در طول سیزده سال گذشته، بعض تلویزیونهای خصوصی با نشر بعض
برنامههای خود، مترجم احساسات قوم گرایی، بی حجابی، ترویج هرزگی و خیانتهای
خانوادگی گردیده است. به طور نمونه، برنامهی تحت نام (ستاره افغان یا (Afghan
Star که از سال 1384 تاکنون از طریق یکی از تلویزیونهای خصوصی نشر
میگردد و از تلویزیونهای بریتانیا و هندوستان الگوگیری شده است؛ دارای چالشها و
پیامدهای بزرگ فرهنگی و اقتصادی میباشد. بعضی صاحب نظران و روشن فکران جامعه،
برنامه ستاره افغان را صِرف برای سرگرمی خانوادهها و پوشالهای برای پنهان نگهداشتن کمی و کاستیهای توسعهوی، مدیریتی و کارایی دولت
میپندارند. این برنامه، افکار عمومی را از توجه و چاره اندیشی درباره چالشهای
حکومت داری و نابرابریها منحرف ساخته و در کنار آن آسیبهای جدی را به اقتصاد، فرصتها و برنامه های خانوادگی وارد ساخته است. مسایل
قومی و نژادی بارها خودرا از طریق این برنامه نشان داده و اختلافات و درگیری هارا
در کشور عمیقترساخته است. این برنامه جوانان، روشنفکران و استعدادهای کشوررا از
رقابتهای مثبت و سازنده باز داشته و رسانه را به عنوان یک آله شوخی و بی مسؤلیتی
در اختیار یک عده افراد عادی و بذلهگو قرار داده است. اما بعض مردم و خانوادههای
که طرفدار این برنامه میباشد، آن را یک گامی به سوی کشف استعدادها و رشد هنرمندان
در افغانستان عنوان نموده است.
چالشها و پیامدهای این برنامه چیست؟
چالشهای قانونی
مطابق ماده اول قانون رسانههای افغانستان، هیچ برنامهای نمی تواند برخلاف
ارزش های دین مبین اسلام و منافع علیایی کشور از طریق رسانههای جمعی نشر گردد. همچنان در ماده دوم این قانون و بخش ششم آن ذکرشده است که:
رسانهها باید به دنبال نشر و تهیه اخبار صحیح، اطلاعات درست و سالم،
آموزش و تربیت خانوادهها، شکوفایی ارزشهای دینی، فرهنگی و اخلاقی در کشور باشد. تمام برنامهها باید مطابق معیارها، اصول و ارزشهای ژرونالیستی باشد و در ضمن صداقت، تعهد و بی طرفی و توازن را رعایت نماید. مطابق
ماده نوزدهم قانون رسانهها، رسانه های خصوصی
باید تمام فعالیتهای خویش را در روشنی
قانون اساسی جمهوری اسلامی افغانستان انجام دهند. در ماده بیستم این قانون به صراحت
ذکر شده است که: تلويزيون های خصوصی مکلف اند در نشرات خويش اصول و احکام دين مقدس
اسلام و ارزشهای ملی ، معنوی ، اخلاقی و امنيت روانی ملت افغانستان را رعايت نمايند. در فصل دهم و ماده چهل
و پنجم قانون رسانهای افغانستان آمده است
که: هیچ رسانهای در افغانستان حق
نشر مطالب و برنامه های ذیل را ندارند: آثار و مطالبی که مغایر با اصول، احکام و دستور
دین مقدس اسلام باشد. آثار و مطالبی که مغایر با قانون اساسی بوده و نشر آن جرم پنداشته
می شود. تبلیغ و ترویج فرهنگ ادیان دیگر که خارج از فرهنگ دین اسلام باشد و آثار و
مطالبی که به امنیت روانی و سلامت اخلاقی افراد خانواده و جامعه به خصوص اطفا و نوجوانان
آسیب می رساند، رسانهها حق نشر آن را ندارند.
در مجموع با بررسی نمودن قانون رسانههای افغانستان به این نتیجه میرسیم که
برنامه ستاره افغان در کنار بعض برنامهها و سریالهای دیگری که از طریق
تلویزیونهای خصوصی نشر میشود، مخالف قانون اساسی و قانون رسانهای در کشور عمل
میکند.
تقویت باورهای کاذب و تفکرطالبانی
یکی دیگر از پیامدها و چالشهای این برنامه، افزایش و گسترش
باورهای کاذب و دروغین در بین خانوادهها و جوانان میباشد. وقتیکه مردم افغانستان انواع و اقسام بی حجابی و هرزگی را از
تلویزیونها تماشا میکنند و دولت مرکزی را در قبال آن اغفال شده و بی توجه می
بینند، وجدان ایمانی و دینی شان گنجایش تحمل این همه فسادرا نداشته و به صفهای
مخالفان میپیوندند و با ایجاد ناامنی عقده خودرا در مقابل بی کفایتی دولت ابراز
میکنند. آدم می توان ادعا کرد که افزایش تفکر طالبانی و افزایش انتحاری و ناامنی
در کشور، از پیامدهای راه اندازی چنین برنامهها نا سنجیده شده و غیر معیاری در
کشور میباشد. مخالفان دولت، این چنین برنامههارا ضبط نموده و به عنوان نمونه به
افراطیون مذهبی و دینی نشان میدهد که افغانستان را به عنوان یک کشور فاسد برای آنان
تلقی میکند که در نتیجه آنها به انجام عملیات انتحاری، انفجاری و ناامنی در کشور
حاضر میشود.
خسارات بزرگ اقتصادی و فُرصت سوزی
با تحقیق در مورد نحوه اجرایی شدن برنامه ستاره افغان و طریق
رای ارسال کردن به این برنامه به این نتیجه میرسیم که در هر برنامه از آغاز
تاپایان، مبلغ شش لک و پنجا هزار دالرآمریکایی از جیب مردم افغانستان به جیب شرکتهای
خارجی و تلویزیون خصوصی ریخته میشود. که این پول هنگفت در راستایی تقویت برنامه
های ملی، تامین امنیت و حکومتداری هیچ سودی ندارد. مصرف هر پیام به
ستاره افغان 10 افغانی حد اوسط ضرب 300000 هزار نفر در هفته مساوی 3000000 میلیون
افغانی ضرب 4 هفته که یک ماه شود، می شود 12000000 میلیون این را که ضرب 3 ماه
کنیم حد اقلش می شود 36000000 میلیون حدود 650 هزار دالر آمریکایی. این در حالی
است که زنان و کودکان در خانه و کوچه چشم و
گلون شان از دودهای زغال، رابر و پلاستیک کور میشوند و توان خرید چوب سوخت خانهی خودرا ندارند، اما مرد خانواده پول هنگفتی را در برنامه
ستاره افغان رای میدهد. خانوادههای افغانستان در حالیکه برای خرید یک کفش و
کتاب و قلم با فرزندان خود خشونت میکنند اما راضی است که ده ها هزار افغانی را
برای رای دادن یک آواز خوان به شماره تلفن ستاره افغان پیام بفرستند. حمیدی گل
فروش در شهرک مهدیه ناحیه سیزده هم میگوید: من برای اینکه ستاره مورد علاقه ام کامیاب شود، تمام عاید دکان خودرا
کارت تلفون خریده و رای داده ام. با این وجود برعلاوه ضرر مالی که این برنامه
بالای مردم وارد کرده، ساعت ها وقت مردم را نیز سوختانده و انرژی برق را بدون
فایده در تلویزیونها مصرف کرده است. با همه این مصارف هنگفت، از عمر این برنامه
حدود ده سال میگذرد که از آغاز این برنامه تا کنون حدود6500000 شش میلیون و
پنجصدهزار دالر بیهوده مصرف شده اما هیچ دستاورد مثبت نداشته که هیچ، بلکه انواع
خشونت، فساد اخلاقی، هرزه یگ و برهنگی را در جامعه ترویج نموده و از جامعه مسلمان
افغانستان یک جامعه مصرفی، خرافاتی، روانی، تبعیضی و تجملاتی ساخته است. این
برنامه هیچ کمکی را جهت تقویه هنرمندان کشور نیز نداشته و حتا یک هنرمند از طریق
این برنامه یک پول عاید نداشته و پس از ختم این برنامه با سرخوردگی و قرضدارشدن از
مردم پس به خیاطی و کار قبلی خود برگشته است. هر هنرمند که ستاره می شود، سه برابر
جایزه بدست آمده را قرضدار شده چون مردم را واردار کرده و کمپاین نموده که برایش
رای بدهد. این برنامه نه تنها که به موسیقی افغانستان کمک نکرده، بلکه هنر را در
این کشور قومی ساخته است. ستاره های به صورت واضع از قوم خود خواهش رای میکند.
