انتخابات ریاست جمهوری که ماه ها می شود در افغانستان کار
آن جریان دارد و هر روز بیشتر تر در هاله از سردرگمی و ابهام فرو می رود، به منبع
ترس و وحشت تبدیل شده است. داکتر غنی و افراطیون پشتون می ترسند که مبادا شیوه
تفتیش آرا روند عادی خویش را طی کند و نتیجه بر عکس شود و برای پنج سال شیوه حکومت
داری سه صدساله از دست پشتونها برود و او باعث شکست این قوم شود. آنها از قضاوت
عادلانه انتخابات و نتیجه واقعی آن وحشت دارند چون انی بار مثل دوره های گذشته
انتخابات داکتر عبدالله و دیگران به نفع آنها نخواهد گذشت و از تقلب های انتخاباتی
نخواهد گذشت. از جانب دیگر اشرف غنی به عنوان متفکر دوم جهان اگر به عنوان
بزرگترین فرد تقلب کار در تاریخ سیاسی و انتخاباتی افغانستان شناخته شود، بزرگترین
سرافگنی و رسوایی اش خواهد بود. تقلب کاران کمیسیون مثل امرخیل و همکارانش از ضعف
مدیریت تقلب شان در انتخابات می ترسند. چون تقلب های که صورت گرفته در اول گمان می
رفت که بسیار پیچیده و فنی صورت گرفته باشد امابعد از بر رسی ها معلوم شد که تقلب
ها خیلی در سطح ابتدایی و دست پاچگی صورت گرفته است. مثلا: صندوق های خالی و
شکسته، بندل ها بدون جداشدن اوراق رای دهی توسط یک نفر که به نفع غنی تکمارک شده و
وارد صندوق شده است. از جانب دیگر آمار که کمیسیون از رای دهنده گان اعلان کرد،
دور از عقل و منطق بود و حالا که با هفتاد و پنج درصد شمارش صندوق ها نتوانسته
بیشتر از چهار میلیون آن را پوره کند، مایه ترس و وحشت آنان شده است. داکتر
عبدالله عبدالله رهبر تیم اصلاحات و همگرایی به عنوان تیم پیشتاز و رقیب اصلی داکتر
غنی، می ترسد که اگر بدون هیچ دلیلی قانع کننده، باخت انتخاباتی را قبول کند، فردا
در جواب هفتاد در صد مردم افغانستان که به او رای داده است چه خواهد گفت؟ شاید
مردم برداشت کند که عبدالله با اشرف غنی کنار آمد و نتوانسته که از رای پاک مردم
دفاع کند، به همین خاطر اگر بیشتر ازین استقامت و پایداری نمایند، شاید بحرانها
کلانتر و بزرگترگردد. کمیسیون های انتخاباتی نیز می ترسند که با رسوایی و بی
اعتبار شدن انتخابات، کشورهای که در برگزاری آن کمک کرده بود، پول خودرا پس مطالبه
کند ویا اگر روی شفاف سازی آن دل سوزانه
تلاش کند، از معاش نه هزار دالری محروم می گردد و کار شان تمام می گردد. از جانب
دیگر کمیسیون از تقلب های مدیریت ناشده که در این انتخابات صورت گرفته است، سخت
ترس و هراس دارند که بنام یک نهاد مستقل و حکومتی در تاریخ ثبت شود. کمیسیون از
جانب دیگر هم ترس و وحشت دارند که با صندوق های خالی و واسکت ها و شیشه های که صندوق
هارا پُر کرده و در دور اول وارد سیستم شمارش گردیده چکار کند؟ آیا راهی برای فرار
از این رسوایی وجود دارد؟ حامدکرزی رئیس جمهور نیز از انتخابات ترس و وحشت کرده
اند. چون او همیشه تلاش کرده که انتخابات طولانی شده و مدت حکومت داری او تمدید
گردد و کارهای نا تمام او در حق برادر خوانده هایش بایدتمام شود. اگر مسئله تفتیش
جدی گردد و آرای تقلبی به لیست سیاه برود، عمر حکومت او به آخر می رسد و باید نسبت
به بی توجهی ها و کم کاری های سیزده ساله خود برای مردم افغانستان جوابگو باشد. از
جانب دیگر مردم افغانستا از انتخابات وحشت کرده است. باید گفت که این انتخابات
مایه اصلی وحشت مردم باید باشد. چون شش ماه بیکاری و بحران اقتصادی در پیش رو است،
مردم هیچ پولی را پس انداز نکرده است که در ین مدت بیکاری طولانی مصرف کند. قیمتی
مواد اولیه هر روز در بازارهای افغانستان بالا می رود و هر کس در این کشور بالای
مردم غریب ادعای پادشاهی میکند. زمانی که دولت نتواند از عهده معاش نیروهای امنیتی
و کشفی خود براید، کمکاری ها و ضعف اردو و پلیس حتمی می شود. آن وقت بحران ها و نا
امنی و دزدی ها به اوج خود می رسد. راه های مواصلاتی از همین اکنون برای مردم عادی
بسته شده است و هر روز از مردم ملکی قربانی می گیرد. جامعه جهانی نیز از این
انتخابات وحشت کرده اند. چون آنها همکاری ها و زحمات سیزده ساله خودرا در این کشور
در خطر می بیند. اگر افغانستان به بحران برود، تمام زحمات و کارکردها و دستاوردهای
چندین ساله در این کشور نابود می شود. انجمن های فرهنگی، آموزشی، رسانه ها و
نهادهای مدنی نیز به شدت از انتخابات وحشت کرده اند چون این انتخابات تمام فرصت ها
و دستاوردهای مردم سالاری و دموکراسی را تا لب پرتگاه رسانده است. رسانه ها و
جامعه مدنی سالها تلاش کرد تا مردم را در مسیر حکومت داری و مردم سالاری هماهنگ
نمود اما اکنون باورها نسبت به انتخابات بر عکس شده است. سرمایه گذاران داخلی و
خارجی و موسسه های انکشافی که برای کار در این کشور کمربسته بود، اکنون از تصمیم های
خود برگشته اند و اکثر کارها به خاطر انتخابات تعطیل شده اند. تشکیل صدها شورا،
اتحادیه های قومی، انجمن ها امیدواری ها را در کشور بیشتر کرده بود اما بابحرانی
شدن انتخابات همه این انجمن ها بدون نتیجه و فایده از هم پاشیده شده است. اکثر
کارها و پروجه های انکشافی در ولایات نیمه کاره رها شده است و نیروهای کاری ساحه
های کار را ترک کرده اند. منشاء همه این نا بسامانی هارا ترس و وحشت از انتخابات
تشکیل می دهد.
در مجموع این انتخابات مایه امیدواری مردم نه بلکه به کابوس
وحشت و ترش تبدیل شده است. طولانی شدن انتخابات و ترس و بیم ها از باخت انتخابات و
افشا شدن تقلب ها بد ترین تاثیرات را در بخش های اقتصادی، توسعوی، انکشافی، سرمایه
گذاری و امنیتی در کشور به جا گذاشته است. تنها دشمنان مردم افغانستان و دحشت
افگنان از این انتخابات سود می برند. آنها در این فرصت ها به نفع خویش استفاده می
کنند و در تمام شاه راه ها و ولایات کشور مشغول تقویت افراد شورشی خود هستند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر