۱۲/۱۷/۱۳۹۱

خشونت یا جهالت مدرن؟



بسم الله الرحمن الرحیم
مقدمه
فرا رسیدن هشتم ماه مارچ روز جهانی زن را به تمام مردم افغانستان و به خصوص زنان ستمکشیده این سرزمین تبریک عرض می کنم و امیدوارم که فرهنگ زن ستیزی و خشونت از جامعه رخت بر بسته و به جای مفکوره خشونت  اسلام گرایی و زن شناختی جاگذین شده تا آینده درخشان را تضمین کرده باشیم.
باورمندی به مقام زن در اسلام و همگام شدن انسانها با اندیشه های خرد منیشی و توسعه وی و دست آوردها ی بی نظیر با نوان در عرصه های مختلف اجتماعی یک اصل بوده و نادیده گرفتن ارزشها  کرامت یک انسان یک عمل غیر مدنی و خلاف دستور اسلام ویک جفای بزرگ است. راه اندازی برنامه مسابقه علمی از سوی نهاد مرکز تعلمی زنان افغان را، در آستانه روز زن یگ گام مهم و ارزشمند تلقی نمودم با استفاده از منابع مهم مذهبی و اجتماعی و حقوقی و تهیه گزارشها در عرصه پدیده خشونت و مصاحبه با وزارت خانه های مربوطه از جمله کمسیون مستقل حقوق بشر افغانستان و وزارت محترم امور زنان،  اینجانب داوود ناظری که مدت ده سال می شود در عرصه خبر نگاری و حقوق بشری کار می کنم مقاله کوتاه را که شایسته این موضوع هم نیست ترتیب داده ام امید وارم که مورد پسند شما عزیزان واقع شود.
والسلام علیکم و رحمت الله و برکات.

عوامل پیدایش خشونت و یا جاهلیت مدرن در افغانستان:
متا سفانه زنان در پایین ترین و متزلزل ترین نردبان زندگی قرار دارد و در زیرساطور نظام فرسوده جامعه جان می دهد و درد ناکتر اینکه حقوق طلبی و حقوق خواهی ارگانهای قضای و حقوقی داعیه ای است که تا هنوز بر سر زبانها می چرخد و بهبودی در حال زنان به وجود نیامده است.
در سالهای اخیر آمار خشونت ها بالا رفته و نود فیصد این خشونت ها در خانواده توسط مردان صورت گرفته است پدیده خشونت از سوی مردان  پدیده ای است که اوج عذت و بندگی و وقار خانوادگی را به باد فنا داده و بازار شبکه های بین المللی و قاچاق کرامت زنان را گرم نموده و مصیبت و خسارت جبران نا پذیر را در دامن پاک خانواده مهرو موم می کند. این عمل ننگین و مغایر با ارزشهای اسلامی تا هنوز در اکثر جاهای این کشور دیده می شود و طبق اظهارات کمسیون حقوق بشر افغانستان آمار و ارقام خودسوزی، حلق آویزی و خودکشی زنان افزایش یافته است که دلایل این کار موجودیت نظام فرسوده اجتماعی و سنتی بودن جامعه، استکاک پیداشدن بین خواست های جامعه و زن در زندگی و نا امنی های موجود در اکثر ولایات بوده می تواند. زن به عنوان مدیر عاظفی و رهبر واقعی خانواده اگر مورد خشونت و آزار جنسی و روحی قرار می گیرد سازمان فعالیت فرهنگی و اقتصادی مردان و تمام افراد جامعه مختل خواهد شد، سیستم های آموزشی و امنیتی جامعه سقوط خواهد کرد و رونق خانواه به سردی خواهد گرایید. خشونت علیه زن نشاط و شادابي را در زندگي خانوادگي از بین برده  و همواره اميد، توانمندي،‌ اعتماد به نفس و عزت نفس را نابود می کند. خشونت خانوادگی و مرد سالاری همراه با استبداد و خشونت مبتني بر انديشه برتري مردان بر زنان، بهداشت رواني خانواده را در معرض تهديد قرار مي­دهد. فرد گرايي، انديشه­هاي مكاتب فمينيستي، افكار اصالت انسان منهاي خدا، و نگرش­هاي ليبراليستي همراه با تحولات اجتماعی، صنعتی شدن، شهر نشینی، و يكسان سازي جهاني در قالب فرهنگ واحد، اقتصادي واحد و توسعه ارزش­هاي واحد، به فرايند تحولات اجتماعي طوري سرعت مي دهد كه  همپاشي نهاد خانواده كمترين بهايي است كه پرداخت مي­شود. روز هشتم مارچ،  بهانه ای است برای باز تاب جایگاه و مقام والای زن در جامعه تا مردم بیشتر زن را ازبعد عاطفی و انسانی آن مورد بر رسی و تحقیق قرار داده و به ارزشهای این شخصیت بر جسته و مهم جامعه پی ببرد.
