۱۰/۱۶/۱۳۹۰

مراببخش که واژه های سخت روی شانه احساست گذاشتم

مرا ببخش!
واژه های سنگین وغیر قابل تحملی احساس نازکت را ، روی دوش احساست گذاشتم .
مرا ببخش که  واژه های سنگین را در جام امتحانت ریختم.
مرا ببخش که دستهای سرد دوستی ات را با واژه های سرد نا قبول لرزاندم ومجبور شدی تا ناخنهای خودرا روی دکمه های سنگین پیام آشنا کردی، باور کردی!!!
دوستان عزیز وبینند گان خوب وبلاک آیینه ، در هرگوشه جهان که از وبلاک آینه دیدن می کنید خیلی ها مهم است که کسی را در زندگی خود انتخاب  می کنید تا همیشه واژه های زیبای زندگی را یکجا با وی زمزمه کنید مورد امتحان قرار دهید.
چند روز میشه که منهم در آغاز یک زندگی دیگر گام بردارم ، متاسفانه سخت ترین واژه وسنگین ترین کلمه را در جام امتحان او بریزم .
شما قضاوت کنید :
برو دور باش - حیف پول ومصارف که بالای تو کردم - پدرم ومادرم جبرا وتحمیلی اینکار را انجام داد - زندگی مره تلخ کردی - دیگر مزاحم مه نشو - راهت باز است .
ازهمین لحظه دیگر مزاحم زندگی مه نشوی نا مرد - توبه زور با من زندگی می کنی؟
هدف من ازاین واژه های خشین که بیشتر در زندگی هموطنان عزیز ما وخانواده عزیز تکرار می شود ، به صورت جدا جدا از طریق پیام ارسال می کردم که آنها هم پیام مرا بدون جواب نمی گذاشت وگویا که خون با خون شسته می شود.
از واژه های مشابه استفاده کرد.
خوب است که اگر همراهی همیشه گی آدم ، زود سنگر نگیرند.