۳/۱۸/۱۳۹۲

پاسخ گویی اسلام، به نیازمندی های اجتماعی



داود ناظری – کابل – 1392/3/18
بسم الله الرحمن الرحیم
دین مقدس اسلام، برای حل مشکلات اجتماعی، اخلاقی و اقتصادی و فطری جامعه دستورات سازنده و عمیق دارد که اگر در مرحله عمل قرار داده شود، یقیناجامعه از نا بسامانیها نجات پیدا خواهد نمود.
دستورات اسلام برای انجام تکلیف انسانها متفاوت وضع گردیده است. اموری که انجام دادن آن از همه ضروری می باشد به عنوان واجبات و اموری که ترک آن خیلی ضروری می باشد به عنوان محرمات و مراحل بعدی انجام تکلیف تحت عنوان مستحبات – مکروهات و مباحات نامیده شده است.
در این مقاله به گوشه ای از مباحث  فقهی می پردازیم که شدیدا مورد نیاز رفتارهای اجتماعی انسانها می باشد و مراعات نمودن دستورات اسلام، زندگی خانوادگی و جامعه را از بروز هرگونه مشکلات اخلاقی و جدایی و بی عفتی مصؤن نگه میدارد.
بحث حدود، یکی از بحثهای خیلی مهم و جالب و حیاتی می باشد که در فقه اسلامی مورد بحث قرار گرفته و هر کدام با دلیل مطرح شده است.
تعریف: حدود جمع حد و در لغت به معنای منع آمده است. در اصطلاح، مجازات خاص اند که دین مقدس اسلام در برابر تخلفات اجتماعی و گناهان اشخاص و افراد وضع نموده است. ویا حد به برخی از مجازت بدنی گفته می شود که حاکم شرع به آن دستور می دهد. ا زنظر حنفیان: حد یعنی میزان آن مشخص و حق الله باشد. از نظر اهل سنت قصاص حق الناس است و به آن حد گفته نمی شود. واژه حد در قرآن نیز چهارده بار غالبا با تعبیر حدودالله، به کار ر فته که به عنوان اوامر و نواهی خداوند آمده است. در احادیث و منابع فقهی، ضمن تأکید بر اجرای حدود و فواید متعدد آن، گاه به حکمت تشریع احکام مربوط به حدود اشاره شده و از جمله دلایل اهتمام به اجرای حدود، پیشگیری از تعدی به ارکان جامعه و مصالح عمومی، یعنی حیثیت، بدن ، عقل و مال انسانها، ذکر شده است. همچنین گفته‌اند درد و ناراحتی جسمی ناشی از اجرای حد، موجب تقویت نیروی بازدارنده از گناه در مجرمان می‌شود. هدف از وضع حدود در جامعه، حفظ نظام اخلاقیات و رفتار های اجتماعی می باشد. مجرمان را از تکرار جرم باز می دارد و کسانی که می خواهد جرمی را در آینده انجام دهد، منصرف می کند. قبل از اسلام، حدود به معنای دست بریدن سارق و کشتن زانی نیز بکار می رفته. انواع حدود: سنگسار – تازیانه و سنگسار – به دار آویختن – بریدن انگشتان دست – تبعید – قتل – زیر دیوار نمودن و آتش زدن می باشد.
شرایط اثبات شدن حدود به طور معمول: 1 - چهار بار اقرار مرد عاقل، بالغ و ازاد مجرم می باشد. 2 – شهادت چهار نفر به صورت وحدت مکانی و زمانی البطه شاهدان باید چهار نفر مرد باشد، اما این شهادت به تناسب شدت حد می باشد مثلا برای قذف – مساحقه (لذت بردن از مالیدن اندام تناسلی) و قیاده(واسطه شدن بین دونفر خلاف کار)  و زنا و قتل متفاوت می باشد که از چهار نفر بیشتر و از دو نفر کمتر نیست. 3 – علم قاضی نیز جرم را ثابت می سازد.
حدود برای زانی(زنا کننده)
شخصی که به حیثیت و آبروی کسی تجاوز می کند و جامعه و محیط را برای خانواده های محترم نا امن می سازد، نسل پاک را به نسل نا پاک و معلوم الحال تبدیل می کند و بدون حلالیت دست به نقض قانون و حقوق انسانها می زند؛  دین مقدس اسلام برای چنین کسی جزاهای سختی را حتا کشتن را وضع نموده است تا کسی نتواند به ناموس و حیثیت شخصی دیگر دست درازی نماید.
