گرگ زاده
عاقبت گرگ شود - گرچند با آدمی بزرگ شود
حملات پیهم فیصل امین از طریق چندین تلویزیون خصوصی بالای هزاره ها و بر سرزبانها افتادن اقلیت قوم هزاره، پیروزی یک حرکت مدنی و عدالت خواهی در افغانستان، خبر های بسیار جدی و پر شنونده در افغانستان و کشورهای منطقه می باشد.
در این روز ها بازار آشفته رسانه ها به شدت گرم شده است. انسان ها در دو مورد بیشتر حرف راست را می گوید. یک: در وقت که خواب است و دوم دروقتیکه به شدت به حرف گفتن گرم می آید و می خواهد که هدف اصلی خودرا برای مردم با قهر بیان کند. همه مردم افغانستان شاهد هست که فیصل امین نیز قربانی یکی از این دو لحظه حساس شد و دغدغه درونی خودرا باز گو کرد. "کاسه چینی که صدا کند خود معرفی خویش ادا کند".
وی یک کلمه ی را که هم به مصلحت فطری خودش بود و هم مورد پسند عقلای عالم، برای مردم بیان کرد." من استادی بدردم نمی خورد و استاد بودنم بدرد مردم هم نمی خورد. من به شغل اصلی خویش(واسکت کفانی) بر می گردم. شاید فیصل امین این بار در مسیر میدان وردک وظیفه انجام دهد و یا به واسکت کفانی رجوع کند.
محیط دانشگاه باید بستر رشد و توسعه ی افکار و استعداد های جوانان باشد. جوانان و محصلان افغانستان نیاز مند تخصص اند نه نیازمند یافتن راه های برای شکافهای بزرگ قومی و ملیتی. چرا دانشگاه ها به خانه خسور نامیده شده است؟. به خاطری که کسانی در راس قرار دارند حتا تحمل هیچ گونه حرکت و تحول را ندارد و در مقابل یک حرکت مدنی و قانونی به طور علنی ادعا می کند که "طالبانی می شود و واسکت می کفاند" همه اینها اذهان مردم را نسبت به تعلیم و تربیه نا امن ساخته و همه محصلین و استادان گرانقدر را سر افگنده و بی اعتبار می سازد.
امروز مردم کوشش می کند که با همه مشکلات موجود در افغانستان کنار بیایند و از بی غیرتی ها و حرکات ضد ارزشی طالبانی دوری کنند و نفرت خویش را اعلام می کنند. اما افراد که در ردیف اول جامعه قرار دارد و ادعا می کند که ستون زندگی مردم و آینده افغانستان به دوش آنها است؛ اما چه گونه ادعا کرد که نه، من بدرد این کار نمی خورم بلکه باید از جان و مال مردم قربانی بگیرم. به نظر بنده این کار فیصل خوبتر است و ضررش کمتر بر مردم می رسد از اینکه از استعداد ها و اندیشه های بزرگ و دین مردم را قربانی بگیرد - بگذاریم که واسکت کفان شود و سری راه ها قرار گیرد.
حملات پیهم فیصل امین از طریق چندین تلویزیون خصوصی بالای هزاره ها و بر سرزبانها افتادن اقلیت قوم هزاره، پیروزی یک حرکت مدنی و عدالت خواهی در افغانستان، خبر های بسیار جدی و پر شنونده در افغانستان و کشورهای منطقه می باشد.
در این روز ها بازار آشفته رسانه ها به شدت گرم شده است. انسان ها در دو مورد بیشتر حرف راست را می گوید. یک: در وقت که خواب است و دوم دروقتیکه به شدت به حرف گفتن گرم می آید و می خواهد که هدف اصلی خودرا برای مردم با قهر بیان کند. همه مردم افغانستان شاهد هست که فیصل امین نیز قربانی یکی از این دو لحظه حساس شد و دغدغه درونی خودرا باز گو کرد. "کاسه چینی که صدا کند خود معرفی خویش ادا کند".
وی یک کلمه ی را که هم به مصلحت فطری خودش بود و هم مورد پسند عقلای عالم، برای مردم بیان کرد." من استادی بدردم نمی خورد و استاد بودنم بدرد مردم هم نمی خورد. من به شغل اصلی خویش(واسکت کفانی) بر می گردم. شاید فیصل امین این بار در مسیر میدان وردک وظیفه انجام دهد و یا به واسکت کفانی رجوع کند.
محیط دانشگاه باید بستر رشد و توسعه ی افکار و استعداد های جوانان باشد. جوانان و محصلان افغانستان نیاز مند تخصص اند نه نیازمند یافتن راه های برای شکافهای بزرگ قومی و ملیتی. چرا دانشگاه ها به خانه خسور نامیده شده است؟. به خاطری که کسانی در راس قرار دارند حتا تحمل هیچ گونه حرکت و تحول را ندارد و در مقابل یک حرکت مدنی و قانونی به طور علنی ادعا می کند که "طالبانی می شود و واسکت می کفاند" همه اینها اذهان مردم را نسبت به تعلیم و تربیه نا امن ساخته و همه محصلین و استادان گرانقدر را سر افگنده و بی اعتبار می سازد.
امروز مردم کوشش می کند که با همه مشکلات موجود در افغانستان کنار بیایند و از بی غیرتی ها و حرکات ضد ارزشی طالبانی دوری کنند و نفرت خویش را اعلام می کنند. اما افراد که در ردیف اول جامعه قرار دارد و ادعا می کند که ستون زندگی مردم و آینده افغانستان به دوش آنها است؛ اما چه گونه ادعا کرد که نه، من بدرد این کار نمی خورم بلکه باید از جان و مال مردم قربانی بگیرم. به نظر بنده این کار فیصل خوبتر است و ضررش کمتر بر مردم می رسد از اینکه از استعداد ها و اندیشه های بزرگ و دین مردم را قربانی بگیرد - بگذاریم که واسکت کفان شود و سری راه ها قرار گیرد.