۳/۲۹/۱۳۹۰

به مناسبت سالروز وفات حضرت زینب سلام الله علیها


شکوه صبر(به مناسبت 15 رجب سالروز وفات اندوه بار زینب کبری(س)، پرورش یافته پنج تن آل عبا)
پویندگان راه بزرگواری و جویندگان گذرگاه اوج گیری به سوی کمال و سعادت، روش بزرگان پیشین را الگو و نصب العین خویش قرار می دهند تا از کارهای شایسته و کردارهای برجسته آنان الهام گیرند.
پیشرفت ملل زنده تاریخ برپایه تاریخ همان بزرگان پی ریزی می شود، چون پاکدامنی ها، سجایای اخلاقى، روشنفکری ها، دانش ها، پند و اندرزها، براساس آن تجلی می کند، پس سزاوار این است که روش ایشان ثبت گردد تا خردمندان آن را نمونه ای برای خویش انتخاب نمایند.
یکی از بزرگان شکوهمند تاریخ، عقیله دودمان وحى، تربیت شده خاندان نبوت، ریحانه امام علی(ع) خواهر شیرزادگان با کرامت او، حضرت زینب کبری(س) است. او دارای شریف ترین نسب، والاترین حسب، کامل ترین شخصیت، پاک ترین دل و بلندترین همت می باشد و می توان او را بهترین الگو برای زنان امروز جامعه ما قلمداد نمود، چرا که نمودار حق و جهاد در راه خدا، نگهدارنده ایمان و عقیده، قهرمان دلیری و شجاعت، جلوه فصاحت و بلاغت، شعله ستیزه جوی باطل و آتش فشانی حق در برابر نیروهای ستمگر و کوبنده دژخیمان زورگو، با منطق راست و درست و تسلیم کننده آن ها بر حق تلخ انکارناپذیر، می باشد. وی تجسم زهد، ورع، علم، عفاف و شهامت است عقیله طاهره ای که پرورش یافته مکتب مادرش فاطمه- سلام الله علیها- مزین به اخلاق اسلامى، چراغ فروزان هدایت، راهگشای معرفت و شناخت و الهام بخش یاری حق و دفاع از حریم مقدس آن است.
زینب«س» توسط پنج تن آل عبا تربیت شده است ، پنج سال سپری کردن با پیامبر بزرگوار اسلام فرصتی خوبی بود که حضرت زینب سلام الله علیها از تابش نور معنویت فیض ببرد، پیامبر رحمت زینب را دردامان عطوفت وانسانیت پرورش داد ، واز جرعه های معرفت سیراب ساخت ، وحدیث صبر استقامت را در وجودش زمزمه کرد پیامبر از مسیر زندگی پر جنجال زینب آگاه بود می دانست که این مشکلات خانم چون زینب قلبی چون از محبت خداوند لبریز وعهد چون کوه استوار می خواهد که جای بسی افتخار است و این افتخار کمتر نصیب کسی گشته است. شاید بتوان گفت او تنها دختری است که این چنین توسط پیامبر(ص)، امام علی(ع)، حضرت فاطمه(س)، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) پرورش یافت. این معلمان و مربیان، عالمه غیرمعلمه ای را بار آوردند، که از علم، درایت و حکمت او جهانیان درسها گرفته و می گیرند، او از مدرسه ای بیرون می آید که فروغ دانش و اخلاق و بلند پروازی و دلیری و یاری حق از آنجا پرتوافکن می شود، لباس شکوه و بزرگواری را پوشیده و برتریها و توانائی ها را گرد آورده و در خانه ای به کمال رسیده که دنیا را با فروغ خود روشن گردانیده است، خانه ای که بحق پشتوانه ایمان است و آسمان نبوت، فیض ربانی را به آنجا میریزد و با شمیم قدسی عطرآگینش می سازد.
او در عفت و حجاب به جایی رسید که همسایگان صدایش را نشیدند، واحدی از نامحرمان در روز روشن او را ندیدند و آن گاه که شب، پرده های تاریکش را می افکند و چشم مردم به خواب می رفت به همراه پدر آهنگ زیارت قبر جدش حضرت محمد(ص) را می نمود. او از همان کودکی با غم و سختی آشنا شد هنوز غم از دست دادن پیامبر(ص) از چهره زینب که پنج سال بیش نداشت برطرف نشده بود که مادرش آن گنج معرفت و آموزگار معارف الهى، از دنیا رخت بربست و به دیار باقی شتافت.
همراهی وهمسفری حضرت زینب ، بابرادرش امام حسین (ع) درسفر پر خطر عراق
آغاز هجرت زینب(س) بود و در این سفر حضرت زینب(س) چون پرستارى، ملازم برادرش امام حسین(ع) بود و به عنوان تکیه گاهی برای آن حضرت در مشکلات، محسوب می شد. او در راه دفاع از آن حضرت دو فرزند خویش به نام های عون و محمد را فدا کرد. (1)
او در تمام مراحل واقعه کربلا یار و یاور برادرش امام حسین(ع) بود و در تمام سختی های روز عاشورا چونان کوهی استوار بود و همه مصائب را تحمل کرد، تا این که در دانه رسول خدا(ص) و عزیز مادرش فاطمه زهرا(س) یعنی برادرش امام حسین(ع) به شهادت رسید و هنگام وداع با بدن بی سر برادر چنان ناله و شیون سرداد که قره بن قیس تمیمی گوید: اگر هر چه را فراموش کنم، سخنان زینب دختر فاطمه(س) را که در آن لحظه برای برادرش حسین(ع) بر زبان جاری می ساخت فراموش نخواهم کرد. (2) به خدا سوگند که بی قراری ما و سخنان زینب هر دوست و دشمنی را به گریه واداشت. (3)
مهم ترین مرحله از مراحل زندگی بانوی کربلا، حضرت زینب(س) سرپرستی کاروان اسیران و رسانیدن پیام واقعه سرخ عاشورا بود و اگر زینب(س) نبود شاید واقعه عاشورا این چنین ماندگار نمی گشت.
زینب ازمادر خود زهرا آموخته بود که چگونه از حق دفاع کند واز چهره های خیانت وظلم پرده برداری کند، زینب یک یک حوادث ورخ دادها را فراموش نمی کرد بربینیش خویش می افزود.
وی دشمنان  نقاب دار اسلام را به خوبی شناخته ودر مواضع مناسب آنان را رسوانمود.
پس از ورود کاروان به کوفه و سپس شام، حضرت زینب در مکان ها و مقاطع مختلف زمانى، جنایت و اعمالی را که یزید و ابن زیاد و عمال آن ها بر سر اهل بیت پیامبر(ص) آوردند، بازگو می کرد و رسالت خویش را در مورد عاشورا و امام و برادرش حسین(ع) و دین اسلام به انجام می رسانید، از جمله این موارد می توان به مجلس ابن زیاد و مجلس یزید اشاره کرد. پس از این که یزید در برابر امام سجاد(ع) تنها یادگار عاشورا و امام چهارم و نیز زینب(س) تسلیم شد و خواسته های وی از جمله بازگشت اسیران به مدینه را پذیرفت (4) کاروان اسیران بار دیگر به حرکت درآمد ولی این بار به سوی مدینه الرسول، و زینب با مصائبی دردآور و سنگین پا به حریم نبوی گذاشت، و وای که چه هنگامه ای در سر قبر پیامبر(ص) برپا شد و زینب و اهل بیت پیامبر(ص) چه درد دلها نمودند و دیگران را به حال اهل بیت پیامبر(ص) آگاه کردند.

وفات حضرت زینب:

این بانوی زنده کننده عاشورا و حماسه آفرین، بیش از یکسال و نیم پس از برادر شهیدش امام حسین(ع) زنده نماند.(5) و در طول این یکسال و نیم تا آن جا که می توانست از هر فرصتی استفاده می کرد تا واقعه و حماسه عاشورا را در اذهان همگان زنده نگاه دارد و مردم را از عمق فاجعه کربلا آگاه سازد و سرانجام از دار دنیا رحلت کرد، قبر آن حضرت بنابر قوی ترین اقوال در راویه دمشق مزار دلسوختگان و عاشقان حق و حقیقت است. (6)

منابع :

1- شیخ محمد سماوى، ابصار العین، انتشارات بصیرتى، قم، ص 51 و 40.
2- حاج شیخ عباس قمى، نفس المهموم، انتشارات بصیرتى، قم، ص 386.
3- ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، دارصادر، بیروت، ج 4، ص 81؛ طبسى، الاحتجاج، انتشارات اسوه، قم، ج 2، ص 122 و علامه مجلسى، بحارالانوار، مؤسسه الوفا، بیروت ج 45، ص 133.
4- سید بن طاووس، الملهوف، ص 82
5- دکتر عائشه بنت الشاطى، بانوی کربلا زینب«س» دختر زهرا مترجم سیدرضا صدر ص 33.
6- محمدحسین سابقى. پژوهشی پیرامون بارگاه حضرت زینب«س» ترجمه عیسی سلیم پوراهرى، ص