مرد و زنی که هیچ گونه رابطه حلالیت جنسی باهمدیگر نداشته باشد(نه دایمی، نه موقت و نه ملکیت...) اگر با همدیگر نزدیکی کند و برای حاکم شرع ثابت شود برای هردو طرف حد جاری می شود.
کسی که عاقل و یا عاقله است، به حرمت و عقوبت عمل زشت زنا آگاهی دارد، با اختیار خود این عمل را انجام داده باشد و هم چنان دارای عقل باشد بالای آنها با تناسب اندازه شدت گناه حد جاری می شود. کسی که جوان است یا دختری جوانی که هردو تا هنوز دارای خانم و یا شوهر نبوده اگر دست به این عمل بزند برای شان صد تازیانه حد زده می شود. و مرد باید برای یکسال از شهر خودش تبعید شود و سرش هم تراشیده شود.
اگر محصن باشد( هردو دارای همسر باشد و صبح و شام بدون کدام مانعی به همدیگر دست رسی داشته باشد وامکان نزدیکی کردن هم وجود داشته باشد) حد شان سنگسار نمودن است و باید سنگسار شود.
اما اگر دو طرف پیر مرد و پیر زن باشد اول باید تازیان زد و بعد سنگسار نمود. برای مملوک و مملوکه پنجا تازیانه حد تعیین شده است. حد مبعض برای کسانی است که مملوک و مملوکه می باشد و نصفی آنان خریده شده است. کسانیکه در مساجد، اماکن مقدس و یا روزهای بزرگ زنا را انجام می دهد هم حد زده می شود و هم تعزیر یعنی آنچه را که حاکم شرع مصلحت می داند. اما کسی که مریض است و دست به عمل زشت زده است باید با تناسب حالش حد زده شود که درد آور و اذیت کننده باشد. اگر دختری بدون شوهر حامله شود، در اسلام برای او حد زنا ثابت نمی شود مگر اینکه خودش چهار بار به زنا اقرار کند و یا چهار نفر عادل شهادت بدهد. در صورت ثابت شدن حد زنا، تا متولد شدن نوزاد حد به تاخیر انداخته می شود.
اگر در جامعه اسلامی و انسانی این حدود اجرا شود و در محضر عموم مردم اجراشود، حتما آمار خشونت و تجاوز ها کاهش پیدا می کند و زنان و خانواده ها می تواند با خاطر آرام و مصؤن در بیرون از خانه کار نماید.
اگر شخصی با انگشت خود حیثیت و آبروی دختری را از بین می برد او را افضا می کند، در اسلام حد مخصوصی برای وی وضع شده است یعنی باید مهرالمثل(مهریه معمولی) دختر را پرداخت نماید و تازیانه زده شود، چون خشونت بزرگی را علیه یک انسان مرتکب شده است.
جوامع انسانی و اسلامی دچار انحرافات مختلف و متعدد هست که جامعه  را نا امن ساخته و باعث عقب ماندن و دور افتادن از مهد تمدن گردیده است. یکی از عمل های بسیار ناروا و غیر انسانی که رواج دارد، عمل جمع شدن دو مرد بین همدیگر می باشد که به ارضاع جنسی می رسد از هر طریق که باشد. دین اسلام برای چنین افرادی نیز حدود مشخص را وضع نموده است. در شرع مقدس اسلام حکم داده شده است که اگر شخصی پسری را از روی شهوت جنسی ببوسد ویا زیر لحاف به طور برهنه خوابیده باشد، برای آنان تعزیر است ولی به اندازه حد زنا نمی رسد.
ثابت شدن لواط نیز به چهار بار اقرار نمودن و یا شهادت چهار نفر می باشد. در صورت که اثبات شود که مقدار معینه دخول صورت گرفته است لواط محسوب می شود. حد مجرم قتل، در میان آتش انداختن، سنگسار و خراب نمودن دیوار بالای مجرم می باشد. و یا اورا دست وپا بسته از کوه بلند پرتاب نماید. دو مجازات نیز برای یک فرد قابل جمع هست و باید یکی از این مجازات آتش زدن باشد.
برای طفل نا بالغ حد جاری نمی شود بلکه تعزیر و تادیب می شود.
