۴/۰۷/۱۳۹۳

زندگی نامه ستایش یا نرگس محمدی




بیوگرافی نرگس محمدی ... "حتما بخونید"
______________________________
نام: نرگس
نام خانوادگی : محمدی
تاریخ تولد : 1364/1/9

محل تولد : تهران
تحصیلات : تحصیلکرده رشته پرستاری
-------------------------------------------
نرگس محمدی متولد ۹ فروردین ۱۳۶۴ تهران است. فارغ التحصیل رشته پرستاری میباشد.

نرگس فرزند بزرگ خانواده‌ است و یک خواهر و برادر دارد که هر دوی آنها ازدواج کرده‌اند .
نرگس محمدی می گوید خانواده من نسبت به بازیگری گارد منفی نداشتند و اتفاقا از حضورم در عرصه هنر استقبال هم می‌کردند.

نرگس محمدی می گوید مادرم کارمند صدا و سیما بود و با محیط‌ های هنری آشنایی داشت، از طرفی تمام اعضای خانواده‌ ام به فیلم علاقه‌مند بودند. اما موضوعی که وجود داشت این بود که خانواده‌ام اصرار داشتند اول درسم تمام شود و بعد به طور جدی وارد عرصه بازیگری شوم که خدا را شکر این اتفاق هم افتاد.

نرگس خانم هم می‌گوید: «مادر، عزیزترین و بهترین نعمتی است كه خداوند به بنده‌هایش مرحمت می‌كند، برای من هم عزیزترین موجود روی زمین، «مادرم» است كه با تمام وجود دوستش دارم...»

نرگس محمدی همانند ستایش در سریال ستایش مهربان و صبور است او عاشق مادرش و بهترین دوست اوست.

همزمان با تحصیل در رشته پرستاری دانشگاه در کلاس‌های بازیگری «کارنامه» هم شرکت می‌کرد و از آنجا بود که برای بازی در فیلم «مرگ یک پینوکیو» معرفی شد،نرگس محمدی پس از بازی در این فیلم حدود یک سال در تئاتر به فعالیت خود ادامه داد که در همین مدت موفق شد جایزه بهترین بازیگر زن را از جشنواره «ماه» حوزه هنری دریافت کند. نرگس محمدی پس از تجربه‌ای که در تئاتر کسب کرد به سینما بازگشت و در فیلم‌هایی چون ریسمان باز، آناهیتا، سوپراستار و اخراجی‌های ۲ بازی کرد.وی با بازی در فیلم سینمایی آناهیتا نشان داد که استعداد خوبی در این زمینه دارد و پخش سریال ستایش نیز زمینه شهرت وی را فراهم کرد.

نرگس محمدی در ستایش 2:
محمدی در این سریال همان نقش ستایش را برعهده دارد منتها میانسالی و چهل سالگی این کاراکتر را.

او درباره سختی های این نقش می گوید: خب اگر قرار بود که در سریال دیگری نقشی با این سن و سال را بازی کنم هرگز نمی پذیرفتم اما ستایش نقش مورد علاقه من است و خودم آن را بازی کردم و با آن آشنا هستم اما قطعا بازی کردن در چنین نقشی سخت است. آخر چهل ساله بودن نه پیری است و نه جوانی. نه می توانی مثل پیرزن ها حرف بزنی نه آنقدر جوانی که پرانرژی باشی. این کار را برای من سخت می کرد و برای همین تصمیم گرفتم در فیزیکم تغییر ایجاد کنم و اضافه وزن داشته باشم.

تلویزیون:
میلیاردر ۱۳۹۱
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد ۱۳۹۰
ششمین نفر ۱۳۹۰
ستایش ۱۳۹۰-۱۳۸۹

سینما:
عملیات مهد کودک ۱۳۹۱
ساعت شلوغی ۱۳۹۰
آناهیتا ۱۳۸۸
سوپر استار ۱۳۸۷
اخراجی ها ۲ ۱۳۸۷
ریسمان باز ۱۳۸۶

جوایز:
جایزه بهترین بازیگر نقش اول زن در جشنواره تئاتر


۴/۰۶/۱۳۹۳

انتخابات یا مسخره کردن مردم؟



مردم افغانستان با عبور از سالهای سیاه، به امید گشوده شدن فرازهای جدید و مطلوب در حیات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی شان؛ از دو دور انتخابات ریاست جمهوری در شانزدهم حمل و بیست و چهارم جوزا با تمام مشکلات نا امنی، فصلی، اقتصادی  استقبال کرد و با حضور پرشکوه خود حماسه حضور آفرید. اما متاسفانه آنچه که تا هنوز از انتخابات نتیجه بدست آمده است، چیزی جز به مسخره گرفتن مردم و شلاق زدن به دموکراسی نوپا در افغانستان نیست. گویا از حضور مردم برای جریان های کاذب صحنه سازی ها صورت گرفته و فقط حضور مردم برای نمائیش از طریق رسانه هابوده است. دو دور انتخابات که برگزار شد، در دور اول و دوم هردو شبیه به برگزاری لوی جرگه مشورتی بود که برای امضای پیمان استراتیژیک با آمریکا توسط حکومت برگزار شده بود. این لوی جرگه با حضور صدها نماینده مردم برگزارشد و بعد از روزها مشوره و رای زنی در مورد امضای پیمان استراتژیک به نتیجه ای مشخص دست یافت؛ اما آقای کرزی با نیشخندی و بی اعتنایی، فیصله و تصمیم مردم را رد کرد و آنچه که می خواست انجام داد. بیم آن می رود که این انتخابات نیز به سرنوشت لوی جرگه مشورتی دچار شود و چیزی جز مسخره کردن ملت افغانستان از درون آن بیرون نیاید. انتخابات ریاست جمهوری که به گونه پرشکوه در پرتو حضور حماسه آفرین مردم در شانزدهم حمل و بیست و چهارم جوزا برگزار شد، به امید اینکه حیات سیاسی و اجتماعی کشور تداوم بخشیده شود. اما متاسفانه از این همه زحمات مردم، نتیجه قهر آمیز و خشونت بار که همراه با تقلب، توهین و تحقیر به ملت شریف افغانستان بود بدست آمد. با وجود معتبر ترین مدارک و شواهد مبنی بر تقلب میلیونی توسط افراد و اشخاص مغرض و هدفمند، تا هنوز به خواست های مردم توجه جدی صورت نگرفته است و آرای شان تحت نظر یک جریان سیاسی پشت پرده و سازماندهی شده و بدنام شمرده می شود. اگر همین جریان ادامه یابد و به رای و اراده مردم با بی اعتنایی برخورد صورت گیرد، سرنوشت کشور در هجوم تلخی ها و طوفانهای بحرانزا سپرده خواهدشد. متقلبینی که بالای دموکراسی تجاوز کرده و آرای زن و مرد این کشور را به سرقت سیاسی برده اند، عامل بحرانها و ناهنجاری های احتمالی در آینده کشور خواهد بود. در صورتی که انتخابات ریاست جمهوری بدور از واقعیت های دموکراسی سپری شود، پیامدهای ناگوار و تاوانهای زیانباری در پی خواهد داشت که از جمله: هسته تقلب در انتخابات های آینده در کشور ایجاد خواهد شد و روند تقلب های گسترده و میلیونی در انتخابات پارلمانی و ریاست جمهوری آینده گسترده تر عرض وجود خواهد کرد. پیامد دوم؛ مردم از دموکراسی غیر منطقی و به گونه استبدادگرایانه برداشت خواهد کرد و برای اشتراک در انتخابات های بعدی کاملا بی انگیزه خواهد شد. چون برای اولین بار بود که قدرت در کشور به صورت مسالمت آمیز و ازطریق انتخابات و اصول و مولفه های دموکراسی از رئیس جمهور قبلی به بعدی انتقال پیدا کند. طبق گزارش ها جوانان معترض موسوم به جنبش ضد معترض در ولایات مختلف کشور، کارت های رای دهی خودرا به آتش زده اند و می گویند که این کارت دیگر تعیین کننده سرنوشت نیست. پیامد سوم؛ مسخره کردن ملت افغانستان، خود پیامد منفی و تاوان غیر قابل تحمل را در روندهای دموکراتیک در آینده در پی خواهد داشت. وقتی که احساسات و غیرت و عزت مردم به مسخره گرفته شود و از سوی مسئولین با نیشخندی و بی اعتنایی به خواست های مردم پاسخ داده شود، خود استقبال کردن از تجزیه افغانستان و بحرانهای احتمالی می باشد. اگر عقاید سیاسی مردم در این انتخابات زیر سوال برود و مورد کم لطفی مسئولین واقع شود؛ آیینه تاریخ سیاسی کشور برای همیشه مکدر خواهد شد. پیامد دیگر، گستردگی حضور پاکستانی های مسلح در ولایات خوست، پکتیکا و پکتیا به خاطر بی کفایتی و قوم پرستی ها در حکومت فعلی، زمینه تقلب های گسترده را در این ولایات به وجود آورده است که تقریبا چند برابر همه نفوس این ولایات رای در صندوق ها ریخته شده است. از سوی دیگر ورود بی حساب و کتاب پاکستانی ها به خاطر بی کفایتی و قومی بودن حکومت در داخل کشور در ولایات جنوبی و شرقی امنیت کشور را با خطر و بحران مواجه خواهد کرد. همان نظام موروثی که سالها بالای مردم افغانستان حاکم بود بهتر بود که از این که احساسات مردم را به مسخره بگیرد و زن و مرد واجد شرایط را با همه خطرهای جانی به پای صندوق های رای بکشاند و مسخره کند. خلاصه اینکه مردم افغانستان می خواهد که انتخاب خودشان سرنوشت شان را تعیین کند نه انتخاب متقلب و تقلب کار. حکومت افغانستان و سازمان ملل نگذارند که تقلب کاران فرصت های دموکراسی را در کشور نابود سازد.

