۱۱/۰۳/۱۳۹۱

نقش و جایگاه عالمان دین در جامعه افغانستان



علما و روحانیون در جامعه افغانستان، مرکزی ترین نهاد اسلامی و اجتماعی است که حیاتی ترین بخش در جامعه محسوب می شوند. عالمان و روشن فکران دینی در جامعه، در ایجاد اصالت اندیشه و قانونگزاری در طراز اول و جایگاه اساسی می باشد. عالمان و طلاب حوزات، مبارز واقعی با اندیشه های افراطی و انحرافی در بین مردم است و بر نامه های شان دور قرآن و سنت می چرخند.
حرکتهای فکری و اجتهادی عالمان دینی و رسالت مداران وحیانی در درازای تاریخ بشریت گشاینده ای افقهای تازه برای اذهان مردم بوده و استمرار این حرکت الهی و انسانیت باعث زدودن مشکلات و فاجعه های بزرگ از زندگی انسان ها گردیده است.
جامعه روحانیت در بخشهای تحصیل امورات دینی، تعلیم و تبلیغ دینی و حفظ برنامه ها و فرهنگهای اصیل اسلامی نقش عمده ای  را دارا می باشد.
رو حانیت به معنای خود سازی و انسان سازی تعریف شده است، در طیفهای مختلف اجتماعی، فرهنگی و سیاسی و حتا اقتصادی به عنوان محور و اساس کار ها محسوب می شود اما در طول سالهای گذشته با وجود فعالیت حوزات علمیه زیاد در افغانستان کار کرد و دست حوزات علمیه به دلایل متعدد کم بوده که مهمترین دلایل عقب ماندگی این برنامه و هجوم فرهنگ های وحشی گری غربی در جامعه قرار زیل است:
1 – در مجموع عقب ماندگی کشورهای اسلامی و استسمار آنان تو سط دشمنان.
2 – فقدان آزادی و دموکراسی برای روحانیت.
3 – عدم آشنایی حاکمان با نظام سیاسی اسلام
4 – هجوم تبلیغات زهر آگین دشمن علیه علما و اسلام.
5 – اختلافات بین کشورهای اسلامی.
6 – و ابستگی حاکمان به بیگانگان.
7 – عدم دسترسی حوزات به امکانات مدرن زمان.
8 – ندانستن مهارت های تبلیغی .
9 – مشکلات اقتصادی، سیاسی و دور بودن از فنون و علوم مختلف
که علما باید در صف اول جامعه قرار بگیرد و استفاده از هر ابزار و روشهای مطلوب را برای تفهیم بر نامه های دینی بلد باشد
علما باید در فکر تغیر بدنه اصلی جامعه باشند تا کار کردهای شان بیشتر موثر واقع شوند، در مدارس هم باید در نصاب درسی و روشهای تدریس و وضعیت استادان توجه صورت گیرد، تعامل در درسها به وجود آید، درسهای جانبی و ضروری باید آموخته شود
و علما باید به عنوان استاد در متون درسی مکاتب و دانشگاه جلب و جذب شود. به جاست که این مدیریت کلان دینی و اجتماعی ما یعنی جامعه روحانیت باید از فرایندهای خوبی اجتماعی بر خور دارباشند، تلفیق حوزه با برنا مه های دانشگاهی و علم روز در کشورهای اسلامی نتیجه خوبی داده و از مزیت های زیادی بهره مند شده است.
علما باید مورد ستاییش تاریخ قرار گیرند، باید به عنوان الگوی برای جامعه از سوی نهاد های مدنی و رسانه های معرفی شوند و در راستای بدر آمدن علما از شیوه سنتی و محدود بودن کمک نماید تا ستون محکمتری در  دین داشته باشیم، مشکل اساسی که در کار علما دیده می شود این است که فعالیت های آنها مناسبت محور است و تنها در یک منا سبت کار می کنند، در حالی که برنامه های تبلیغی و آگاهی در شرایط تاریک امروز باید دراز مدت باشد و در زمان طولانی به آن پرداخته شود، می بینیم که ما در افغانستان در دهه محرم و چند روز محدود دیگر برنامه های تبلیغی ما آغاز می شود و آنهم بدون امکانات مدرن روز تبیلغ می شود باید این برنامه به خود نظم بگیرد و در اوقات منظم بر گزار شود.
برنامه تبیلغ دین باید از لایه های مختلف و زاویه های متعددی برای اقشار مختلف  مردم ابلاغ شود، دین باید با برنامه های سیاسی در جامعه همراه شود تا برنامه های سیاسی ما نیز اصلاح گردد.
منشا انحرافات فکری، اقتصادی و فرهنگی در افغانستان جهل مردم و نادانی این ملت است و موجودیت افراد و اشخاص خاینی است که با رنگ بوی مسلمانی در جامعه به دغل کاری و اختلاف افگنی دست دراز می کنند و دست شان به شدت کار می کنند.
اشخاص که در علوم اسلامی و انسانی تبهر ندارند و به اندک علمی که دارند مغرور شده با تعصب و به صورت نا آگاه به جان ، آبرو و مال برادران خویش می افتد و برای خرابی وطن و فرهنگ اسلامی مردم افغانستان به شدت کار می کنند و علیه قوم، ملت و علما توهین و تبلیغ می کنند و صد ها مشکل اختلاف و انحراف را در بین مردم به وجود می آورند، اینها جوانان را از مسیر اصلی دور نگه داشته و کوشش می کنند که از هر طریقی شده به جان بزرگان و اشخاص این کشور مشکل ایجاد کند و آبروی شان را در خطر افگند و دسیسه سازی می نماید امید وارم که مردم و ملت ما بیدار و هوشیار باشند و این چنین افراد و اشخاص را بشناسند.
این افراد که علیه دین، مذهب، قوم و ملیت افغانستان تبلیغ و توهین می کنند آله دست دشمنان ما بوده و مانند غده سرطانی است که پیکر جامعه اسلامی ما می آزارد.
اسلام برای تمام افراد و اشخاص به طور مساویانه و منصفانه حق فعالت داده اما قسمی که نباید کار و فعالیت آنان حق آزادی و کاری دیگران را سلب نکند، دشمنان و افراد سود جو همیشه از پیشرفت بزرگان دینی و علمی ما و ایجاد حکومت اسلامی ترس داشته و در صدد زدودن و به انحراف کشانیدن اذهان مرد می باشند منشا ترس این گونه افراد را دو چیز عمده تشکیل می دهد:
1 – عدم آشنایی آنها با برنامه های اسلام
2 – در حکومت اسلامی خود کامگی، خود رفتاری، آزادی وحشیانه، چور، دزدی و آدم کشی آنان محدود می شود و سرکوب می گردد چون در حکومت اسلامی هیچ فردی مطلق العنان نیست که هر کاری بخواهد انجام بدهد.
در پایان به امید شگوفایی حوزات علمیه، دانشمندان و روشنفکران اسلام هستم و امیدو ارم که دست متجاوزین فرهنگی، اقتصادی، دینی و سیاسی مردم مسلمان افغانستان قطع و کوتاه شود تا دیگر به آتش نفاق، بی دینی، فقر و اختلافات نسوزیم.
والسلام علیکم