یکی دیگر از اعمال ناشایسته و مغایر با ارزشهای انسانی و همراه با ضررهای جسمی و روحی ؛ سحق یا مالیدن اندام جنسی و تناسلی زنان می باشد که دو زن با همدیگر عمل سحق را انجام می دهد باید حد زده شود.
این عمل پیش حاکم شرع از راه شهادت چهار نفر و اقرار دوبار مجرمین ثابت می شود. حد سحق برای هردو طرف 100 تازیانه می باشد. این عمل زنان به زنای اکبر نیز گفته می شود. اگر بار چهارم این عمل را زنان انجام دهد حد شان کشتن است. اگر دو خانم در زیر لحاف به صورت غیر معمولی یابیده شود؛ تعزیر می شود. اگر زنی شوهر دار با دختر مساحقه کند و آن دختر افضا شود و حامله دار شود؛ زن باید مهر المثل بپردازد و نوزاد مال شوهری زن سحق کننده می باشد در اینجا برای زن حد نیز جاری می شود.
قیاده( واسطه شدن بین دو شخص نا محرم برای به وجود آمدن عمل زشت زنا، لواط، سحق و ...)
کسی که واسطه می شود تا دو نفر دیگر با همدیگر عمل شنیع را انجام دهد قاید گفته می شود و از نظر دین مقدس اسلام موجب حد شناخته می شود. این عمل توسط دوبار اقرار نمودن و دو نفر شاهد اثبات می شود، مجازات برای قاید هفتاد تازیانه می باشد.
قذف:
قذف عبارت است نسبت دادن زنا یا لواط به شخص مسلمان و بی گناه دیگر. متهم نمودن شخص عفیف اعم از زن و مرد به موجب آیه چهارم سوره ی نور، هشتاد تازیانه زده می شود. مصادق قذف زیاد است و از جمله: پدری نسبت به فرزند و شوهر نسبت به خانمش نسبت بدی را بدهد و و توهین نماید بگوید که تو فرزند من نیستی و یا به خانمش بگوید که تو باکره نبودی و یا به اعمال زشت نسبت دهد بالای مرد حد قذف جاری می شود. لفظهای بی مورد و توهین آمیز مانند گفتن کشخان(کسی که بین خواهر خود و مرد بیگانه واسطه می شود) دیوث( کسی که بالای زن خود مرد بیگانه را می اورد) قرنان (کسی که بین دختر خود و مرد بیگانه واسطه می شود) اگر این نسبت ها را در جامعه به کسی بدهیم و از معنایش آگاهی داشته باشیم، بالای گوینده حد جاری میشود. اگر جمعی بگوید در مقابل هرکدام حد زده می شود ویا یک جمله را برای تعدادی بگوید هم همین حکم را دار می باشد. در مجموع هر کلمه و حرفی که باعث اذیت دیگران و آبرو رفتن کسی شود، برای شخص گوینده و فحش دهنده حد جاری می شود.
شرایط مقذوف و قاذف: الف: باید بالغ باشد – ب – باید عاقل باشد – ج – آزاد باشد و اختیار داشته باشد – د – اسلام و عفیف باشد.
مواردی که حد قذف ساقط می شود:
1 – مقذوف یاکسی که توهین شده تصدیق نماید که نسبت های داده شده نسبت به او صحیح می باشد.
2 – بیینه اقامه شود و چهار مرد عادل شهادت بدهد.
3 – بین زن و مرد آیه ملاعنه جاری شود.
4 – مقذوف یا قانون مردم قاذف را عفو نماید.
در نتیجه: در جامعه اسلامی همه مردم و طبقات مختلف اعم از زنان و مردان همه گی در آرامش خاطر، مصؤونیت مالی و جانی زندگی می کند و هیچ گاه اموال و ناموس انسانها در خطر قرار نمی گییرد. بشرطی که جامعه واقعا مسلمان باشد و پیرو احکام و دستورات اسلام باشد. اما آن چه که محیط را نا امن ساخته و مسلمانان عقب مانده است دور شدن از دستورات اسلام و اوج گرفتن فحشا و منکرات است. هیچ قانونی و هیچ ارگانی نمی تواند ادعا کند که قانونی جامع تر از قانون اسلام وجود دارد وباید طبق حال اقتصادی و اجتماعی مردم وضع شود. اسلام جامع ترین دستور زندگی را دارا می باشد و در کوچک ترین مسئله برای هر شخص دستور دارد.
به امید موفقیت و کامیابی شما