۳/۳۱/۱۳۹۳

انتخابات یا موتور بحران؟



انتخابات به عنوان مهمترین وسیله علاج درد سیاسی جامعه و بهترین فرصت برای به وجود آوردن تغییرات مطلوب در نظام کشور محسوب می شود. انتخابات، مسیر عدالت خواهی و تامین حقوق بشری را برای همه اقوام ساکن در کشور هموار می سازد و تحقق اصول و مولفه های عدالت و دموکراسی به آن محک خورده است. بخش های توسعه وی بخشهای اقتصاد، آموزشی، فرهنگی و سیاسی کشور، وقتی به یک وسعت و ژرفای فراگیر می رسد که تغییر و گردش نخبگان سیاسی با اراده و آرای مردم از طریق برگزاری انتخابات شفاف و مورد اطمنان صورت گیرد. وقتی که مردم بتوانند مطمئنانه و آزادانه از حق رای خودبرای انتخاب رئیس جمهور کشور در حیطه برگزاری انتخابات استفاده کنند؛ به توسعه بخش های مهم جامعه دست خواهند یافت. اما در کشورما، انتظار می رفت که کمیسیون مستقل انتخابات، ناظرین انتخاباتی و برگزار کننده گان انتخابات و مسئولین امنیتی، با استفاده از تجارب دوراول انتخابات، دور دوم را بدون کدام مشکل اساسی و چالش های انتخاباتی برگزار نمایند. متاسفانه دیده شد که دور دوم انتخابات بر خلاف انتظارها، با چالش ها و مشکلات گسترده همراه بوده و بسوی یک بی اعتمادی بزرگ هدایت گردید. روز بر گزاری انتخابات پیش از آن که روند رای دهی به اتمام برسد، کمیسیون با شتابزده گی آمار رای دهنده گان را اعلام کرد. در حالی که همه مردم افغانستان شاهد بودند که اشتراک مردم نسبت به دور اول به مراتب کمرنگ بود، چون مسایل نا امنی، دخیل نبود انتخابات شورا های ولایتی، محدود بودن نامزدان که فقط دو شخص وجود داشت، شدت گرما و فصل کار و دلایلی دیگری باعث شد که حضور مردم به پای صندوق های رای دهی کمرنگ باشد. اما کمیسیون مستقل انتخابات اعلام کرد که در انتخابات دور دوم، بیشتر از هفت میلیون نفر شرکت کرده اند در حالی که در دور اول شش و نیم میلیون نفر شرکت کرده بودند. ارائه این امار نا درست و غیر قابل قبول از رای دهنده گان توسط کمیسیون، خود زمینه تقلب گسترده میلیونی را فراهم ساخت و تقلب کاران با جرات به حمل و نقل مواد حساس انتخاباتی شروع کردند. مردم با حس وطن دوستی و مسئولیت پذیری خود، برای حل مشکلات اساسی در افغانستان روزها انتظار کشیدند و کارت رای دهی بدست آوردند و بعدا از راه های صعب العبور و خطرناک مناطق جنگی و نا امن به مراکز رای دهی حضور یافتند و شدت گرما را متحمل شدند تا قفل زنگ زده حکومت داری را بدست خودشان باز کنند. اما فاش شدن تقلب مسئولین کمیسیون  رازی که از چشم و گوش مردم به دور نگهداری می شد و از جانب دیگر بی اعتنایی مسئولین نسبت به خواست و اعتراض نامزدان، باعث به وجود آمدن بی اعتمادی و سرشدن مردم از دموکراسی و روند های دموکراتیک در کشور گردید. با تقلب همراه شدن انتخابات پیامدهای بزرگ را در پی دارد که از جمله: بی اعتمادی مردم نسبت  به انتخابات، مصرف شدن بودجه هنگفت در برگزاری انتخابات، آبرو