افرادی که یک قرن
به هر نوع ممکن از قدرت استفاده نمود و انواع و اقسام بی عدالتی وستم را روا داشت
که خاطرات تلخ و ننگین را در تاریخ کشور ثبت نمود، اکنون نیز خود و مردم را قربانی
این جنگ خاموش درونی خویش می سازد. در این جنگ نیاز به لشکر کشی و سنگر نشینی نیست
بلکه دشمنان مخربترین سلاح ها را در دستشان گذاشته اند و رفته اند. ولی متاسفانه
تا هنوز آن مفکوره های غیر منطقی و مصلحتی در نظام آموزشی نیز رخنه کرده است و نظام علمی را تا لب پرتگاه نزدیک کرده است. افکار و اندیشه
ها و تبعیض و دروغ و فریب نشان می دهد که تا هنوز مورد هدف آن تیرها قرار داریم.
در افغانستان از تعصب، بدبینی، تبعیض، خود بزرگ نشان دادن و توهین به یک ملت چه
دیدیم که باز هم افتخار مندانه پرچمدار کرکس های کورسیرت گشته ایم؟ و از این خرمن دانه
می چینیم. این روند، این بی عدالتی، این توهین به دیگران، همه مردم افغانستان را به یک مرگی خاموش می رساند و
مارا در برابر پست ترین دشمنان افغانستان به زانو در می آورند. امروز در همان راه
گام بر می داریم که دشمنان و بدخواهان افغانستان منتظر ما ها نشسته اند. در مقابل
حرکت های سالم اجتماعی و حقوقی چگونه یک عکس العمل بی خردانه و بی منطق نشان داده
می شود. چگونه در برابر رسانه ها و اصحاب قلم دروغ گفته می شود و چگونه به فریب ها
و ترفندهای بزرگ متوسل می شود. کلمات حق ان چنان قدرتی از خود نشان داد که هویت و
ارزشمند بودن انسان را پدیدار کرد اما تبعیض و دغل آن چنان با قصاوت تمام، مانند
پنجه ی روز گار بر گلوی مردم افغانستان فرو رفته است و هر زمان فریاد عدالت و
برابری را خفه می سازد.
تمام مشکلات تبعیض
و فساد اخلاقی استادان که در دانشگاه ها ادعا می شود همه در پارچه های امتحانی
محصلان آشکار و هویدا است، از فساد اخلاقی، تبعیض، قوم پرستی و ... چرا برای یک بار
کسی پیدا نشد که در پیش رسانه های تصویری کشور پارچه های محصلین معترض را بر رسی
می کرد؛ تا برای همه آشکار می شد آیا نمرات که داده شده است بر اساس لیاقت محصلان
بوده ویا به خاطر اهداف دیگر. در مقابل همه مسایل، استاد و ریش باید پاسخگو می بود.
نیاز نبود که این حرکت مدنی و مسالمت آمیز را به قوم پرستی، توهین و تحقیر افراد
متنفذ، با دروغ و فریب برچسپ زد.
حال هم انتخاب دست خود مان است برای نسل
آینده این سر زمین باید بر خیزیم و بیشتر از این دشمنان و بد خواهان افغانستان چه
افراد خارجی و چه داخلی باشد، را منتظر سقوط افغانستان نگذاریم و ناامید شان
سازیم.
خیلی دور از تصور بود که علیه یک حرکت
مدنی، این همه رازهای شوم درونی و عقده ها و دروغ ها اثبات شود. ما نمونه های
دیگری تبعیض در این کشور داشتیم ولی دانشگاه ها نیز نمونه از تبعیض و قوم پرستی
گردید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر