۳/۳۱/۱۳۹۳

انتخابات یا موتور بحران؟



انتخابات به عنوان مهمترین وسیله علاج درد سیاسی جامعه و بهترین فرصت برای به وجود آوردن تغییرات مطلوب در نظام کشور محسوب می شود. انتخابات، مسیر عدالت خواهی و تامین حقوق بشری را برای همه اقوام ساکن در کشور هموار می سازد و تحقق اصول و مولفه های عدالت و دموکراسی به آن محک خورده است. بخش های توسعه وی بخشهای اقتصاد، آموزشی، فرهنگی و سیاسی کشور، وقتی به یک وسعت و ژرفای فراگیر می رسد که تغییر و گردش نخبگان سیاسی با اراده و آرای مردم از طریق برگزاری انتخابات شفاف و مورد اطمنان صورت گیرد. وقتی که مردم بتوانند مطمئنانه و آزادانه از حق رای خودبرای انتخاب رئیس جمهور کشور در حیطه برگزاری انتخابات استفاده کنند؛ به توسعه بخش های مهم جامعه دست خواهند یافت. اما در کشورما، انتظار می رفت که کمیسیون مستقل انتخابات، ناظرین انتخاباتی و برگزار کننده گان انتخابات و مسئولین امنیتی، با استفاده از تجارب دوراول انتخابات، دور دوم را بدون کدام مشکل اساسی و چالش های انتخاباتی برگزار نمایند. متاسفانه دیده شد که دور دوم انتخابات بر خلاف انتظارها، با چالش ها و مشکلات گسترده همراه بوده و بسوی یک بی اعتمادی بزرگ هدایت گردید. روز بر گزاری انتخابات پیش از آن که روند رای دهی به اتمام برسد، کمیسیون با شتابزده گی آمار رای دهنده گان را اعلام کرد. در حالی که همه مردم افغانستان شاهد بودند که اشتراک مردم نسبت به دور اول به مراتب کمرنگ بود، چون مسایل نا امنی، دخیل نبود انتخابات شورا های ولایتی، محدود بودن نامزدان که فقط دو شخص وجود داشت، شدت گرما و فصل کار و دلایلی دیگری باعث شد که حضور مردم به پای صندوق های رای دهی کمرنگ باشد. اما کمیسیون مستقل انتخابات اعلام کرد که در انتخابات دور دوم، بیشتر از هفت میلیون نفر شرکت کرده اند در حالی که در دور اول شش و نیم میلیون نفر شرکت کرده بودند. ارائه این امار نا درست و غیر قابل قبول از رای دهنده گان توسط کمیسیون، خود زمینه تقلب گسترده میلیونی را فراهم ساخت و تقلب کاران با جرات به حمل و نقل مواد حساس انتخاباتی شروع کردند. مردم با حس وطن دوستی و مسئولیت پذیری خود، برای حل مشکلات اساسی در افغانستان روزها انتظار کشیدند و کارت رای دهی بدست آوردند و بعدا از راه های صعب العبور و خطرناک مناطق جنگی و نا امن به مراکز رای دهی حضور یافتند و شدت گرما را متحمل شدند تا قفل زنگ زده حکومت داری را بدست خودشان باز کنند. اما فاش شدن تقلب مسئولین کمیسیون  رازی که از چشم و گوش مردم به دور نگهداری می شد و از جانب دیگر بی اعتنایی مسئولین نسبت به خواست و اعتراض نامزدان، باعث به وجود آمدن بی اعتمادی و سرشدن مردم از دموکراسی و روند های دموکراتیک در کشور گردید. با تقلب همراه شدن انتخابات پیامدهای بزرگ را در پی دارد که از جمله: بی اعتمادی مردم نسبت  به انتخابات، مصرف شدن بودجه هنگفت در برگزاری انتخابات، آبرو ریزی و عهد شکنی در کمیسیون مستقل انتخابات می باشد. انتخابات دور دوم با بهایی سنگین برگزار شد که از جمله سرگردانی و بیکاری مردم در این فصل حساس سال، کشته و زخمی شدن ده ها فرد ملکی و امنیتی در روز های انتخاباتی، بریده شدن انگشت یازده تن از رای دهنده گان در ولایت هرات، وارد شدن ضربه شدید اقتصادی بالای مردم را می توان نام برد. مردم برای درمان درد سیاسی و مشکلات اجتماعی در کشور به هر مشکلی تن دادند و در انتخابات حماسه حضور آفریدند اما اگر از تقلب ها بر رسی نشود و به خواست مردم و نامزدان پاسخ قانع کننده داده نشود، برگزاری انتخابات هیچ دردی را دوا نخواهد کرد بلکه اوضاع کشور را به سوی بحران نزدیک خواهد ساخت. آنچه که مردم به آن رای می دهد و به مصلحت کشور است؛ شفافیت در انتخابات و برکناری  تقلب کاران هدفمند از وظیفه شان می باشد. کسانی که نتوانستند از آرای مردم محافظت کنند بلکه به عنوان رئیس دارالانشاء کمیسیون، دست به تقلب گسترده بزنند، مردم نمی توانند دیگر بالای چنین افرادی اعتماد کنند. از نظر مردم، کمیسیونی که به تقلب های بزرگ و شکایت های قانونی رسیده گی نمی کنند، حتما تابع یک جریان سیاسی دیگر است. مردم با هرنوع تنش و بحران مخالف اند و می خواهند که با برکناری متخلفین و متقلبین از وظیفه شان، از رفتن کشور به بحران جلوگیری صورت گیرد. مردم با تقلب و تقلب کاران که می خواهند با اراده شخصی خود به اراده جمعی نیشخند بزند و سرنوشت کشور را با تقلب تعیین کنند، مخالف است نه با اشخاص و افراد خاص. رئیس جمهوری که با اراده مردم تعیین نشود بلکه با ارده چند فرد متقلب بر سرنوشت کشور حاکم شود، از نظر قانون و مردم یک رئیس جمهور ناکام خواهدبود. حکومتی که با تقلب و خرید تشکیل شود، فردا با تقلب و فروش از بین خواهد رفت. مردم افغانستان نمی خواهند که کشور شان به بحران و جنگ ها و نا امنی برود، بلکه خواهان تعیین سرنوشت شان بر اساس حق و قانون می باشد. فعلا: کاری کمیسیون کاری یک جانبه است و جزء تمرین کردن چند کارمند بیشتر ازان شناخته نمی شود. تا مسایل بنیادی در  پروسه انتخابات حل نشود، پروسه در یک بستری تقلب سازمان یافته در حرکت می باشد. مخالفت مردم با کسانی هستند که با سنتی ترین لایه های فکری قومی و نژادی، برای مهندسی انتخابات در کلیدی ترین نقاط به تقلب های گسترده تلاش می کنند. از نظر مردم وظیفه چنین افرادی معلق شود تا اطمنان لازم به پروسه برگردانده شود. رفتار های بحرانزا و جانب دارانه کمیسیون و بی اعتنایی به خواست نامزدان نشان میدهد هد که آنها مستقل نیست بلکه یک جریان سیاسی خاص دیگری آنان را هدایت می کند. مدیریت درست از پروسه شمارش آرا و برگرداندن اطمنان کافی به کمیسیون کیس از راه های حل مشکل می باشد. حکومت باید مهره های باطل را شناسایی و کار آنان را به تعلیق در اورند. به مصلحت  نیست که کشور با این وضعیت شکننده در گیر مسایل هرج ومرج و بحران نزدیک شود.