ریزی و عهد شکنی در کمیسیون مستقل انتخابات می باشد. انتخابات دور دوم با بهایی سنگین برگزار شد که از جمله سرگردانی و بیکاری مردم در این فصل حساس سال، کشته و زخمی شدن ده ها فرد ملکی و امنیتی در روز های انتخاباتی، بریده شدن انگشت یازده تن از رای دهنده گان در ولایت هرات، وارد شدن ضربه شدید اقتصادی بالای مردم را می توان نام برد. مردم برای درمان درد سیاسی و مشکلات اجتماعی در کشور به هر مشکلی تن دادند و در انتخابات حماسه حضور آفریدند اما اگر از تقلب ها بر رسی نشود و به خواست مردم و نامزدان پاسخ قانع کننده داده نشود، برگزاری انتخابات هیچ دردی را دوا نخواهد کرد بلکه اوضاع کشور را به سوی بحران نزدیک خواهد ساخت. آنچه که مردم به آن رای می دهد و به مصلحت کشور است؛ شفافیت در انتخابات و برکناری  تقلب کاران هدفمند از وظیفه شان می باشد. کسانی که نتوانستند از آرای مردم محافظت کنند بلکه به عنوان رئیس دارالانشاء کمیسیون، دست به تقلب گسترده بزنند، مردم نمی توانند دیگر بالای چنین افرادی اعتماد کنند. از نظر مردم، کمیسیونی که به تقلب های بزرگ و شکایت های قانونی رسیده گی نمی کنند، حتما تابع یک جریان سیاسی دیگر است. مردم با هرنوع تنش و بحران مخالف اند و می خواهند که با برکناری متخلفین و متقلبین از وظیفه شان، از رفتن کشور به بحران جلوگیری صورت گیرد. مردم با تقلب و تقلب کاران که می خواهند با اراده شخصی خود به اراده جمعی نیشخند بزند و سرنوشت کشور را با تقلب تعیین کنند، مخالف است نه با اشخاص و افراد خاص. رئیس جمهوری که با اراده مردم تعیین نشود بلکه با ارده چند فرد متقلب بر سرنوشت کشور حاکم شود، از نظر قانون و مردم یک رئیس جمهور ناکام خواهدبود. حکومتی که با تقلب و خرید تشکیل شود، فردا با تقلب و فروش از بین خواهد رفت. مردم افغانستان نمی خواهند که کشور شان به بحران و جنگ ها و نا امنی برود، بلکه خواهان تعیین سرنوشت شان بر اساس حق و قانون می باشد. فعلا: کاری کمیسیون کاری یک جانبه است و جزء تمرین کردن چند کارمند بیشتر ازان شناخته نمی شود. تا مسایل بنیادی در  پروسه انتخابات حل نشود، پروسه در یک بستری تقلب سازمان یافته در حرکت می باشد. مخالفت مردم با کسانی هستند که با سنتی ترین لایه های فکری قومی و نژادی، برای مهندسی انتخابات در کلیدی ترین نقاط به تقلب های گسترده تلاش می کنند. از نظر مردم وظیفه چنین افرادی معلق شود تا اطمنان لازم به پروسه برگردانده شود. رفتار های بحرانزا و جانب دارانه کمیسیون و بی اعتنایی به خواست نامزدان نشان میدهد هد که آنها مستقل نیست بلکه یک جریان سیاسی خاص دیگری آنان را هدایت می کند. مدیریت درست از پروسه شمارش آرا و برگرداندن اطمنان کافی به کمیسیون کیس از راه های حل مشکل می باشد. حکومت باید مهره های باطل را شناسایی و کار آنان را به تعلیق در اورند. به مصلحت  نیست که کشور با این وضعیت شکننده در گیر مسایل هرج ومرج و بحران نزدیک شود.

