۶/۲۵/۱۳۹۳

دموکراسی یا دمراسی قوم پشتون در افغانستان



دموکراسی در یک تعریف ساده به معنی حکومتداری مردم ویا برگرداندن قدرت به مرم یک کشور می باشد. نکته مقابل دموکراسی مستبدرای بودن حکومت‎ها و کم‎رنگ بودن حضور مردم در تشکیلات حکومتی می‎باشد. در مجموع دموکراسی به معنی خیزش مردم برای ایجاد حکومت مردمی و رییس جمهورقابل قبول همه در یک جامعه می باشد که طبق شرایط خاص، خود مردم با رای مستقیم خود رییس جمهور و نماینده خودرا در تشکیل نظام حکومتی انتخاب می‎کنند. دموکراسی در کشورهای پیشرفته تبلور دهنده آرمان‎ها و اراده سیاسی ملت می‎باشد. دموکراسی بسترمناسب سیاسی را برای همه افراد جامعه با تناسب شایستگی و لیاقت آنان هموار می‎سازد و زمینه بروز استعدادهای نخبه را فراهم می کند. حیات دموکراسی به طور مستقیم با رضایت مردم، قانونمندی حکومت‎ها، مقبولیت و مشروعیت رییس جمهور وابسته می باشد. اگر یکی از اصول و ارکان‎ دموکراسی قانونمندی یا مشروعیت حکومت‎ها نقض گردد، دموکراسی نقش و کارایی خودرا از دست می‎دهد.
متاسفانه افغانستان به عنوان یکی از ستارههای نقض کننده دموکراسی در جهان شناخته شده است. چون حکومت‎ها در این کشور با بحران مشروعیت، رضایت مردم، مقبولیت، اعتماد و قانونمندی مواجه بوده و دموکراسی در افغانستان بر اساس سلیقهها و خواسته‎های شخصی و فردی تعبیه و هدایت گردیده است. به همین خاطر و موجودیت دلایل و عوامل دیگر در افغانستان، دموکراسی در  این کشور به جهت دهی حرکت‎های مدنی و حقوقی ناکام بوده و نتوانسته است که زمینه بروز استعدادهای فرهنگی و سیاسی را در تشکیل حکومت‎داری فراهم سازد.
جریان‎سازی های کاذب و عوام‎فریب در کشور دموکراسی را بی تاثیرساخته و انتخابات ریاست جمهوری را که یکی از مولفه‎های مهم دموکراسی می باشد، به بحرانی‎ترین و طولانی ترین انتخابات‎های دنیا تبدیل کرده است. افزایش بی اعتمادی‎ها، گستردگی تقلب در انتخابات، عدم رعایت بی طرفی مسؤلین حکومتی و کمیسیون‎های انتخاباتی، بالای سوء هاضمه ملت تاثیر منفی گذاشته و آثار و قضاوت‎های آن‎ را کسی نتوانست که هضم نماید.
موجودیت فرهنگ سنتی و قبیلوی، فرهنگ های متضاد با ارزش‎های مردم سالاری در این کشور، چالش‎ها و مشکلات جغرافیایی و امنیتی، افغانستان را در آخرین جریان دموکراسی قرار داده است. به همین خاطر، دموکراسی در این کشور جای خودرا برای جریان‎های سنتی و قبیلوی در سیستم اداری و تشکیلات حکومتی در این کشور، خالی کرده است. این مسایل باعث شده که دموکراسی در ظهور ارزش‎ها و برنامه های ارزشی ناکام بماند و هیچ‎گاه نتواند آرمان و اراده مردم را به صورت واقعی به نمایش بگذارد. تاهنوز دموکراسی در افغانستان نتوانسته قفل زنگ زده سنت سیاسی را بگشاید و راه‎های تازه‎ی را برای مردم ایجاد کند.
آثار و برکات دموکراسی واقعی چیست؟
اگر دموکراسی طبق علایق شخصی تعبیه و جهت دهی نشود، از آثار و برکات فراوان در یک کشور برخوردار میباشد. که ازجمله: ورق خوردن صفحه تاریخ سیاسی به وجه خوبتر، ظهور رهبران و نخبگان جوان در تشکیل نظام، رشد اندیشه و افکار مردم در باره سیاستورزی، دست بدست نمودن قدرت در یک کشور به وجه مطلوب، روی‎کار آمدن شخصت‎های دلسوز و مردم دوست در تشکیل نظام از آثار و برکت‎های دموکراسی در یک جامعه می باشد. در عصردموکراسی منازعه و کشمکش‎های سیاسی در یک  کشور، شکل مسالمت آمیز را پیداکرده و تفکیک قوت‎ها از طریق انتخابات و اراده مردم صورت می گیرد. دموکراسی تغییر نظام و تفکیک قوارا از حالت خشین بودن آن به توافق و اجماع تبدیل می کند. دموکراسی انتخابات‎هارا مشروع و قانونی و قدرت‎های حاکم در یک کشور را برای همه اتباع آن کشورها، قابل پذیرش می سازد.
