کاریزمیر ولسوالی شکردره غصب کرده است. آقای کابلی، در این زمین یک شهرک رهایشی ساخته است.
نجیب‌الله کابلی، صاحب امتیاز تلویزیون امروز، نماینده پیشین مردم در مجلس نمایندگان و رییس کنونی حزب مشارکت ملی است.
نمایندگانی هم هستند که تنها چند بسوه زمین را در مهم‌ترین نطقه‌های شهر کابل، غصب کرده‌اند.
براساس مکتوب شماره 793 تاریخ 14/6/1391، ریاست ناحیه‌ی دهم، سیدحسین انوری، احاطه‌ی برج برق 14 چهارقلعه وزیرآباد را غصب کرده است.
آقای انوری، رییس حزب حرکت اسلامی مردم افغانستان و یکی از نمایندگان کنونی مردم کابل در مجلس است.
هم‌چنین، شخصی به‌نام احمد در شیرپور شهر کابل، یک قسمت از حیاط برج برق شیرپور را غصب کرده است.
در مکتوب شماره 239، تاریخ 20/4/1389ریاست ناحیه‌ی بیست‌ویکم شهرداری کابل، آمده است که در منطقه‌‌ی بت‌خاک این ناحیه‌، بیش از 5 هزار جریب زمین غصب شده است.
در همین حال، در ناحیه‌ی هفتم، منطقه دشت پدوله، در حال حاضر شماری از افراد نمره‌های رهایشی را در این منطقه خط‌اندازی می‌کنند. هم‌اکنون بیش از 250 ساختمان خودسر در بالای پروژه‌ی پدوله توسط افراد مختلف به‌شکل غیرقانونی ساخته شده است.
حامد کرزی، چند سال پیش، در فرمانی زمین‌های دشت پدوله را به نمایندگان و سناتوران شورای ملی داد، اما نمایندگان از گرفتن نمره‌های رهایشی در دشت پدوله خودداری کردند.
مجلس نمایندگان، مصوبه‌ای را صادر کرد که براساس آن نمره‌های دشت پدوله حق معلولان و معیوبان است.
از سویی هم، شماری از وزیران پیشین کابینه نیز، در برخی از ناحیه‌های شهر کابل، زمین‌های دولتی را غصب کرده‌اند.
استاد اکبر، وزیر پیشین مهاجران و عودت‌کنندگان و قوماندان ممتاز، از فرماندهان جهادی، در روستای «نونیاز» از مربوطات ناحیه‌ی بیستم شهر کابل، حدود 500 جریب زمین را غصب کرده‌اند.
آقای اکبر، در حال حاضر یکی از مشاوران وزارت مهاجران است.
با این حال، آقای ممتاز، برای ساخت 5 شهرک غیرقانونی خود نیز، هزارها جریب زمین دولتی را غصب کرده است. (جزییات غصب زمین توسط فرمانده ممتاز را، در بخش شهرک‌ها بخوانید.)
هم‌چنین، براساس مکتوب شماره 79، تاریخ 12/6/1391 مدیریت ملکیت‌های ناحیه‌ی نوزدهم شهرداری کابل، در جوار ذخایر گاز تپه‌ی تره‌خیل، حدود 30 جریب زمین از طرف «کوچیان تره‌خیل» غصب شده است.
در سند تاکید شده است: «قوماندان مروت تره‌خیل، حدود 80جریب زمین دولتی را در جوار ذخایر گاز تپه‌ی تره‌خیل، غصب کرده است. قوماندان مروت تره‌خیل و رحمان کوچی تره‌خیل نیز، 80 جریب زمین را در ساحه‌ی کوه‌سلطانی ولسوالی ده‌سبز غصب کرده‌اند.»
در همین حال، یکی از اعضای مجلس نمایندگان که نخواست نامش فاش شود، مدعی‌ است که ملا تره‌خیل محمدی، یکی از نمایندگان مردم کابل و عضو کمیسیون خاص مطالعه اعمال حکومت، حدود 120 هزار نمره زمین دولتی را در منطقه‌ی بت‌خاک کابل، غصب کرده است.
به‌گفته‌ی این منبع، آقای تره‌خیل زمین‌های غصب‌شده‌ی دولتی را به ‌بستگان خود توزیع کرده است.
اما ملا تره‌خیل محمدی، با رد این ادعاها می‌گوید هیچ‌گاهی زمین‌های دولتی و شخصی را غصب نکرده است.
آقای تره‌خیل گفت: «من غصب نکرده‌ام، آدرس من مشخص است. هر فردی که این گپ را گفته است، بیاید و برای من بگوید که در کجا زمین را غصب کرده‌ام. این تبلیغ است و شما باید قبول نکنید.»
او هم‌چنین می‌گوید که رییس‌جمهور کرزی، در منطقه‌ی بت‌خاک برای کوچیان پروژه داده است.
محمدی افزود: «نمره‌های بت‌خاک، به‌من هیچ تعلق ندارد، زمین بت‌خاک را کوچیان گرفته‌اند. اگر من گرفته‌ باشم، ادعاکننده بیاید تا من جواب بدهم. کوچیان در هر جایی‌که باشند، نباید از نام من استفاده‌ کنند. اگر از نام من استفاده صورت گرفته باشد، حتما از آن جلوگیری می‌کنم.»
از سویی هم، در شرق و غرب میدان هوایی بین‌المللی کابل، بیش از 80هزار مترمربع زمین دولتی توسط افراد مختلف غصب شده است.
اکنون در شمال و غرب این میدان، خانه‌های رهایشی ساخته شده است.
شهرداری کابل، در دهه‌ی 60، بیش از 80هزار مترمربع زمین را به‌منظور گسترش و ساخت ساحه‌ی امنیتی برای این میدان منظور کرده بود، اما اکنون این زمین‌ها غصب شده است.
قوماندان عبدالرحمان، حدود 40جریب زمین دولتی را در شمال میدان هوایی غصب کرده است. او اکنون این زمین را چهاردیواری نیز کرده است.
این قوماندان با زور خود، 4جریب زمین آمریت حوزه‌ی پانزدهم امنیتی کابل را نیز، غصب کرده است.
در سند شهرداری کابل آمده است که قوماندان عبدالرحمان، سند اصلی ندارد و تنها با اقرار خط، در صدد غصب زمین است.
شماری از افرادی که نام‌های‌شان درج سند نشده‌اند، حدود 27 هزار مترمربع زمین را در «سبز لیسه‌ی محمد فقیر فیروزی»، در اطرف میدان هوایی از مربوطات ناحیه‌ی پانزدهم، غصب کرده و در آن‌جا خانه‌ ساخته‌اند.
در همین حال، در نقاط مرکزی شهر کابل نیز، صدها هزارها جریب زمین دولتی غصب شده است.
در بخشی از سند شهرداری کابل آمده است: «دامنه‌ی کوه‌های خواجه‌صفا، شیردروازه، ‌بالاحصار و دامنه‌‌ی کوه‌های شهدای صالحین در ناحیه‌ی اول شهرداری کابل و دامنه‌ی کوه‌های آسمایی، عقب ذخایر مواد نفتی کارته آریانا، دامنه کوه‌های قول‌آبچگان و ده‌افغانان در ناحیه‌ی دوم توسط افراد مختلف غصب شده است.»
در ادامه‌ی سند آمده است: «زمین‌های عقب وزارت زراعت، دهمزنگ، عقب سیلو، جمال‌مینه و کوه آسمایی در مربوطات ناحیه‌ی سوم، چمن وزیرآباد و دامنه‌ی کلوله‌پشته در ناحیه‎ی چهارم نیز غصب شده است.»
با این حال، زورمندان به ‌مساحت هزارها مترمربع زمین را در ساحه‌های تپه‌ی بی‌بی مهرو، دامنه‌ی کوه مشرف، کوتل خیرخانه، زمین توسعه‌ی دستگاه برق حرارتی، پروژه‌های حصه‌های اول، دوم، سوم، چهارم، پنجم خیرخانه و پروژه‌ی 212فامیلی، خانه‌های خودسر ساخته‌اند.
هم‌چنین، 750 نمره زمین در منطقه‌ی پروژه‌ی خیرخانه مینه که از جمله‌ی پروژه‌های شهری می‌باشد، توسط افراد مختلف غصب شده است.
در ‌سمت جنوب بلاک‌های 2 و 4 پروژه‌ی احمدشاه مینه که در قطعه‌ی 113 و 114 نوآباد کادستری به‌نام فارم وزارت زراعت قید است، 106جریب زمین دولتی در جریان چند سال گذشته، غصب شده است.
از سویی هم، در ناحیه‌ی سیزدهم شهر کابل نیز، هزارها جریب زمین دولتی در جریان ده‌سال گذشته، غصب شده است.
شیردل و حاجی راکی، از دیگر غاصبان، حدود یک‌هزار جریب زمین دولتی را در دشت قلعه‌ی حیدرخان ناحیه‌ی سیزدهم غصب کرده است.
هم‌چنین، محمدآصف مشهور به سیاه‌پوش، با قباله‌ی جعلی حدود 100 جریب زمین دولتی را در سال‌های 1382 و 1383 از منطقه‌ی قلعه‌ی محب ناحیه‌ی سیزدهم غصب کرده است.
آقای سیاه‌پوش، سپس هر جریب زمین را حدود 200هزار کلدار پاکستانی به‌فروش رسانیده است. او هم‌اکنون در شهر نو کابل زندگی می‌کند.
دگروال حبیب‌الله، حدود یک‌هزار جریب زمین دولتی را از منطقه‌ی «قلعه» ناحیه‌ی سیزدهم، غصب کرده و بعدا به‌شکل نمره‌ به‌فروش رسانیده است.
هم‌چنین، حاجی خلیل و حاجی جلیل حدود 100 جریب زمین را در سال 1386 در ناحیه‌ی سیزدهم غصب کرده است. او زمین ‌غصب‌شده را برای شماری از باشندگان ولایت‌های غزنی، بامیان و میدان‌وردک به‌فروش رسانیده است.
مدیر زمری، حاجی زلمی و خیال حدود 400 جریب زمین متصل شهرک حاجی نبی خلیلی را غصب کرده‌اند.
آنان، زمین‌های غصب شده را دوباره به ‌آقای خلیلی به‌فروش رسانیده‌اند.
حاجی نبی خلیلی در ناحیه‌ی ششم یک شهرک رهایشی به‌نام امید سبز دارد.
در همین حال، رضا خلیلی یکی از پسران نبی خلیلی، مدعی است که مدیر زمری، حاجی زلمی و خیال قباله‌ی شرعی دارند.
خلیلی گفت: «زمین‌های متصل شهرک ما، از جمله‌ی زمین‌های پدری افراد یاد شده است. سندهای آنان تایید دادگاه‌های کشور را نیز دارد.»
آقای خلیلی می‌افزاید که آنان با سند اصلی زمین‌ها را به‌فروش می‌رسانند و زمین‌های شهرک امید سبز، هیچ‌گونه مشکل قانونی ندارد.
هم‌چنین، محمدداوود حدود 40 جریب زمین دولتی را از منطقه‌ی ریگ‌ریشن دشت برچی و لالا در سال 1387حدود 30 جریب زمین را از همین منطقه غصب کرده‌اند.
لالا، هر جریب زمین را مبلغ یک‌میلیون‌و500هزار افغانی برای مردم به‌فروش رسانیده است.
در عین حال، محمدداوود و شیرآغا هر یک حدود یک‌هزار جریب زمین دولتی را از منطقه‌ی کاریزمیر در مربوطات ناحیه‌ی سیزدهم غصب کرده‌اند.
ارزک، محراب، ارسلا، امیرمحمد، احمدشاه، ملنگ، قطب‌الدین، ببرک، زمرک، سنگ، ولدان حبیب، عارف، نور، مستوفی و اعظم هر یک بیش از ده‌ها جریب زمین دولتی را از ناحیه‌ی سیزدهم غصب کرده‌اند
منبع: وبسایت هشت صبح.

۱۰/۲۶/۱۳۹۱

قوم گرایی فاجعه ای است در درازای تاریخ



مدتی است که اخبار تکان دهنده و رویداد های نا هنجار مذهبی و قوم گرایی بروز می کند که هر قلبی را بدرد می اورد، درآور ترآنکه نهاد های جامعه مدنی و حقوق بشری برای تقبیح و پیگرد عاملان این جنایات مهر سکوت بر دهان شان و اعمال ان می زنند و رسانه ای که خودرا بین المللی و جهانی معرفی می کند، نیز دراین بخشها سکوت می کند.
روند کشتن و ظلم بالای یک قوم خاص و نژاد خاص درحالی رو به افزایش است که نهاد های حقوق بشری، رسانه و سازمانهای متعددی نیز عرض وجود کرده و دم از تامین حقوق بشر می زند.
شعار های سازمان ملل و حقوق بشر فقط داعیه ای است که بر سری زبانها می چرخد و هیچ جنبه عملی ندارد، هیچ نهاد نیست که پاسخگوی این همه جنایات ضد بشری باشد و هیچ قانونی نیست که عاملان این فجاییع را مورد بر رسی قرار دهد.
دراین اواخر حادثه خونین که در کویته پاکستان علیه یک قوم و مذهب خاص به وجود امد تکان دهنده بود و انسانرا از سازمانها و نهاد های که دم از حقوق انسانها می زند به کلی نا امید و مایوس می سازد.
در خبري كه در پايگاه اطلاع رساني خبر و تفسير برون مرزي صدا و سيماي ايران آمده ذكر شده كه انفجار نخست در يك مركز تجاري و تفريحي در منطقه علمدار و نزديكي ايست بازرسي پليس در شهر كويته رخ داد و به فاصله چند دقيقه پس از اين انفجار ، در همين منطقه انفجار دوم كه ناشي از بمب كار گذاشته شده در يك خودرو بود رخ داد.
به دنبال این فاجعه خونین در چندین کشور دنیا از جمله افغانستان ، در شهر کابل صد ها تن از دانشجویان، نویسندگان، اعضای جامعه مدنی و فعالان فرهنگی دست به تظاهرات مسالمت آمیز زدند و با صدور قطعنامه ی ازسازمان بین الملل، جامعه جهانی و نهادهای حقوق بشری خواستار دخالت سریع برای خاتمه دادن این حملات هدفمند بر جان هزاره های کویته پاکستان شدند . این راهپیمایان همچنین از حکومت پاکستان خواستند تا جلوقتل های سیستماتیک هزاره ها را در کویته، مرکز ایالت بلوچستان بگیرند.
قوم گرایی و نجات پرستی بیش از حد  در درازای تاریخ افغانستان نیز همواره برای مردم هزاره مشکل آفرین بوده و این قوم همیشه مورد تجاوزهای حقوقی و ملکی قرار گرفته حتا از طریق زمام داران این کشور به صورت علنی و روشن، با آنکه تاریخ نگاران  بودو باش این قوم را در این سرزمین بیشتر از اقوام دیگر می دانند و هزاره ها ساکن اصلی این سرزمین بوده اند، قتل عام های که علیه این قوم صورت گرفت فیصدی بالای مرد م هزاره را ازبین برد و تا مدت زمان خیلی نزدیک این مردم از مکتب و دانشگاه محروم بود از لحاظ کمی به درجه خیلی پایین در دانشگاه و مکاتب حضور داشت و لی از نظر کیفی به درجه بالای قرار داشت.
سینه تاریخ برای مردم هزاره پو ر از ظلم و جور های است که علیه این قوم صورت گرفته است، مالیات دولتی زیاد، غصب املاک و زمین، کوچ اجباری، تبعیض در دانشگاه و مکاتب، جلب جذب در اردوی ملی و پولیس ملی همه موارد است که مردم هزاره ازان در مشکلات زندگی می کنند.
امروز مشکل بزرگ که دیده می شود این است که مردم هزاره تا هنوز در یک چوکات محدود و محاصره  اقتصادی در کشور زندگی می کند راه های مواصلاتی این مردم به مرکز کشور و بیرون از کشور امنیت ندارد، امکانات مدرن زندگی و زراعتی برای این مردم میسر نیست و تا هنوز با مشکلات عدم کلینیک و مکتب و استادان مکاتب، دست و پنجه نرم می کند.
برنامه های انکشافی و توسیعه وی در مناطق هزاره نشین، چشم بیننده و فکر تحقیق کننده را کاملا این مردم را از باشند گان افغانستان جدا می کند، گو یا در قسمت توسیعوی و انکشافی مناطق هزاره نشین در طرف چشم کور مراجع حقوقی و دولتی ق رار دارد.

۱۰/۲۳/۱۳۹۱

آب و هوای شهر کابل در هفته جاری

یکشنبه: هوا آفتابی
دوشنبه: هوا ابری
سه شنبه: هوا نیمه ابری
چهار شنبه - پنجشنبه و جمعه برف باری می باشد

۱۰/۲۱/۱۳۹۱

آتش سوزی شرکت های زیارتی و سیاحتی


درافغانستان بیشتر از چند سال می شود که شرکتهای سیاحتی و زیارتی زیادی فعالیت دارد و به انواع و اقسام مختلف باهم برای جلب توجه زائرین، رقابت می کنند.
مردم با پرداخت مبلغ هنگفت پول،  به زیارت مشهد مقدس، کربلا و سوریه مشرف می شود و حالا این مبلغ به درجه نازلتر رسیده و مردم همچنان برای بار سوم و چهارم به مبلغ 50 هزار افغانی که فقط به کاروان پرداخت می کند به زیارت عتبات عالیات مشرف می شوند نهایت این مصرف از هرنفر به مبلغ صد هزار افغانی می رسد.
محمد الله که برای بار چهارم به زیارت رفته می گویند که برای وی هیچ چیزی از مال و زندگی باقی نمانده و اینبار در مقابل مزدور کاری برای صاحب شرکت سیاحتی و زیارتی  به زیارت رفته و مدت یکسال و دو ماه برای صاحب شرکت کار کرده و تازه پول قرض داری را ادا کرده است.
با وجود این حدیث مبارک که تمام زمین کربلا است و تمام روزها روز عاشورا به شرطی که ما زوار و کربلایی واقعی باشیم و در نقش کار کردهای حضرت زینب و امام حسین(ع) بازی کنیم و با یزید زمانه رو در رو شویم و امر به معروف و نهی از منکر کنیم.
نیاز نیست که اهل و عیال ما در حرج و مشکلات زندگی کند و ما تمام پول را در مسیر زیارت مصرف کنیم، آنهم برای چهارمین بار و پنجمین بار.
اکثر زواران محترم حویلی و زمین و موتر خویش را فروخته و به زیارت مشرف شده و مبلغ ده هزار افغانی پاسپورت گرفته است.
بعضی کسانی  را می شناسم که دختر خودرا به مبلغ پول زیاد می فروشد بنام شیر بها، با همان پول به زیارت می رود ختم قرآن می گیرد و لی دخترش یک عمر در آتش عزاب شوهر پیر و بد اخلاق خود می سوزد.
مردم به این کار آنقدر علاقه مند شد که با هم وارد یک رقابت گردید و هرکس فامل و عیال خودرا باید به خاطر که از کسی دیگه پس نمانیم به زیارت می برد، این رقابت نابجا باعث ایجاد مشکلات فاملی گردیده و دو مورد طلاق خانم از شوهررا نیز شاهد می باشم که شوهر به خاطر نداشتن پول نتوانسته خانمش را به زیارت ببرد زنش از وی طلاق گرفته است.
دراین راستا امید وارم نهاد های موثر اجتماعی و فرهنگی هرچی سریعتر وارد عمل شود و مردم را تبلیغ کند تا زوارن واقعی و دوستاران راستین امامان باشیم و نیک کردار باشیم نه اینکه شکار باشیم برای تجاران که از این راه زندگی مردم را چور می کنند.
به طور مثال: کربلایی از زیارت پس آمده و دردکان خود شراب می فروشد، در خانه خود هنرمند دعوت می کند از سری شب تا صبح رقص و آهنگ محفل می گیرد و مد های جدید لباسهای بد حجابی را در مارکیت ها می فروشند، دختر این کربلایی و خانمش از صبح تا بشام در کوچه و بازار در محضر هزارن زخم دید جوانان اوباش قرار می گیرد،  این کربلایی شدن و زیارت رفتن باعث شرم امام حسین و حضرت زینب خواهد شد، من حاظرم که همین اشخاص را برای تان اگر خواستید معرفی کنم.
باید این مبلغ پول را به رسانه ها بدهیم و یک دقیقه اعلانات تجارتی آنان را به اعلانات فرهنگی و زندگی خانه داری و اسلامی تبدیل کنیم، به نظر من اینکار اجرش بیشتر از این زیارت رفتنها است دوست عزیز.
امروز جوانان ما از بی اقتصادی  و بچارگی درس خودرا رها می کنند و به کشورهای دیگر مهاجر می شود، قاضی ها و حکام ما از بیچارگی و فقر رشوت می گیرد، مردم ما تریاک می کارد و دکانداران ما برای یک افغانی صد قسم می خورد و سرمایه داران ما بالای فقرا پول را بجای قرض سری فایده می دهد  ولی ما پول را جاهای دیگه مصرف می کنیم، همین مبلغ پول صدهزار افغانی را به همین بیچاره ها بدهیم حتا نصفش رابدهیم هم زوار وافعی هستیم  و هم فساد و تباهی از افغانستان خلاص می شود.
ملا امامان، رسانه ها، مبلغین باید به اشکال مختلف این پیام را برای مردم تبلیغ کرده و آنها را در راه راستین الاهی رهنمایی کند.
داوود ناظری – کابل