۳/۲۱/۱۳۹۳

روزه سکوت و عید پیروزی فرارسید.

قرار است پنجشنبه شب ساعت 12 تمام رسانه های صوتی، تصویری و چاپی، به مدت 48 ساعت روزه سکوت اختیار کند. روزه سکوت به افتخار عیدی پیروزی مردم افغانستان و تحقق آرزوی سیصد ساله مردم مظلوم ما و تحقق آرزوی رهبر شهید استاد عبدالعلی مزاری(ره) مبارک باد. ما تنها داکتر عبدالله و استاد محقق را پیروز نمی دانیم بلکه ابراهیم خان گاو سوار و آن مجاهدین که برای احیای ارزش های دینی و اخلاقی مردم علیه حکومت میراثی و مستبد دست به قیام زدند پیروز می شود. سالار قیام چنداول پیروز می شود. میر محمد بیک پیروز می شود. شنبه، روزی پیروزی فریاد های الله و اکبر های می باشد که بر علیه زور و ستم سرداده شد. 24 جوزا روزی پیروزی چهیل دختران هزاره است. 24 جوزا 2014 عیدی پیروزی فرزندان و دخترانی است که خودشان علف می خورد و نان خودرا به حکومت تسلیم می کرد. دو روز دیگر مانده که انسانهای علفخوار پیروز شود و انسانهای آدم خوار شکست بخورد. جشن پیروزی تلاش چندین قرنه شما مبارک باد!.

