۳/۲۵/۱۳۹۲

نبرد گرگ و میش در وجود هر انسان




وجود انسان ترکیب یافته از عقل و شهوت می باشد، وجود ملائیکه ترکیب یافته از عقل تنها و وجود حیوان ترکیب یافته از شهوت می باشد.
حیوانات به هرنوع ممکن، غریزه جنسی و حیوانی خودرا برآورده می کند ولو اینکه به هر قمتی تمام شود، شاید برای ارضاع غریزه جنسی خود جان خودرا در خطر بیاندازد و شاید برای ارضاع نفس خود هر نوع گیاه زهر آلود را بخورد.
ملائیکه تنها جنبه ی عقل  دارد و کارهای عاقلانه را انجام می دهد و هیچگاه قابل ستایش نیز نخواهد بود چون غیر از انجام عمل درست دیگر استعداد ندارد و توانایی گناه کردن را در وجود خویش ندارد.
اما انسان که خداوند اورا زیبا ترین مخلوق خویش آفریده است، وجودش ترکیب یافته از عقل و شهوت است و این عقل و شهوت هیچگاه ثابت نیست و همیشه قابل تغییر و سوخت و سازمی باشد. شرافت و کرامت انسانی در رشد جنبه ی عقلی تجلی پیدا می کند و رذالت و پستی انسان نیز از تقویه جنبه شهوانی بروز می کند.
برای انسان اجازه تقلب و تخطی و هم اجازه نیکوی  و زیبا بودن داده شده است و انسان مختار است که هر کدام را که انتخاب می کند، کار های انسان در پیش خودش و پیش خداوند قابل ستایش و سرزنش می باشد.
اگر انسان جنبه عقلانی خویش را تقویه کرد و به آن توجه نمود، آن زیبایی های درونی خویش را پیدا می کند و اگر جنبه شهوانی خویش را تقویه نمود از حیوان درنده هم پست تر می شود که برای بر آورده شدن غرایز خود از هیچ چیزی دریغ نمی کند.
خداوند جنبه عقل را در وجود انسان به میش و جنبه ی شهوت را به گرگ بیان کرده است که گرگ و میشی در وجود یک انسان همیشه در نبرد است و می خواهد یک دیگر را مغلوب نماید.
آنکه با گرگی مدارا می کند* خلق و خوی گرگ پیدا می کند
آنکه او گرگش بر اندازد به خاک* رفته رفته می شود انسان پاک
ای توغیرت آفرین مرد دلیر* مانده ی در چنگ نفس خود اسیر
انسان باید نیروی عقل را در وجود خوش پرورش داد و عقلانیت و تفکر بلند ترین هدف او در زندگی باشد.
اگر کسی به سرمایه عقلش توجه نکرد این سرمایه می سوزد و سخت زیان می کند. سرمایه تفکر و عقلانیت باید  درهمه اوقات و نظام های آموزشی پرورش داده شود که متاسفانه نظام های آموزشی کشور با فقدان تفکر و اندیشه مواجه است و یک چنین برنامه ی را در نظام آموزشی خود ندارد و همیشه کوشش می کند که بیشتر کتاب را بخواند نه یاد بگیرد.
در دین مقدس اسلام، یکساعت فکر کردن در امورات زندگی از هفتاد ساعت یا هفتاد سال عبادت بهتر است. انبوهی خوانی کی از آفات بزرگ نظام آموزشی در جامعه و اسلام است، باید علم سوزی نداشته باشیم و علم سازی داشته باشیم. باید عقل سوزی نداشته باشیم و عقل سازی داشته باشیم. قرآن و پیامبران بزرگ الهی آمدند تا جنبه عقل را رشد و پرورش دهدو تمام حوادث اسلام نیز از همین زاویه و برای رشد جنبه عقلانی بشر شکل گرفته است. سی هزار نفری که برای شهید نمودن فرزند پیامبر آمده بود همه در درون شان گرگها رشد پیدا کرده بود، جنبه عقلانیت شان مغلوب شده بود. آمده بودند که برای رضای خدا فرزند پیامبر را بکشد.
عقل نباشد، جان در عزاب است. پس در نتیجه یک جوان مسلمان و متعهد بر فرش راحت طلبی هیچ گاه نه نشسته و نخواهد نشست بلکه در صدد آن است تا جنبه ی عقلانیت خویش را رشد دهد.