۳/۲۸/۱۳۹۲

زهرا سپهر نباید در کنار فعالان مدنی بایستد



جهت گیری های بی مورد، فعالین مدنی را بدنام وبی اعتبار خواهد نمود
زهرا سپهر، همیشه خودرا به عنوان فعال مدنی و یار و غمخوار مردم معرفی می کرد در موضع گیریهای سیاسی و مدنی سهیم می شد و بلندگوی حرکتهای مدنی قرار می گرفت. و هر ازگاهی اگر مشغولیت برای شان پیدامی شد و نمی توانست در بعضی حرکت ها سهم بگیرد از مردم و دیگر فعالین مدنی معذرت خواهی می کرد.
مدتی بود که حضور شان در میادین خیلی بزرگ خالی بود که باید نمی بود اما در حادثه روز سه شنبه که در غرب کابل به وقوع پیوست، سپهر، با شدید ترین عکس العمل که از خود در برابرمصاحبه ی استاد محقق نشان داده اند، گفته است که "حادثه ی را که محقق آفرید، با ید قسمی که خودش را با موتر صد فیصد زرهی خویش نجات داد باید برای مردم نیز از موترش استفاده می کرد". هر قدر دقت کردم نفهمیدم که منظور خانم سپهر از این که می گوید اگر محقق توسط موتر زره خود خودرا نجات داده باید فکر مردم را هم می کرد، چی بوده؟؟ خیلی برایم پرسش بر انگیز بود که برای اولین بار شنیدم که مردم عادی نیز در مقابل حملات انتحاری طالبان باید موتر زره داشته باشد ویا باید مقامات که هدف اصلی حمله است باید مردم عادی را نیز نجات دهد. منظور شما از اینکه محقق حادثه آفرید چه بوده؟؟
فکر نمی کنم که دیگر شما با این نظریه و افکار در بین مردم خودرا فعال مدنی و همدرد مردم قلم داد کنید. در طول دو هفته گذشته چندین حادثه در کابل به وقوع پیوست که همه این حادثات از غیر نظامیان و افراد ملکی قربانی گرفته است نمی دانم که خانم سپهر چطور خبر نشده و با فامل قربانیان همدردی نکرده است و آن احساس مدنی و حقوقی شما کجا خواب بوده؟ که این بار با فامل قربانیان ابراز همدردی کرده و بالای سخنان استاد محقق انتقاد کرده اید.
آیا کسانیکه در مقابل استره محکمه و ده ها مورد دیگر جان های خودرا ازدست داد فامل نداشت و لیاقت همدردی را نداشت که شما قد راست می کردید؟ خانم سپهر شما در تمام کشورهای پیشرفته موردی را پیدا کنید که در موقع حملات انتحاری و حادثات، مردم توسط موتر های زره مقامات نجات یافته است که این بار در افغانستان خواهان آن شده اید؟ من خیلی باورم نمی شود که این نظریه از مفکوره و اندیشه ی یک بانوی که خودرا همیشه در ردیف فعالان اجتماعی و مدنی قراداده، تراوش کرده باشد.
در مجموع، قابل نگرانی است که امروز از جامعه مدنی و فعالیت های حقوقی و اجتماعی نیز سوئ استفاده می شود و تعداد افرادی قد راست کرده اند که عقده ها و هدف های شخصی خودرا بر مسیر مدنیت اعمال می کند و مسائل بزرگی را بی مورد سمت سو می دهد.
جهت گیری های هدفمندانه و بی مورد، تعداد افراد و اشخاص به صورت عقده ی، نباید به حرکت های قانونی و حقوقی جامعه مدنی افغانستان نسبت داده شود. در رویارویی با حوادث اجتماعی و مدنی دانش و تدبیری در کاراست تا اینکه دیدگاه و عکس العمل های به وجود آید؛ نه اینکه با نگاه ها و دیدگاه ها غرض آلود به فضاهای ارزشی و مدنی نگاه کرد. و حوادث اجتماعی را بی جهت سمت و سو داد.
هر ازگاهی بی شخصیتی و بی درایتی بعضی افراد در دید گاه و نظریات شان نسبت به حوادث بروز می کند. مردم افغانستان نباید هرکسی را به عنوان فعال مدنی و دلسوز مردم شناخت و مردم بداند که دنبال هرآوازی رفتنی نیست. باید دقت و تفکر کرد. بدنه ی جامعه مدنی با چنین افراد بی درایتی در نزد مردم بیمار خواهد شد و سخت از اعتبار آن کاسته می گردد. شما خان سپهر نباید در کنار فعالان مدنی افغانستان و کسانی که ادعای همدردی با مردم را می کند، عرض اندام کنید، نمی خواستم که نسبت به شما چیزی می نویشتم و برای مردم چیزی می گفتم اما نظریه ها و دید گاه های غرض آلود تان نسبت به بعضی مسائل باعث سرشکستگی دیگر فعالین مدنی خواهد گردید و جهت گیریهای واقعی مدنی را زیر سوال خواهد برد.