۳/۱۲/۱۳۹۳

سرنوشت انتخابات جای نگرانی نیست اما استخاره مجددی در خطر است



طبق قانون اساسی و قانون مدنی افغانستان، هر شهروند این کشور حق دارند که سرنوشت خودرا خودشان تعیین نمایند. اما به خاطر مصالح کشور و رعایت اصول و مولفه های دموکراسی و اصول انتخاباتی، مردم این حق تعیین سرنوشت خودرا برای کسی می دهند که شایسته رای و مورد اعتماد مردم باشد. در دور دوم انتخابات قرار است که مردم به یکی از دو تیم "تحول و تداوم و اصلاحات و همگرایی" اعتماد نموده و رای خویش را به نفع تیم که شایسته تر به نظر می رسد، استعمال خواهد کرد. داکتر عبدالله عبدالله نامزد پیشتاز دور اول و داکتر اشرف غنی احمد زی، دو رقیب در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری وارد رقابت های انتخاباتی شده اند و هرکدام از حمایت کتله های بزرگ قومی، شخصیت های ملی و سیاسی و علمی بر خوردارند. هردو نامزد، برنامه های کارا و منسجمی را جهت حل مشکلات افغانستان ارائه نموده اند. به طور قطعی یکی از این دو نامزد به ارگ ریاست جمهوری راه می یابند. هردو نامزد برنامه های امیدبخشی را جهت بهبود تعلیم و تربیه، راهکارهای مناسب جهت رشد تعلیمات دینی و حوزات علمیه و تقویه فقه جعفری در کنار فقه حنفی در افغانستان، ارائه کرده اند. با توجه به سوابق و مدارک که بر علیه این دو شخص موجود است، مردم چگونه می توان تعیین سرنوشت خودرا بدست اینها اعتماد کرد؟ مردم افغانستان نکات مثبت و منفی شخصیتی، اخلاقی و دینی اینها و اعضای تیم این دو نامزد را به بر رسی خواهند گرفت. متاسفانه بعضی نکات منفی در کارنامه ها و سوابق اینها وجود دارد که مایه نگرانی ملت افغانستان شده است. داکتر اشرف غنی احمدزی در شماره پنجا و ششم "دو هفته نامه پرسش" به عنوان پدر فاسد مالی افغانستان لقب داده شده است. یعنی سالهای متمادی که آقای غنی در پست های کلیدی اقتصادی در حکومت کرزی کار نموده است؛ افغانستان از لحاظ فساد اداری مقام برتر را کسپ نمود و فساد اداری به بزرگترین درجه خود رسید. دلیل دوم که مردم نمی تواند روی تیم تداوم و تحمل اعتماد داشته باشند؛ داکتر اشرف غنی از حمایت همجنس گرایان بر خوردار است. در شماره پنجا و ششم نشریه پرسش آمده است که "اشرف غنی، تنها امید هم جنس گرایان است" یک همجنس گرای افغان، نعمت سادات: با پخش ویدیویی در شبکه های اجتماعی و فی بوک، ادعا کرده است که شماری از همجنس گرایان با او در تماس شده و پشتیبانی شان را از تیم اشرف غنی اعلام کرده اند. نعمت سادات سی و چهار ساله، هم اکنون در  ایالات متحده آمریکا به سر می برد. او پیش از ین در دانشگاه امیریکن افغان تدریس می کرده، اما پس از آنگه از کشور بیرون شد و همجنس گرایی اش را اعلان کرد. وی ادعا کرده است؛ که با 200 مرد، رابطه جنسی بر قرار کرده است. او می گوید تعدادی زیادی از هم جنس گرایان هم اکنون نیز در کشور زندگی می کنند. نعمت سادات می گوید "همجنس گرایان افغان حمایت خودرا از نامزدی اشرف غنی در انتخابات ریاست اعلام کرده است و به پیروزی او دل بسته است". اگر اشرف غنی برنده انتخابات شود، همجنس گرایان به صورت علنی موجودیت خودرا در کشور اسلامی افغانستان اعلام می دارد. به خاطری که تیم داکتر اشرف غنی مورد حمایت همجنس گرایان زن و مرد قرار گرفته، در صورت موفقیت باید به خواسته های همجنس گرایان جواب مثبت دهد. دلیل سوم که مردم نمی توانند بالای تیم داکتر اشر غنی اعتماد نمایند: بی اعتبار بودن اعضای تیم کاری وی می باشد. مسئله انتخابات تعداد از بانکهای رای  را به صورت مقطعی و بدون پیشینه نیک، گرد هم قرار داده اند که به احتمال زیاد بعد از انتخابات به طور منسجم کار نخواهد کرد و افغانستان را به بحران نزدیک خواهد نمود. مثلا" قرار گرفتن آقای دوستم به صفت معاون اول در کنار تیم داکتر اشرف غنی بدون کدام پیشینه نیک بوده و حتی آقای دوستم توسط خود آقای اشرف غنی به قاتل و جنایت کار خطاب می شد. پرورش داده شدن غنی توسط استخاره صبغت الله مجددی و تخریب شخصیت رقیب داکتر اشرف غنی، مغایر ارزش های دموکراسی می باشد. متاسفانه به طور بی شرمانه و بر خلاف ارزش های مدنی و دینی، از استخاره آقای مجددی استفاده های سیاسی صورت می گیرد و بد تر ازان؛ داکتر عبدالله را در باورهای مردم تخریب می کند. کمپاین از طریق تلویزیون باید در قسمت نشر و ابلاغ برنامه هاباشد نه در صدد تخریب تیم رقیب و شخصیت کسی دیگر. این حرکت طرفداران تیم تحول و تداوم بر خلاف دموکراسی و قوانین انتخاباتی می باشد. آقای غنی استخاره کرده بود که اشرف غنی برنده این انتخابات است و رئیس جمهور آینده افغانستان می باشد. استخاره آقای مجددی متضاد با اراده و رای مردم است یعنی اختیار سرنوشت مردم بدست استخاره نیست بلکه با شناخت دقیق از شخصیت دینی و اسلامی بودن و امین بودن یک شخص، مردم همان شخص را حمایت خواهد کرد وباید همان شخص به اکثریت آرا، باید رئیس جمهور آینده کشور شود. این مسئله مایه نگرانی است که در مسایل انتخاباتی با استفاده از احساسات دینی مردم، ارزش های دینی را وارد مسایل سیاسی و تبلیغاتی کرده است. در آغازین روزهای کمپاین دور دوم انتخابات ریاست جمهوری، آقای مجددی به عنوان یک عالم دینی و سیاست مدار پر سابقه در کشور، از مسئله استخاره به نفع یکی از تیم ها کمپاین نمود و به طور علنی اعلام کرد که طبق استخاره وی، تیم تداوم و تحول برنده انتخابات می شود. حال اگر نتیجه انتخابات بر عکس استخاره ایشان تغییر کند؛ چنانکه در امضای موافقت نامه امنیتی بر عکس برآمد؛ نه تنها استخاره بی اعتبار می شود بلکه ابوهت سیاسی و دینی و شخصیت جناب ایشان لطمه جدی خواهد دید. وی استخاره را که از پیشینه زیاد بر خوردار و دارای اعتبار و وثیقه خاص دینی می باشد، با سیاست در آمیخته است. این قسمت بیانات آقای مجددی به صورت مکرر از طریق تلویزیون ها و رادیو ها در قالب پیام های بازرگانی نشر می شود.
نتیجه
چه تیم اصلاحات و همگرایی و چه تیم تحول و تداوم در انتخابات مورد اعتماد مردم واقع شود و برنده انتخابات اعلام گردد؛ پیروز اصلی مردم افغانستان است چون هریکی از این تیم ها متعهد به اجرایی نمودن برنامه های کارا و اساسی در کشور می باشد. اما آنچه مایه نگرانی است؛ بی ارزش جلوه گرشدن بعضی ارزشها، شخصیت ها و نهادهایی است که در دوران کمپاین انتخاباتی از اندازه بیرون سنگ سیاست را به سینه خود کوبیده و راه دشمنی را با مردم به وجود آورده است. استفاده از احساسات قومی، مذهبی و دینی و جریان سازی های کاذب، توسط اعضای تیم ها و طرفداران شان باعث نگرانی اصلی مردم می باشد.