ویژگی‎های دموکراسی در یک جامعه چیست؟
1 - در کشورهای دموکراتیک، حکومت‎ها منشأ و مشروعیت خودرا از اکثریت آرای مردم بدست می آورند و رییس جمهور در طول مدت کاری خویش نسبت به مشکلات و چالش‎های اجتماعی احساس مسؤلیت می کند.
2 – افکار مردم به شیوه آزاد و واقعی تبارز پیدا میکند. شیوه‎ها و زمینه‎های مناسب برای ابراز نظرمردم و روشن‎فکران در جامعه دموکراتیک مهیا میگردد. روزنامهها، سایت‎های اجتماعی، رسانه‎های صوتی و تصویری همه ارزش‎های اجتماعی را انعکاس داده و مشکلات واقعی مردم بدون سانسور نشر میگردد.
3 – به نظر و اراده اکثریت احترام گذاشته می شود. یکی دیگر از ویژگیهای جامعه دموکراتیک، مورد احترام واقع شدن خواسته‎ها و مصلحت عمومی میباشد نه فردی و جزئی. یکی از ویژگی‎های جامعه دموکراتیک این است که همه برای جلب نظراکثریت تلاش می کنند. انجمن‎های علمی، فرهنگی و اجتماعی در تعیین سازوکارهای جامعه ونمانیدگان و رهبران، از نقش مهم و کارای برخوردار می‎باشد. نامزدان انتخابات‎ها در جامعه دموکراتیک بر اساس تعیین و تایید این نهادها، به میدان می آید و توسط رای آگاهانه و مستقلانه مردم به قدرت می‎رسد.
4 – حکومت دموکرات مستلزم کثرتگرایی و معقول بودن برنامه های خود میباشد. در کشور دموکراتیک حکومت هیچ‎گاه نمی تواند مصلحت یک عده افراد و اشخاص را در نظر بگیرند بلکه باید عدالت اجتماعی و مصالح عمومی را در نظر می‎گیرند. همهی رفتارها و کارهای حکومت بر اساس هم‎گرایی و احترام متقابل صورت می‎گیرد نه بر اساس تبعیض و واسطه بازی‎ها. در کشورهای که دموکراسی وجود داشته اقلیت‎های فکری و اقتصادی فعال می‎شود. رییس جمهور در کشورهای دموکرات بر اساس انتخاب جمعی مردم روی‎کار می آید نه بر اساس تقلب و فریب.
5 – به وجود آمدن رقابت‎های سالم. یکی دیگر از ویژگی‎های دموکراسی در یک کشور، سلامت رقابت‎ها می باشد. مهار رقابت‎ها و کشمکش‎ها باید توسط قانون و دموکراسی تعبیه گردد در غیرآن با بن‎بست مواجه خواهد شد.
چالش‎ها و موانع دموکراسی در افغانستان چیست؟
موانع متعددی برسرراه دموکراسی در کشور وجود دارد که ازآن جمله به دو موارد آن اشاره می کنم.
الف – انگیزه سلطه گری‎های اشراف قدیم بر جدید. متاسفانه موجودیت انگیزه‎های سنتی سیاسی با ارزش‎های دموکراسی در تعارض شده و نمی گذارد که روندهای دموکراتیک در این کشورنتیجه بخش گردد. این انگیزه‎ها یکی از چالش‎های مهم دموکراسی به شما می‎رود.
ب – فراهم نشدن مقدمه دموکراسی پذیری. هرچیزی نو نیازمند فراهم شدن مقدمه می باشد. دموکراسی در افغانستان کاملن یک پدیده نو بود و جامعه و حکومت هیچ‎گونه آمادگی برای پذیرش آن نداشت. دموکراسی مثل مهمان ناخوانده‎ی بود که وارد کشور شد و به همین خاطر قضاوت‎ها و نتایج آن با عکس العمل مردم مواجه گردید.
نتیجه
دموکراسی به معنی برگرداندن قدرت به مردم و سهم‎گیری آنا در تشکیل نظام حکومتی میباشد. در کشورهای دموکرات و دموکراسی پذیر، دموکراسی برکات و آثار زیادی داشته که ازان جمله: گردش سالم نخبگان، روی‎کارشدن شخصیت‎های ملی، فعال شدن اقلیت‎های جامعه، تبارزواقعی آراء و اندیشه های مردم، کثرت‎گرایی و رجوع به ملت، روی‎کارشدن رقابت‎های سالم و ورق خوردن صفحه سیاسی به شکل مطولب‎تر و روش سالم‎تر از برکات و ویژگیهای دموکراسی می‎ باشد. موجودیت انگیزه سلطه گرایی اشراف قدیم بر جدید و فراهم نشدن زمینه دموکراسی در افغانستان از چالش‎های مهم بر سر راه دموکراسی به شمار می رود.


هیچ نظری موجود نیست: