سکوت شریعت مداران و شورای علما و شورای اخوت افغانستان،
در برابر برنامه های ضد ارزشی و ضد منافع
دینی، اقتصادی و فرهنگی افغانها قابل تا مل و تعمق است.
موجودیت شورای تحت شورای علمای شیعه افغانستان،
که در کابل و چندین ولایت افغانستان نمایند گی دارد و بودیجه های هنگفت را مصرف می
کند و همچنین شورای اخوت اسلامی در افغانستان که متشکل از علمای بر جسته شیعه و سنی می باشد، در قبال نشر برنامه های که
به طوری علنی ضد دینی و ارزشهای اسلامی و مغایر با دستورات دینی می باشد، و همچنان
گسترش مد و فیشن های بد حجابی در شهر های افغانستان، چسپاندن عکس های مبتذل و غیر
اخلاقی بر درو دیوار عکاسی و ویدیو خانه ها و ... سکوت اختیار کرده و زره ی هم صدای اعتراض
خویش را بلند نکرده بلکه طبق گفته بعضی خود شان تحت تا ثیر این بر نامه ها قرار
گرفته که هیچ گونه تغییر و اصلاحی در خانواده خود اینها نسبت به دیگران مشاهده نمی
شود.
به عنوان نمونه، برنامه ستاره افغان که از یکی
از رسانه های مطرح ، با بد ترین وضعیت نظام اخلاقی نشر می شود و سالانه در حدود
بیست ملیون رای که با بر داشتن ملیونها پول، از جیب مردم فقیر و ضعیف افغانستان،
در قبال این برنامه و به موفقیت رسانیدن یک فرد عادی چه منفعتی به مردم می رساند و
چه بهبودیی را در چه عرصه به وجود می آورد که هیچ در هیچ است.
نخستین مرجع و نهادی که در این راستا و برای
جلوگیری این فاجعه و جهالت بزرگ تاثیر گذار است علما و رهبران دینی است که
متاسفانه طبق گزارشها، شب آخر برنامه ستاره افغان خود این افراد در خانه ای خود
بیننده ستاره افغان بوده.
حال بر اصلاح گری و امر به نیکی و ها نهی از
بدیهای و پلیدیهای اجتماعی مسئولیت کیست؟؟؟
این علما چه کار می کنند و باید چه توقع از مقام
شامخ و اشراف اینها داشته باشیم؟؟؟
غیرت ورزی و ایمان داشتن در قلوب اینها، و
مسئولیت پذیری از اینها رخت بر بسته و وابستگیهای اقتصادی، سیاسی و چشم و همچشمی
ها، مقام بزرگ عالم را مورد سوال قرار داده است.
سکوت و عدم توجه به یکی از واجبات دینی که امر
به معروف و نهی از منکر می باشد، عالمان دینی را با عالمان و ملاهای که در کوفه
بودند مشابه می سازد، بزرگان کوفه و شام همه عالم دین بودند و در بین مردم از تقدس
خاص بر خوردار بودند و لی غیرت ورزی و ایمان نداشتند به خاطر زدو بند های سیاسی و
اقتصادی، بر وقوع یک فاجعه تاریخی و اقتصادی مهر تایید گذاشتند.
در افغانستان، رشوت، بد حجابی، بی حجابی، آزادی
مطلقه، دزدی، گسترش رواج های سنگین و مغایر با ارزشها، باسکوت علما مهر تایید بر
خود زده و در حال افزاییش است.
فراموش نکنیم که استمار اقتصادی، سیاسی قابل
درمان است و لی تهاجم و تغییر فرهنگی در یک جامعه تحول عمیق و فراگیری را در اوضاع
آن جامعه به وجود می آورد و اصلاح آن کار ساده ی نخواهد بود.
افغانستان دستخوش یک سلسله استسمار فرهنگی است
که یک سلسله افراد اراذیل و اوباش برای منفعت جویی خویش، که به منفعت کشورهای
همسایه و خارجی است نه به منافع خود افغانستان، دراین کشور برای استفاده جویی خویش
به راه انداخته تا خودشان ازآن بهره مند شوند.