۸/۱۳/۱۳۹۱

غدیر خم یعنی محمد با تمام خستگی ها امامت را بادستان خود تصنیف کرد



کاش رفتگان تاریخ هم برمی‏گشتند! کاش آیندگان را مجال وصالی بود؛ شاید ما غربت‏نشینان شهر غیبت هم شاهد می‏شدیم؛ آن‏گاه که محمد با گلوی خسته از گذر سال‏ها، مرتضی را تصنیف کرد. یاد دارم عشق، سال‏های سال برای غدیر، جشن تولد می‏گرفت و امامت از دستان حقیقت باران، هدیه تولد می‏ستاند. یادم می‏آید کودکی افکار بکرم که دل به بازی بادکنکی می‏دادم و از درک عظمت غدیر غافل بودم و حالا می‏فهمم که چگونه مردمان مدینه، غدیر در یادشان ماند و علی از یادشان رفت. کودکان به حج رفته مدینه از غدیر، تبریک و شادباشی شناختند و علی ماند و مسئولیت این قوم و علی ماند مولاییِ مردمی کم‏حافظه.
همه جا را چراغانی کنید!
ای مردمان کوچه تاریخ! زمان را چراغانی کنید؛ نکند حافظه تاریخ کم شود!
نکند خبر امامت ابوتراب، لای ورق‏های تاریخ، خاک بخورد! همه جا را چراغانی کنید؛ هر چراغی که به شکرانه برمی‏افروزید، آیه‏ای از حقانیت علی خواهد شد.
خاطره‏ای برای مسلمانان غدیر، فقط آبگیری خشک نیست؛ غدیر، جغرافیای تنهایی علی و فاطمه است. غدیر، خاطره است که نیمه شب‏ها و سحرگاهان، ذکر نام علی و فرزندانش را تداعی می‏کند

عدد 39 درافغانستان زمینه ساز ملیون ها دالر عایید گردید.

برای حک نشدن عدد سی و نه در پلیت های موتر خود درافغانستان، صاحبان موتر به ریاست ترافیک مبلغ 12 هزار افغانی پرداخت می کنند.
عدد 39 برای مردم در ولایات هرات، کابل، بلخ و غزنی به معنی دشنام ناموسی محسوب می شود.
اسدی مدیر عمومی ترافیک کابل این مبلغ پول را برای اخذ دلالی به شدت رد می کند و لی می گویند که مردم در دو سال اخیر نسبت به عدد 39 منفی نمی گیردو هیچ پروای ندارد.