۱۲/۱۳/۱۳۹۰

استاد مزاری درمراحل:هجرت،جهاد،شهادت واحیاگری


خلاصه ی درمورد استاد شهید مزاری(ر)
سلام برآن سرخ جامه ای پاک دل که برای مردم خویش یک عمر بی ریا خون دل خورد و سرانجام قبای سرخ شهادت را در راه احقاق حق مردم خود با افتخار برتن نمود.
عملکرد، رفتار و آداب زندگی این چهره موفق تاریخی، تاریخ مارا دگر گون کرد.
ستم ، انحصار طلبی ، امتیاز طلبی را محکوم کرد و ازحلق خلق که نادیده گرفته شده بود سخن گفت.
اونه تنها وجدان سیاسی بلکه وجدان عاطفی هرانسان را درکشور ما مورد سوال قرار داد.
مزایای این سوال را مطرح کرد که آیا در روی زمین باید طبقه ی از انسانها حق زندگی کردن را دارد یانه؟ آیا ازکرامتهای انسانی برخوردارباید باشد یانه؟
این چهره تاریخی ازتاریخی یاد کرد که درآن انسانهای مظلوم وطبقه خاص زیر ساطورستم تکه تکه و به بردگی گرفته شده بود.
او ازچشمان سخن گفت که از حدقه ها بیرون آمدند وزیب دسترخان حاکمان مستبید وجبار شده اند.
او ازبرده های یاد می کرد و حامی کسانی بود که ازافغانستان تا هند و چین به فروش می رسید.
او بردگی و غلامی انسانها را درمقابل پول وظلم محکوم کرد به ستم طعنه زد و ازکله های سخن گفت که دیوار های شهر باآنها آبادمی شد و در پایه های منار زمین به جای سنگ دفن می گردید و به اندازه سنگ ارزش نداشت.
او از انسانهای سخن گفت که توسط دژخیمان – ظالمان و دنیا طلبان به مغاره های کوه رانده شده بود تاصدهاسال ازتمدن و فرهنگ دور باشد با آن نا آشنا شود.
اینشخص نقطه اتصال تاریخ است (مزاری بزرگ)
 مزاری عصاره از فضایل بود که داشتن آن فضایل در شخصیتهای افغانستانی با شرایط عمومی تربیت در کشور  امتیاز برجسته ی است، که مدعیان آن فاقد چنین اوصاف اند.
 در حقیقت استاد شهید مزاری  فرزند قرآن بود،  حیات او را عناصر فضیلت قرانی تشکیل می داد ، شاکله عمل او هم قرانی بود ، او موسی قوم هزاره بود که می خواست هزاره را ازشر فرعونها نجات  دهد او تنها عناصر انسانی بود که فرعون نفس را در بند کشیده بود؛  او مهاجری از سیئات بود و لی در عین حال او یک مها جر در کسب  علم  و مبارزخستگی ناپذیر در برابر  طاغوت  و تاریکی و ظلمت  بود، برای به دست آوردن سرزمین خورشید سالها دوری از وطن را تجربه کرده بود.
  هجرت.
استاد شهید یکی ازمصداق تاریخی هجرت و مهاجرت بود ، این ارزشهای اسلامی و انسانی جزء طبیعت ثانوی استاد شهید در آمده بود،  و همین خصلت بود که اراده و قدرت تصمیم استاد را تقویت کرده ، استاد در این سیرو سلوک به بصیرتی دست یافته بود، عناصر خدمت گذار و خاین را به خوبی تشخیص می داد. 
  جهاد.
استاد شهید فرزند جد و جهد و کوشش و دهاتی زاده بود که همیشه از آبله دست پدر نان خورده ، و از لقمه حلال با کد یمین  بزرگ شده بود. چون پدرش مکنتی اندکی داشت  ، او هرگز  از شهریه استفاده نکرد، که در قم و نجف معمول بود.   گروه خونی او در حقیقت با جهاد و اجتهاد  و کوشش و جدیت  گره خورده بود،  او از ابتدا که در قریه با پدرش کار می کرد و هم درس می خواند ، او با جدیت  تمام کار ها را در موقع انجام می داد. زمان شناسی بود که فرصتها را شکار می کرد، از همین رو  درآوان جوانی به میدان مبارزه آمد و پرچم عدالت خواهی را به دوش کشید . حتی در خدمت عسکری به جرم  آزادی خواهی  مورد سرزنش حکام جور قرار گرفت . او درجوانی  از همگامان  شهید بلخی و از مشاوران  ارشد آن بزرگوار به شمار می آمد.  او در واقع یکی ازمصداق علمی مجاهد  و جهاد در راه خدا بود که خدا  در قرآ نش چنین عناصر  بر دیگران  فضیلت  داده است.
شهادت.
 شهید وشهادت در فرهنگ انسانی مقدس و مقام ارجمند است چه آنان که  اعتقاد به رستاخیز دارند و چه کسانی حیات انسانی  در همین دنیا خاتمه یافته می دانند، ولی شهیدان را زنده می دانند و شهید و مقام شهادت را گرامی، می دارند. همواره با یاد و بود  خاطره شهیدان را زنده نگاه می دارند. ولی در فرهنگ قرآن شهید  در این جهان و جهان دیگر  مقام ویژه  دارند که جزء شهدا دیگران به آن مقام نمی رسند.
احیا گر.
 شهید مزاری در حقیقت احیا گر فضایل وارزشهای دینی وانسانی و محصول عقلانی بشری در جامعه بود
 در عرف حیات کسانی از عدالت و آزادی محرومند در حقیقت مرده گان  هستند که روزی زندگان را می خورند.  به همین دلیل کسانی در جهت  بازگرداندن عدالت و آزادی و کرامت انسانی  در جامعه تلاش می کنند ، جزء احیا گران یاد می شوند . استاد شهید برای اقوام محروم کشور احیا گر است  و به اقوام محروم کشور حیات سیاسی تازه داد . او به میزان هزاره ها  به ازبکها خدمات ارائه کرد. مزاری خواهان عدالت در توزیع قدرت و صلاحیت و  توزیع فرصت و ثروت در جامعه افغانستان بود او برادری وبرابری را به معنای واقع کلمه می خواست. 

داود ناظری
کابل - 1390