۵/۰۵/۱۳۹۳

بهترین عروس سال



زیباترین عروسی از بهترین عروس و داماد باید باشد. بهترین حجله و زیبا ترین لباس را هم باید به جان مناسب ترین عروس و داماد پوشاند. مسلکی ترین آرایشگران کشور باید برای آرایش چهره این بهترین عروس انتخاب گردد. موهای عروس را پیچ و تاب داده و شمایلش را صدبار بهتر از قبل زیبا ساخته و به اقاربش تحویل دهد. اما حیف که آرایشگران او چیزی بنام انسانیت و جوهره بنام وجدان را در درون خود بارها کُشته و دفن کرده اند. این آرایشگران فقط بلدند که چگونه آرایش کنند. مهم نیست که از انسانیت چیزی می دانند یا خیر. همین کافیست که به عنوان برادران و خواهران رئیس جمهور باشد.  رئیس جمهور که با رای این عروس انتخاب گردیده باشد، باید نیز بهترین باشد، اما بر عکس؛ او هر روز در میان دروغ و فریب خود دراذهان مردم اعدام می شود. عروسی که برای چنین رئسی جمهوری رای داد تا آرزوهای دیرینه مردم از مرزهای شعار و آرمان یک گام پیشتر رفته و امنیت و آرامش نسبی به وجود آید. بهترینان مربوط بهترین مناطق کشور و خوبترین مردم باید باشد. آره. مردمی صبور، شجاع، وطنپرست، رهبر دوست، دین دارد، قانون پرور، عشق پیشه و کار گر می تواند از بستگان و اقاریب بهترین عروس باشد. اما باید به جرم، قوم، تبار، زادگاه و قیافه خود شکنجه شود.بهترین و پاکترین عروس سال 1393 مربوط ولایت زیبای غور در قلب افغانستان در کوه پایه های بابا می شود. عروس که در جشن عروسی خود میلیونها شهروند با احساس این کشور را متاثر ساخت. او در بلند ترین کوه های زندگی می کرد که هزاران چشمه عشق و ایثار را در خود بارور می سازد. او عروس دره های سبزو زیبایی بود که باعث امتداد جاده های خاکی و گردنه های گردیده است. او در عروسی خود رختِ را به بر کرد که همه را غق در زیبایی نمود. او با این لباس و حجله عروسی طوفان زیبایی را به پا ساخت. او از انسانهای حکایت می کند که سراسر زیبا و مردانه زیسته. او از مناطق بر خواسته که رازهای دیرینه در سینه دارد. او عروس کشوری است که صلح و امنیت تا هنوز از مرزهای شعار و فریب عبور نکرده است. این تازه عروس شاه بیت ترانه های بی کسی و مظلومی یک ملیت را می سازد. او سرمایه های عظیم افتخار را در دست دارد. او از سخره ها و کوه های بهترین عروس سال گردید که از این کوه ها و سخره ها از کله های انسان ها حکایت ها دارند. او شاه دختری سرزمینی بود که حکومت ها از بید سیب، از سنگ حلوا و از الاغ شیر می خواست. او دختری بر خواسته از ملیتی است که مردم آن علف می خورد و غذای خودرا به حکومت می داد. او دخترِ پدری است که کیلو مترها سخره ها و کوه هارا پیاده می پیمود تاروغن شرکت را به حکومت تحویل دهد. او عروسی است که ستون اصلی زندگی شان را ایلجایی ها یا کوچی ها با رمه های خود پامال می کرد. او درسرزمینی بزرگ شد که به جرم نسبت داشتن به یک قوم، حتی حیوانات در آن سرزمین مورد تهاجم و زجر و شکنجه قرار می گرفت. او از دیاری بر خواست که دشمنان قسم خورده شان به عنوان برادر رئیس جمهور و با وساطت بعض مسئولین حکومتی از زندان رها گریده و با عزت و قدر به خانه های شان رسانیده می شود. دشمن این عروس، به عنوان برادران ریش دار رئیس جمهور، با دشنه های خون آشام، کوه به کوه به دنبال آنان می گردن. متاسفانه جشن عروسی این بهترین عروس در قلبم سنگینی می کند، نمی دانم چرا؟ شاید راز سنگین بودن این مسئله، آزادی همان خواهران ناراض ریش دار رئیس جمهور باشد. در خلوت با خودت در باره مردی و نامردی رئیس جمهور گپ می زنم که با وجود که خودش بهتر از مردم بر جنایت های برادرانش آگاه است اما هر روز آنان را از زندان آزاد می سازد. رئیس جمهوری که برادرانش برای کشتن انسانهای بهتر را انتخاب می کند. انسانهای که باید شایستگی رگبار شدن و آرایش کردن با گلوله را داشته باشد. بهترین عروس باید برای بهترین جشن زندگی خود آراسته شود اما نه با چنین آرایشگران مسلکی و کار فهمیده. شاید یک روز تاریخ میان او و رئیس جمهور و برادرانش قضاوت عادلانه نماید. رئیس جمهور با برادرانش هرکدام از جان مردم چیزهای می خواهند، خودش تکه تکه شدن اندیشه های مردم را و برادرانش تکه شدن اجساد افراد مظلوم و بی گناه را می خواهد. مدت ها آرزو داشتم که از بهترین عروس سال و از بهترین جشن عروسی بنویسم. عروس که دردهای او ومردمش برای دیگران هیچ دردی ندارد. متاسفانه این عروس اسیر سرنوشتی بود که هیچ کسی را توانایی درک آن نبود و خودش هم در انتخابت آن اختیاری نداشت. جمعه شب گذشته باورم نمی شد که تو آن عروسی باشی که تمام آرزوهای مادر پیرت در وجودت موج می زد. هیچ باورم نمی شد که شال عروسی است چنین جلوه گرِ زیبایی های شگفت آور شود. بهترین عروس سال، جشن عروسی ات مبارک باد. جشن که با هزار امید و آرزو به رگبار گلوله خندیدی. خنده که تا ابد دشمنانت را رسوا ساخت و خنده و شادی را برای بهترین جشن عروسی برای همیشه بیمه کرد.