توتاپ، لین برق
500 کیلو ولتی که از کشورهای (ت) ترکمنستان (u)
ازبکستان، (ت) تاجکستان، (الف) افغانستان عبور
کرده و به کشور (پ) پاکستان انتقال داده میشود. خلاصه اسم این پروژه را Tutap یا تو تاپ گذاشته است. حدود دو سال قبل، انجنیران شرکت فیشنر جرمنی که یک
شرکت جهانی می باشد، مسیر انتقال این لین برق را در افغانستان مورد بررسی و مطالعه
قرار داد و بعد از مدت طولانی به این نتیجه رسید که این لین برق باید از مناطق
مرکزی افغانستان( بامیان، میدان وردک و غزنی) به کابل عبور نماید. که دلیل عمده
این انجنیران، مصؤنیت این پروژه از لحاظ امنیتی، حوادث طبیعی و کم هزینه بودن این
مسیر می باشد. از جانب دیگر، عبور توتاپ از مناطق مرکزی از لحاظ اقتصادی، محرومیت
زدایی، توسعوی، انکشاف متوازن، استخراج معادن، ایجاد شغل و کار، بسیار مهم و قابل توجه
می باشد. اما فعلن این پروژه که یک فرصت بود، به یک تهدید بسیار کلان تبدیل شده
است. باید گفت که در افغانستان تنها پروژه توتاپ نیست که خرد و عدالت محوری حاکمان
و رهبران را زیر سوال برده بلکه ده ها پروژه ملی و توسعوی دیگر نیز، بخاطر قوم
پرستی و تبعیض گرایی، حیف و میل شده و باعث تقویت افراط گرایان و دشمنان گردیده
است. دولت مردان و رییس جمهور افغانستان، بر خلاف منافع ملی و بر ضد شعار محرومیت
زدایی، توتاپ را از مسیر اصلی اش به مناطق خطرناک و طولانی سالنگ، پروان، خوست،
کاپیسان و پنجشیر تغییر داده است. در حالی که برق فعلی کابل از همین مسیر وارد شده
که همه شاهد هستند که برق کابل در چه وضعیتی خراب قرار دارد. از حوادث طبیعی گرفته
تا تهدید مخالفان مسلح و طولانی بودن مسیر و ... همه اینها برق وارداتی را با چالش
مواجه ساخته است.
عوامل
1 - تعصب، قوم
پرستی، سیاست قبیله ای، زور سالاری، روحیه ضد عدالت و برابری، سیاست حذف، نابودی
یک بخش از جامعه و افراط گرایی باعث جنجال بر انگیز شدن پروژه توتاپ شده است.
متاسفانه تا هنوز تلاش ها برای مبارزه با تبعیض ناکام بوده و هر دلوِ که در چاه
عدالت خواهی انداخته شده، خالی برگشته است. تا هنوز یک تعداد افراد روا داشتن
تبعیض علیه یک قوم را رسالت و مسؤلیت خود دانسته و در برابر منافع آنان ایستادگی
می کنند. حاکمان تبعیض گرا و سیاست مداران قومی، همیشه برای اذیت و آزار یک قوم
نقشه کشیده اند. اینها خداوند(ج) را یک موجود بخیل، حسود، کوردل، کم ظرفیت و تبعیض
گرا فرض کرده است. متاسفانه تا هنوز این قوم جاهل
هشیار نشده و پرده تبعیض همواره پیش چشم حقیقت بین اینها را گرفته است. این
ها تا هنوز پیشرفت و ترقی دیگر اقوام ساکن
در افغانستان را بدبختی و یک خطر بزرگ برای خود تلقی می کنند. با وجودی که خودرا
مسلمان می دانند اما ناله بیوزه زنان، محرومان، یتیمان، فقرا و مستمندان، بر دل
سنگ شان اثر ندارند. همیشه برای زجر، محرومیت و سوختن مردم طرح می ریزند. اینها جز
روشنی خانه خود و قوم خود، نمی خواهند که خانه دیگر اقوام روشن شود. اکنون پروژه
توتاپ که نان مردم است و حق شان است، می خواهند از گلوی شان بگیرند و در حلقوم
مخالفان مسلح، افراط گرایان و مافیای تیل بیندازند.
2 – دلیل دوم جنجالی شدن این پروژه، بیداری
و هشیاری مردم است؛ حاکمان افغانستان که سالها بر تبل تبعیض و مسایل قومی کوبیدند،
سیاست حذف را پیش گرفتن و صبر مردم را امتحان کردند، دیگر از حصوله مردم خارج است.
همه مردم تصمیم گرفته اند که اگر دولت همچنان بر سیاست مبتنی بر تبعیض خود ادامه
داده و متعرض مسیر اصلی توتاپ شود، مردم عدالت خواه با راه اندازی یک تظاهرات
میلیونی، در مقابل سفارت خانه ها، پارلمان، نمایندگان و سفیران کشورهای کمک کننده،
در داخل و خارج از کشور، بر بی عدالتی ها نه گفته و برای کشورهای کمک کننده اعلام
کنند که کمک های شما در افغانستان در چنگال مافیا رفته و تروریزم را تقویت می کند.
یا خودتان طرح های خودرا در این کشور عملی سازید و فرصت هارا در اختیار افراط
گرایان قرار ندهید ویا آمادگی پذیرش میلیون ها مهاجر این کشوررا داشته باشید. مردم تصمیم گرفته اند که دست در دست هم داده و
مانع سیاست تبعیض گرایانه چندین ساله در این کشور شوند. اگر اینبار از پروژ توتاپ
بگذرند، فردا حق دیگر مردم پامال خواهد شد.
به همین خاطر رهبران احزاب، متنفذان قومی، فعالان مدنی، عالمان
دینی، محصلان و دانشجویان، نمایندگان مردم در پارلمان و یک تعداد از افراد کلیدی
حکومتی، عزم خودرا جزم کرده اند که بیشتر از این نباید حوصله مردم در برابر تبعیض
و قوم پرستی مورد آزمایش قرار گیرد. آنان میخواهند که دیگر بر سیاست حذف، نه
بگویند و عدالت اجتماعی و انکشاف متوازن را در افغانستان پیاده نمایند.
پیامدها
اگر کابینه و
رییس جمهور، بر تغییر مسیر توتاپ پا فشاری کنند و تجدید نظر نکنند، این مسآله به
شدت مستعد برخواستن اختلافات، جنجال ها و رسوایی ها است و شاید منجر به بدنامی و
سقوط حکومت و قطع کامل پروژه گردد. از جانب دیگر، اگر منافع ملی قربانی منافع قومی
شود، بیشتر اقوام که سالها قربانی سیاست قومی حکومت شده، دیگر تحمل نتوانند و حکومت
را نابود کنند. سالها ثابت شده است که اگر اقوام محروم، رهبران و متنفذان اینها
دست در دست هم بدهند، قدرت رییس جمهور سازی و رییس جمهور سوزی را دارند. این مسآله
در افغانستان ثابت شده است.
راهکارها
رهبران دولت
وحدت ملی، اعضای کابینه و بزرگان کشور باید منافع ملی و وضعیت بحرانی کشور را در
نظر گرفته و روی تصمیم خود در مورد تغییر مسیر پروژه توتاپ از مسیر اصلی اش، تجدید
نظر کنند و برای مردم یک دلیل قانع کننده ارائه نمایند. رهبران دولت وحدت ملی مثل
بیست عقرب دیگر حمایت کننده نخواهند داشت و این بار تنها خواهند ماند. در این صورت
باید یک راهکار معقول و مؤثری را باید سنجش نمایند.