ترویج خشونتهای خانوادگی
این برنامه خانوادههارا به کلبه ارواح تبدیل نموده و تمام
برنامه های زندگی از قبیل نظرخواهی، مشورت، پیدانمودن راه حل برای مشکلات زندگی،
صحبت و درد دل و انجام کارهای خانگی را از فرزندان و خانوادهها به کلی گرفته است.
پس میتوان گفت که ستاره افغان یک گامی بزرگ به سوی فرصت سوزی بوده و افزایش
خشونتهای خانوادگی بوده و دولت همچنان با بی توجهی های مرگ آور با مدیران و گردانندگان این برنامه برخورد نموده
است. این برنامهها و سریالها، به عنوان بلندگوی حرفوی خشونت در خانوادهها عمل
کرده و انواع خیانت زناشویی را ترویج میکند. نتیجهی این برنامه مصرفی و فُرصت
سوز، سهم گرفتن در کار کسانی است که سالها در پَی تخریب اندیشه، فکر، فرهنگ،
مدنیت، عزت و وقار و نظم و برنامه های خانوادگی ما بوده است. تحریم این برنامههای
مبتذل و مخالف با قانون اساسی و رسانهای کشور، مبارزه با انحرافات فکری، عقیدتی،
سیاسی، مدنی و خانوادگی و اخلاقی بوده و یکی از مسؤلیتهای بزرگ حکومت به شمار
میرود. هیچ گاه مردم افغانستان منکر هنر اصیل خود نشده و از هنرمندان واقعی خود
به عنوان شخصیتهای ملی شناخت دارند و به آنان احترام می گذارند. هیچگاهی هنر در افغانستان با ابتذال، هرزگی و برهنگی آلوده
نشده است و نخواهد شد. هرگونه اقدامی که برای تخریب هنر در افغانستان تحت بی
حجابی، هرزگی و برهنه بودن صورت گیرد، در این کشور محکوم میباشد و اقدام کنندگان
باید بازداشت شوند.
نتیجه
1 - هرنوع طرفداری و وابستگی به برنامههای سنجیده ناشده،
نشان دهنده بی توجهی نسبت به ارزشهای فرهنگی، افغانیگی، میهنی، جهادی، دینی،
اخلاقی و مذهبی ما میباشد.
2 – تعداد از شرکتهای خصوصی و مجهوالحال در افغانستان با
ایجاد بعض تلویزیونهای خصوصی ویا اکمال بعضی برنامهها، ابتذال و فساد اخلاقی و
هرزگی را در جامعه ترویج نموده و مسؤلیتهای رسانهی را زیر سوال برده است. با
آنکه در دولت آقای کرزی وزارت اطلاعات و فرهنگ و روشنفکران و عالمان دینی بارها به
دستگیری چنین شرکتها حکم صادر کرده بود، اما فساد اداری و ضعف مدیریت باعث شدکه
اینها بی شرمانه به حیات خیانت خود در جامعه ادامه داده اند.
3 – نشر برنامههای مانندستاره افغان از طریق تلویزیونهای
خصوصی مغایر با ارزشهای اسلامی و فرهنگ افغانیگی بوده و مخالف مادههای اول،
نوزدهم، بیستم و چهل و پنجم قانون رسانههای افغانستان میباشد.
داوودناظری
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر