۶/۰۲/۱۳۹۲

ده ها تن از نیروهای دریایی از کابل به بامیان منتقل گردید




     گزارشها می رساند که ده هاتن از نیروهای دریایی کابل، مع الخیر به مرکز ولایت بامیان منتقل گردیده و قرار است که به زودی فعالیت های خویش را در این ولایت آغاز نمایند.
طبق اظهارات باشندگان مرکز بامیان، هم اکنون این افراد در ساحات اجرای وظیفه خویش پراکنده اشده اند و هر ازگاهی عملیاتی را نیز انجام می دهند. در فصل خزان زمینه برای عملیات نیروهای دریایی بیشتر فراهم می شود و امیدواریهای بیشتربرای موفقیت اینها به وجود آمده است.
این نیروها احتمالا در باغها، زراعت کچالو، گلپی، کرم، نیش پیاز، سرایها از طرف وقت شب بیشتر حضور خواهد یافت و احتمالا در بخشهای آدم ربایی مزاحمت های بازاری و تکدی گری نیز تاثیر گذار خواهد بود.
انتقال نیروهای دریایی کابل به بامیان خطر گسترش اعتیاد دربین مردم، گسترش دزدی و راهزنی و مشکلات اجتماعی دیگر را فراهم می سازد. اینها از طرف شب در مزرعه های کچالو و گلپی و دیگر محصولات دهاقین رفته و دزدی می کند و بعد با قمت بسیار کم در بازار برای صاحبان دکانهای سبزی و میوه فروشی و برگر فروشیها می فروشند.
طبق گزارشهای دقیق،  چند روز پیش دو موتر نوع فلاینکوج 36 تن از معتادین را از زیر پل سوخته به بامیان انتقال  داده و کرایه های شان را پیش از بردن دریافت نموده است. انتقال معتادین در بامیان یک خطر جدی به شمار می رود و باید کسانی که عامل این کار می باشد باید جریمه شود تا دیگر موتر وانان این کار را تکرار نکند.
از سویی دیگر خود این عمل و انتقتال موفقیت آمیز معتادنی در بامیان نهایت ضعف دروازه بانهای امنیتی را در ساحات شش پل و مرکز بامیان نشان می دهد.

۵/۳۰/۱۳۹۲

بختی بازی گر فیلم بودا از شرم فروریخت



مره بیلید که ما مکتب بوروم پکایی یاد بیگروم
این چهره غبارگرفته و آفتاب سوخته را می شناسید؟ این تصویر یک هنرمند است که غربت و فراموش شدن او در سایه دموکراسی و جامعه که داد از آزادی و علم و هنر و مدنیت می زند، قلبم را می آزارد. چشم های بادامی و فرو خفته او مدنیت و شعارها را می شرماند. این چهره میراثدار هزار فریاد در گلو خفته زنان است و در بد ترین دوره و فرصت در راه مدنیت و آزادی و حق طلبی گام برداشته بود. نه، دیگر مطمئن هستم هیچ کسی  این چهره را نمی شناسد. این دختر "بختی"  نام دارد یعنی کسی که در فیلم "بودا از شرم فروریخت" بازی کرد و هیچ کس باور نمی کرد که اونقش بازی میکند بلکه اورا به عنوان چهره واقعی صحنه باور می کرد.
این دختر ظاهرادر منطقه دره فولادی زندگی می کند، در یک خانه محقر و خانواده فقیر. وی متعلم صنف هشتم مکتب شیرین هزاره می باشد، استعداد بسیار عالی وی با نقش آفرینی بسیار بسیار بلند و دیدنی بعد از هفت سال یا بیشتر فراموش شده است و هیچ کسی از او خبری ندارد پول که به وی وعده داده شده بود نیز به او داده نشده و امروز در هیچ جای کسی اورا نمی شناسد. او همیشه در حسرت فیلم سازی و هنرمندی است.
او در زمانی فیلم بازی کرد که ظلم و محدودیت ها و فقر اقتصادی به شدت دامنگیر زندگی مردم اش بود و از تعلیم تربیت و تکنالوژی و رسانه و فیلم خبری نبود. فقط استعداد او بود که اورا در این فیلم به یک بازی گر موفق تبدیل کرده بود.
او در فیلم بودا از شرم فروریخت در نقش یک دختر که سخت به مکتب رفتن علاقه مند بود را بازی کرد که جمله بسیار زیبای او این است که " مره بیلید که ما مکتب بوروم پکایی یاد بیگروم" دوره که کودک بودن ده ها جرم داشت مثلا به جرم کودک بودن "خرد کلان کار" گفته می شد - در هرجا در کارت های عروسی و محقل نوشته می کرد که از آوردن کمره و اطفال دوری کنید - کودک به جرم های مختلف کشته می شد و حتا که پدر و مادرش نیز از کودک ننگ می کرد.
در چنین دوره ایی "بختی" بزرگترین نقش آفرین شد و هزاران فریاد خفته در گلو را سرداد.
بختی امروز در قلمرو مرکزیت یک دولت نسبتا پیشرفته زندگی میکند دولتی که ادعاهای بزرگ دارند در دوربر بختی ده ها رادیو تلویزیون و سینما گران و فعالان مدنی وجود دارد ولی تا هنوز بختی را بعد از هفت سال نمی شناسند. بختی امروز در یک خانه محقر و با مشکلات فراوان اقتصادی زندگی می کنند. بختی نشان مظلومیت دموکراسی و فرهنگ و استعداد است. بختی نمونه از استعداد های کشته شده در افغانستان است.
بختی! سلام ببخش اگر فراموش شدی چون سردی عاطفه ها و جنجالها و کشمکشها و شهرت طلبی ها مردم ات را در آغوش گرفته است.
قطور یخهای احساس و عاطفه مردم با خروار های هیزوم گرم و شکسته نمی شود.
بختی! غصه نخور تمام یادهای مردم و سینه های این مردم گور خاطرات تو است و اگر تورا فراموش کرده اند، فیلم بودا از شرم فروریخت از خاطر شان نرفته است.

۵/۲۰/۱۳۹۲

اکثر بازی ها و سرگرمی ها در افغانستان فرهنگ خشونت را به تصویر می کشد.


مرغ جنگی یکی از ازهمین بازی ها است که در شهر های مختلف افغانستان به گرمی رواج دارد و علاقه مندان این بازی یک مرغ جنگی را به یکهزار دالر نیز خریداری کرده است. مرغهای جنگی از بیست دقیقه تا دوساعت نیز جنگ می کند و میدان را ترک نمی کند.
زمانی چنگ اندازی های مرغها شروع شد، شرط بندیها هم شروع می شود که شرطهای که گذاشته می شود نیز نزدیک به یک هزار دالر می رسد بردن و باختن زمانی مشخص می شود که یکی از مرغها فرار کند. بازیهای که دران برنده شدن و جنگ و دعوا و شرطهای بزرگ و قمت گزاری های دور از انصاف و عقل نمونه از خشونت محسوب می شود مثلا یک شخص در این بازیها تمام دارایی خود و خانم و خانواده خویش را می بازد و یک مرغ جنگی می خرد و فامل ایشان با هزاران مشکلات زندگی دستو پنجه نرم می کنند و از سویی دیگر وقت صدها نفر دیگر نیز گرفته می شود و میزان فقرو فساد و فحشا و دزدی بالا می رود.

۵/۱۵/۱۳۹۲

صدای پای عید سعید فطر



صدای گام های عید سعید فطر آرام آرام به گوش می رسد، در شهر کابل جاده ها و سرکها و دکانهای خوراکه فروشی،شیرنی فروشی و طلا فروشی مملو از جمعیت "بیشتر زنان" می باشد. ازدحام بیش از حد ساکنان اصلی بازار های شهر را باهم بیگانه کرده و هرکس کوشش می کنند که از هروقتی دیگر بیشتر سودا و فروخت داشته باشد. در دلهای مردم شهر کابل شادی، غم، فکر اقتصاد و پیسه،عیدی بردن به خانه پدر عروس و تهیه یک دسترخوان رنگین برای روزهای عید که در پیش سیال و آو دور زاده کم نیاید با هم یکجا تنیده شده و اوضاع خیلی خوب نیست. اما در مقابل همه عبرت ها و دیدنها و باورکردن ها بازهم مردم آنها را نادیده می گیرند و رگهای بی غیرتی و بی تفاوتی در مقابل دیگران و رگهای لجبازی مردم آماس کرده باقی است و هیچ تاثیر درآن پدید نیامده است بجز اندک لاغری و اخلاق پلید و نا گوار. متاسفانه آنچه که در وجود مردم دیده نمی شود آن رمز و راز رمضان و روزه داری است. مردم با رمضان خدا حافظی می کنند اما هیچ گاهی شاید نپرسیده باشد که مدت سی روز زحمت و مشقت را سپری کرد  و روزه دار بود حالا چی بدست آورد و پاداش آن کجا است و چقدر بالای ابعاد شخصیتی و اجتماعی اش تاثیر گذاشته است. بنده در ایام رمضان در خانواده های محترم و دفاتر کاری جز بد اخلاقی و بی حوصلگی چیزی ندیدم و در مدت یکماهی که گذشت شاهد چندین جنگ و فحش و دشنام بین دوستان و خانواده های محترم بودم و متاسفانه که وقت غذای اکثر از جوانان نیز تغییر کرده بود و با استفاده از فرصت غذا می خورد. چیزی بیشتر از آن را ندیدم. حتا در این ماه شاهد نا را حت شدن چندین دوست و فامل با همدیگر هستیم. عیدی که فرا می رسد چه کسانی باید خوشحالی کنند؟ اکثر باشندگان شهر کابل در این عید مصروف قرض نمودن پول و تهیه سودای عید و عیدانه می باشد. در بین 10 نفر یک نفر هم شاید واقعا احساس خوشحالی نکند. شیوه ی صحبتها تغییر کرده یعنی شکل خشونت را به خود گرفته، پیشانی ها چیده شده و لبها آویزان حتا محبوب ترین دوست انسان در این وقتها برخورد دیگر دارند. باید که در عید بجای جنگ آشتی باشد، دوستی باشد، بخشنده گی و گذشت باشد که اصلا وجود ندارد.

۵/۱۱/۱۳۹۲

مصاحبه استاد حاجی محمدمحقق با شبکه تلویزیونی یک

غرور قومیت و موجودیت حلقات سیاسی مشخص در اطراف رئیس جمهور،  وی را از عملی شدن وعده هایش باز داشته است. استاد حاجی محمد محقق رهبر حزب وحدت اسلامی مردم افغانستان و رئیس کمسیون عدلی و قضایی مجلس نمایندگان و عضو ارشد جبهه ملی افغانستان در مصاحبه ویژه با شبکه تلویزیونی "یک" موضوعات مهم را درمورد انتخابات ریاست جمهوری افغانستان بیان نمود و موضع گیریهای شورای همکاری احزاب و جبهه ملی افغانستان را در انتخابات پیش رو بیان نمود. استاد محقق ائتلاف با استاد سیاف را رد نمود و از آن اعلان بی خبری نمود اما در مورد مشخص شدن کاندیدای مورد نظر جبهه ملی گفت که یک هفته بعد از عید فطر کاندیدای جبهه ملی افغانستان مشخص خواهد شد. وی خبر فروپاشی جبهه ملی در زمینه توافق بر سر معرفی کاندیدای ریاست جمهوری را رد نمود و گفت جبهه ملی در افغانستان بزرگترین وزنه ی سیاسی خواهد بود و محال است که جبهه ملی ازهم پاشیده شود اما یکجا شدن با جناح های دیگر سیاسی در مورد معرفی نمودن یک کاندیدای مشخص به معنای از هم پاشیده شدن نمی باشد. به نظراستاد محقق بیرون رانده شدن احزاب سیاسی از تشکیل کمسیون مستقل انتخابات یک خلاء بزرگ را در اعتماد ملی به وجود آورده و احتمال تقلب در انتخابات و مهندسی شدن انتخابات را بیشتر کرده است. وی گفت که تا هنوز نگرانی رهبران سیاسی و مردم افغانستان از برگزاری یک انتخابات شفاف بر طرف نشده است. رهر حزب وحدت اسلامی مردم افغانستان در مورد وعده های که حامد کرزی به مردم هزاره و ولایات هزاره نشین به وی داده بود اما حامد کرزی به وعده های خویش عمل نکرد گفت که در زمان لازم این موضوع را از طریق رسانه ها اعلام خواهد نمود اما اینکه چرا حامد کرزی به وعده های که داده بود عمل نکرده به خاطرغرور کثرت قومی و موجودیت حلقات سیاسی مشخص است که در حکومت جناب کرزی وجود دارد و این امر باعث گردید که آقای کرزی وعده های که داده بود فراموش سازد. اما به نظر استاد محقق داعیه حق خواهی ملیتهای محروم افغانستان شاید ده ها سال در معرض کشمکش ها باقی بماند و روزی شاید در یک حکومت عدالت پیشه و قانونمند حقوق ملیتهای محروم این سرزمین داده شود. مثال{سیاه پوستان امریکا}. استاد محقق در مورد موقف گیری شان در مورد مذاکره با گروه طالبان گفت باید راه های مذاکره به گونه ی فراهم شود که نه آنها احساس شکست نماید و نه نظام افغانستان پاشیده شود”نه سیخ بسوزد و نه کباب" باید یک مذاکیره فراگیر باشد. استاد گفت که ما خواهان مصالحه با طالبان هستیم بشرطی که که آنها هم خواهان مصالحه باشد ولی طالبان می خواهد که با زور افغانستان را تصاحب نماید. به گفته استاد محقق شهادت آقای مزاری دیواری بی اعتمادی را بین هزاره ها و طالبان به وجود آورده و تا هننوز این دیوار فرو نریخته اما به خاطر مصالح کشور با طالبان می شود کنار بیاید. استاد محقق همچنان در مورد سوئ قصد که بر جان شان اتفاق افتاد گفت که تا هنوز هیچ گونه معلومات در مورد منبع این حادثه در دست نیست و طالبان نیز آنرا رد نموده است و این قضیه مثل قضایایی گذشته در ابهام باقی مانده است. "شب تاریک و دزد هزار" استاد محقق در جواب به سوالی که گفته می شود شما بیشتر به حمایت های از قوم هزاره متهم هستید ایا این اتهام تا چه اندازه واقعیت دارد؟ گفت: اگر یک مریضی پیش داکتر برود و داکتر به این نتیجه برسد که چشم یا گوش یا سر مریض درد دارد و داکتر هم بگوید که چشم این مریض درد دارد آیا دیگران این حق را دارد که بالای داکتر انتقاد نماید که چرا تمام اعضای مریض را نام نگرفته؟ که فقط درد چشم را یاد آوری کرده، پس در افغانستان هم طبق شواهد تاریخی ملیت هزاره ها بیشتر مورد ستم و جور قرار گرفته است. باید از حق ملیتهای مظلوم سخن زده شود و دفاع شود.

نکات مهم مصاحبه استاد محقق با شبکه تلویزیونی 1 درمورد موضوعات داغ و مهم جاری در کشور

غرور قومیت و موجودیت حلقات سیاسی مشخص در اطراف رئیس جمهور،  وی را از عملی شدن وعده هایش باز داشته است. استاد حاجی محمد محقق رهبر حزب وحدت اسلامی مردم افغانستان و رئیس کمسیون عدلی و قضایی مجلس نمایندگان و عضو ارشد جبهه ملی افغانستان در مصاحبه ویژه با شبکه تلویزیونی "یک" موضوعات مهم را درمورد انتخابات ریاست جمهوری افغانستان بیان نمود و موضع گیریهای شورای همکاری احزاب و جبهه ملی افغانستان را در انتخابات پیش رو بیان نمود. استاد محقق ائتلاف با استاد سیاف را رد نمود و از آن اعلان بی خبری نمود اما در مورد مشخص شدن کاندیدای مورد نظر جبهه ملی گفت که یک هفته بعد از عید فطر کاندیدای جبهه ملی افغانستان مشخص خواهد شد. وی خبر فروپاشی جبهه ملی در زمینه توافق بر سر معرفی کاندیدای ریاست جمهوری را رد نمود و گفت جبهه ملی در افغانستان بزرگترین وزنه ی سیاسی خواهد بود و محال است که جبهه ملی ازهم پاشیده شود اما یکجا شدن با جناح های دیگر سیاسی در مورد معرفی نمودن یک کاندیدای مشخص به معنای از هم پاشیده شدن نمی باشد. به نظراستاد محقق بیرون رانده شدن احزاب سیاسی از تشکیل کمسیون مستقل انتخابات یک خلاء بزرگ را در اعتماد ملی به وجود آورده و احتمال تقلب در انتخابات و مهندسی شدن انتخابات را بیشتر کرده است. وی گفت که تا هنوز نگرانی رهبران سیاسی و مردم افغانستان از برگزاری یک انتخابات شفاف بر طرف نشده است. رهر حزب وحدت اسلامی مردم افغانستان در مورد وعده های که حامد کرزی به مردم هزاره و ولایات هزاره نشین به وی داده بود اما حامد کرزی به وعده های خویش عمل نکرد گفت که در زمان لازم این موضوع را از طریق رسانه ها اعلام خواهد نمود اما اینکه چرا حامد کرزی به وعده های که داده بود عمل نکرده به خاطرغرور کثرت قومی و موجودیت حلقات سیاسی مشخص است که در حکومت جناب کرزی وجود دارد و این امر باعث گردید که آقای کرزی وعده های که داده بود فراموش سازد. اما به نظر استاد محقق داعیه حق خواهی ملیتهای محروم افغانستان شاید ده ها سال در معرض کشمکش ها باقی بماند و روزی شاید در یک حکومت عدالت پیشه و قانونمند حقوق ملیتهای محروم این سرزمین داده شود. مثال{سیاه پوستان امریکا}. استاد محقق در مورد موقف گیری شان در مورد مذاکره با گروه طالبان گفت باید راه های مذاکره به گونه ی فراهم شود که نه آنها احساس شکست نماید و نه نظام افغانستان پاشیده شود”نه سیخ بسوزد و نه کباب" باید یک مذاکیره فراگیر باشد. استاد گفت که ما خواهان مصالحه با طالبان هستیم بشرطی که که آنها هم خواهان مصالحه باشد ولی طالبان می خواهد که با زور افغانستان را تصاحب نماید. به گفته استاد محقق شهادت آقای مزاری دیواری بی اعتمادی را بین هزاره ها و طالبان به وجود آورده و تا هننوز این دیوار فرو نریخته اما به خاطر مصالح کشور با طالبان می شود کنار بیاید. استاد محقق همچنان در مورد سوئ قصد که بر جان شان اتفاق افتاد گفت که تا هنوز هیچ گونه معلومات در مورد منبع این حادثه در دست نیست و طالبان نیز آنرا رد نموده است و این قضیه مثل قضایایی گذشته در ابهام باقی مانده است. "شب تاریک و دزد هزار" استاد محقق در جواب به سوالی که گفته می شود شما بیشتر به حمایت های از قوم هزاره متهم هستید ایا این اتهام تا چه اندازه واقعیت دارد؟ گفت: اگر یک مریضی پیش داکتر برود و داکتر به این نتیجه برسد که چشم یا گوش یا سر مریض درد دارد و داکتر هم بگوید که چشم این مریض درد دارد آیا دیگران این حق را دارد که بالای داکتر انتقاد نماید که چرا تمام اعضای مریض را نام نگرفته؟ که فقط درد چشم را یاد آوری کرده، پس در افغانستان هم طبق شواهد تاریخی ملیت هزاره ها بیشتر مورد ستم و جور قرار گرفته است. باید از حق ملیتهای مظلوم سخن زده شود و دفاع شود.