نسیم عطرآگین شهرباستانی بامیان مدت سه روزبرجامه هایم بوسه میزد زیاددوست داشتم که مدت بشتری رادراین ولایت باستانی باشم درصورت امکان جاهای دیدنی این ولایت زیباراببنم امابدبختانه فرصت کمتری که داشتم توانستم کمی ازجاهارابگردم دوستان سابقم که دراین ولایت مصروف درس خواندن بودببنم اما انتظارکشیدن موتردرسرک های پرازگردخاک که ساعت هاباید منتظیرمیماندی انسان راخسته میسازددرشهرباستانی بامیان تعدادی محدودی ازموترهای لینی است که دریک وقت مشخص ازطرف صبح ازمناطق شش .بامسرای . فولادی. شهیدان .قرغنه تو.واژدربه شهرمیایدساعت 2 بعدازظهربرمیگرددمردم نمی تواندبه این موترهابرسدماهم دراین ساعات نمی توانستیم برسیم دیگرموتریافت نمی شوداکسرآموترهای است که درموسسات کارمیکنددریورهاحق نداردمسافری عادی راسوارکندیک تعدادموتراشخصی است که آنهاهم کسی رابالانمیکندامامن یک کاری دیگرکردم همراهی یکی ازفامیل هابودم برایش گفتم چندقدم دورترازمن به موتردست بدهداتفاقآموتری آمداورابسیارزودبالاکرددرقسمت که من نشسته بودم فاملم گفت این راهم بالا کن بازمن راهم سوارکرد.
امیدوارم درآینده این مشکل حل شودومسافرین درسرک زیادمنتظیرنماند
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر