۱۰/۲۶/۱۳۹۱

قوم گرایی فاجعه ای است در درازای تاریخ



مدتی است که اخبار تکان دهنده و رویداد های نا هنجار مذهبی و قوم گرایی بروز می کند که هر قلبی را بدرد می اورد، درآور ترآنکه نهاد های جامعه مدنی و حقوق بشری برای تقبیح و پیگرد عاملان این جنایات مهر سکوت بر دهان شان و اعمال ان می زنند و رسانه ای که خودرا بین المللی و جهانی معرفی می کند، نیز دراین بخشها سکوت می کند.
روند کشتن و ظلم بالای یک قوم خاص و نژاد خاص درحالی رو به افزایش است که نهاد های حقوق بشری، رسانه و سازمانهای متعددی نیز عرض وجود کرده و دم از تامین حقوق بشر می زند.
شعار های سازمان ملل و حقوق بشر فقط داعیه ای است که بر سری زبانها می چرخد و هیچ جنبه عملی ندارد، هیچ نهاد نیست که پاسخگوی این همه جنایات ضد بشری باشد و هیچ قانونی نیست که عاملان این فجاییع را مورد بر رسی قرار دهد.
دراین اواخر حادثه خونین که در کویته پاکستان علیه یک قوم و مذهب خاص به وجود امد تکان دهنده بود و انسانرا از سازمانها و نهاد های که دم از حقوق انسانها می زند به کلی نا امید و مایوس می سازد.
در خبري كه در پايگاه اطلاع رساني خبر و تفسير برون مرزي صدا و سيماي ايران آمده ذكر شده كه انفجار نخست در يك مركز تجاري و تفريحي در منطقه علمدار و نزديكي ايست بازرسي پليس در شهر كويته رخ داد و به فاصله چند دقيقه پس از اين انفجار ، در همين منطقه انفجار دوم كه ناشي از بمب كار گذاشته شده در يك خودرو بود رخ داد.
به دنبال این فاجعه خونین در چندین کشور دنیا از جمله افغانستان ، در شهر کابل صد ها تن از دانشجویان، نویسندگان، اعضای جامعه مدنی و فعالان فرهنگی دست به تظاهرات مسالمت آمیز زدند و با صدور قطعنامه ی ازسازمان بین الملل، جامعه جهانی و نهادهای حقوق بشری خواستار دخالت سریع برای خاتمه دادن این حملات هدفمند بر جان هزاره های کویته پاکستان شدند . این راهپیمایان همچنین از حکومت پاکستان خواستند تا جلوقتل های سیستماتیک هزاره ها را در کویته، مرکز ایالت بلوچستان بگیرند.
قوم گرایی و نجات پرستی بیش از حد  در درازای تاریخ افغانستان نیز همواره برای مردم هزاره مشکل آفرین بوده و این قوم همیشه مورد تجاوزهای حقوقی و ملکی قرار گرفته حتا از طریق زمام داران این کشور به صورت علنی و روشن، با آنکه تاریخ نگاران  بودو باش این قوم را در این سرزمین بیشتر از اقوام دیگر می دانند و هزاره ها ساکن اصلی این سرزمین بوده اند، قتل عام های که علیه این قوم صورت گرفت فیصدی بالای مرد م هزاره را ازبین برد و تا مدت زمان خیلی نزدیک این مردم از مکتب و دانشگاه محروم بود از لحاظ کمی به درجه خیلی پایین در دانشگاه و مکاتب حضور داشت و لی از نظر کیفی به درجه بالای قرار داشت.
سینه تاریخ برای مردم هزاره پو ر از ظلم و جور های است که علیه این قوم صورت گرفته است، مالیات دولتی زیاد، غصب املاک و زمین، کوچ اجباری، تبعیض در دانشگاه و مکاتب، جلب جذب در اردوی ملی و پولیس ملی همه موارد است که مردم هزاره ازان در مشکلات زندگی می کنند.
امروز مشکل بزرگ که دیده می شود این است که مردم هزاره تا هنوز در یک چوکات محدود و محاصره  اقتصادی در کشور زندگی می کند راه های مواصلاتی این مردم به مرکز کشور و بیرون از کشور امنیت ندارد، امکانات مدرن زندگی و زراعتی برای این مردم میسر نیست و تا هنوز با مشکلات عدم کلینیک و مکتب و استادان مکاتب، دست و پنجه نرم می کند.
برنامه های انکشافی و توسیعه وی در مناطق هزاره نشین، چشم بیننده و فکر تحقیق کننده را کاملا این مردم را از باشند گان افغانستان جدا می کند، گو یا در قسمت توسیعوی و انکشافی مناطق هزاره نشین در طرف چشم کور مراجع حقوقی و دولتی ق رار دارد.