پدیده خشونت در جامعه افانستان در زندگی مردم یک امر طبیعی محسوب می شود و بنا بر دلایلی این بعد بسیار زشت در وجود مردان مشتعل شده و باعث آسیب پذیری در روابط خانواده و جامعه می گردد.
دید گاه های سنتی و نظام فرسوده اجتماعی هر امر مقدسی را در قبال زنان و مردان، به یک امر خشین و نا درست تبدیل کرده است برای مثال ازدواج سالم از نظر اسلام یک امر مقدس بوده و در دین اسلام یکی از واجبات محسوب می شود اما این امر مقدس اجتماعی را برای بنیانگذاری یک بنیاد اجتماعی تبدیل به خشونت و سرچمه مشکلات فراوان اجتماعی گردیده است مثلا ازدواج قبل از وقت، ازدواج اجباری، بد دادن، در مقابل پول تبادله کردن، بدل نمودن و برای اهداف کوچک و ناچیز ازدواج صورت می گیرد که این پدیده مقدس تبدیل به یک امر نا هنجار می شود که منجر به قتل و مرتکب شدن گناه کبیره می گردد.
باور های نا درست و سنتی:
پس بنا بر این باور های نا درست و سنتی بودن بیش از حد فامل ها نخستین پدیده ایست که خشونت را ایجاد نموده و نظام خانواده را مختل و ازبین می برد.
رسانه های تصویری و صوتی:
عامل دیگر پیدایش خشونت، رسانه های تصویری و صوتی است که اکثر بلکه تمام وقتی دو همسر را مانند صندوق جادویی می بلعد و نمی گذارد که مشورت و هم صحبت شود و در امور خانه داری مشوره نماید دو همسر را به شدت آسیب پذیر نموده و باعث آموزندگی اکثر خشونت ها می گردد و اکثر فلم ها و سریالهای به عنوان الگوی طرح خشونت علیه زنان نقش دارد. بعضی شبکه های تصویری و پخش کننده های ویدیویی مبتذل نیز کرامت و احترام خانواده هارا ازبین برده و هرزه نگاری را ترویج می نماید و باعث می شود تا خشونت های باور ناکردنی  را علیه زن به وجود آورد. متاسفانه رسانه های تصویری در این اواخر نیز جنبه های خانوادگی و اخلاقی خانوادگی را مراعات نکرده و برنامه های نا سنجیده را پخش و نشر می نماید که روی روحیه و روابط خانواده تاثیر می گذارد.
بد حجابی و بی حجابی:
بی حجابی و بد حجابی یک عامل عمده ای برای ایجاد خشونتهای مختلف و سردی کانون خانواده منجر می شود. زن که با بدحجابی و بی حجابی در جامعه حضور پیدا می کند و باعث می شود تا نظر مردی اجنبی را به سمت خود جلب نماید این مرد وقتیکه شب به خانه بر می گردد با دید دیگر و خشین نسبت به زن خود می بیند و خشونت را علیه زن خود به بهانه های مختلف آغاز می کند. حجاب قلعه‌ای است برای پاسداری از گوهر عفاف؛ دزدان از دیوار کوتاهِ بدحجابی و بی‌حجابی راحت‌تر به حریم کرامت زنان و دختران دستبرد می‌زنند و زنانِ باحجاب، از اینگونه تعرّض‌ها و وسوسه‌های شیطانی مصون‌ترند.
تبعیض جنسیتی:
سینه تاریخ  افغانستان برای مادران و زنان  پو ر از ظلم و جور های است که به صورت وحشیانه  صورت گرفته است. امروز مشکل بزرگ که دیده می شود این است که زنان تا هنوز در یک چوکات محدود و محاصره  اقتصادی در کشور و تبعیض فراوان جنسیتی زندگی می کند مکاتب و پوهنتون ها برای زنان و دوختران طبق هر شرایطی امنیت ندارد و این قشر با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم می کند. بر نامه های حقوقی و ملیتی و ارزشهای شخصیتی در حق زنان این بخش جامعه را از دیگران جدا نموده و در سر حد فراموشی نشان می دهد.  زن نیمی از پیکر جامعه بوده و طبق شواهد تاریخی زن در تمام ابعاد پیشرفت و تمدن لحظه از همراهی با مردان دریغ نورزیده و دلبند های خویش را برای افتخار آفرینی تقدیم جامعه نموده و گلهای رنگارنگ را در بستان زندگی از شیره جان خود پرورانیده است پس چگونه می توان از کنار این عظمت بزرگ بی تفاوت و یا با خشونت و لجاجت گذشت؟
شرایط فرهنگی.
یکی دیگر از پدیده های خشونت گری بوده که متاسفانه در آن خشونت علیه زن و سلطنت بالای زن ذکر شده و مرد نباید هیچگاه تحت تاثیر خانم خود قرار گیرد یا به اصطلاح نباید زن زلیل باشد مردی که در خانه با همسر خود محبت می کند و خدمت می کند و در کار های خانه کمک می کند یک لکه ننگ بزرگ برای وی محسو می شود و به عنوان زنچه مورد خطاب مردم قرار می گیرد. متاسفانه خرده فرهنگی های هست که خشونت به عنوان یک پدیده اصل درآن ذکر شده است.
بی توجهی بزرگان و پدران و مادران:
یکی دیگر از عوامل که باعث افزایش خشونتها و نا هنجاری ها علیه زنان می شود بی تفاوتی والدین و بزرگان جامعه است که  تجربه تلخ خودرا از پدیده ای خشونت در مقابل دو فرد جوان پنهان کرده و از عمل که خود پشیمان هستند بالای فرزندان خود تطبیق می کند.
فقر اقتصادی:
یکی دیگر از عوامل بروز خشونت علیه زنان در افغانستان فقرو بیکاری و اعتیاد قشر متوسط جامعه می باشد.
عدم امنیت روانی برای خانواده ها:
گمان بد امنیت خانواده را از بین می برد و حسن روابط را مختل می کند، باعث ایجاد محدودیت های کاری و اجتماعی برای زنان می گردد. گمان بد و بی اعتمادی فضای گرم خانواده را به یک فضای نا امن و عنصر نا مطلوب بدل می کند.  در مجموع می توان گفت که خشونت معلول علت های اساسی، فقر، دیدگاه های سنتی، بعضی نظام فرسوده و کهنه، بی سوادی، فقر فرهنگی، عدم آگاهی کامل از حقوق شرعی زنان، نگرشهای منفی نسبت به زن و مقام زن، الگو های نا بجا و نا پسند و عدم پیگری قاطع عاملان خشونت از سوی ارگانهای قضای کشور می باشد.  پس بنا بر این باید جستجو و تحقیق بیشتر دراین زمینه صورت گیرد تا پدیده های که باعث به وجود امدن خشوت می شود شناسایی نمود و در صدد محو و نابودی آن بر آمد.  در افغانستان هر لحظه امکان به وجود آمدن یک نوع خشونت علیه زن است که حتا بارداری نیز نمی تواند زن را از خشونت مصون دارد. یگانه چیزی که باعث افزایش خشونت گردیده دیدگاه خود زنان نسبت به خانواده و جامعه است گویا خشونت یک پدیده مورد قبول آنها می باشد که از ابراز آن در داد گاه ها و پیش والدین  و پولیس به شدت جلوگیری می کند و آثار خشونت را در چهره و بدن خود به چیز های دیگری مسل افتادن  از جای قلمداد می کند. در افغانستان نبودن داد گاه های مطمئن و عدم پشتوانه قوی باعث افزایش خشونت در سالهای اخیر گردیده است. خشونت ها باعث می شود که زنان افغانستان بیشتر از صد مه و جریحه دار شدن جسم،  روح شان جریحه دار شود و آسیب ببیند که این آسیب پذیری در روح خانواده و اطفال خانواده تاثیر منفی می گذارد،  زنان اولین چیزی را که در خانه شوهر تجربه می کند و برایش آماده می شود طعنه و دشنام و مقایسه و فحش است و لت کوب، چیزی های که بسیار عادی به شمار می رود.