۱۱/۰۷/۱۳۹۰

نقش خانواده بالای شخصیت جوانان


ادب یا محبت خرجی ندارد ولی همه چیز را خریداری می کند"متناجیو"
 ازکودکی که احترام نشده باید توقع احترام به دیگران را نباید داشت "هانری میلز"
عقل دستگاه گیرنده است وزبان وسیله نشرآن"نظرخودم"


هرقدر برای دیگران احترام کنی همان قدر برای خود احترام خریده ای" آدام سمیت"
درجوانی ما به سوی مشکلات می شتابیم ولی درپیری مشکلات به سوی ما می شتابد"پیکاسو"
پیران جوان وجوانان پیر دردنیا زیاد است"اسمایلر"
جاهل آنچه می گوید نمی داند ودانان آنچه می کند می داند.
تمام افکار خودرا روی کار که می کنید متمرکزبسازید، خورشید جای را می سوزاند که باید در یک محل مشخص بتابد."گراهام بل"
بخیل برای ثروت خود نگهبان است وبرای وارث خود انبار دار"بوذرجمهور"
اگر می بینی کسی به روی تو لبخند نمی زند ، عیبهارا در لبهای خود جستجو کن.
یک عمر ازوحشت مرگ می لرزیم اما وقتیکه رسید چشمهای خودرا می بندیم واورا نمی بینیم"محمدحجازی"
نگو وقت نداری، همانقدروقت که آلبرت وانشتین داشت توهم داری "جکسون"
ازدواج چیزی عجیب است که شیران را روبا وروبا را شیر می سازد"موریای"
با کسی ازدواج کنید که درغیر آنهم بهترین فرد ودوست شما می بود"بردون"



نقش خانواده بالای شخصیت جوان
الگو پذیری جوانان: فروپاشی بسیاری ازخانواده ها روی مسئله مادی گری ودنیا دوستی بیش ازحد به وجود می آید، زندگی گیاهی تحقیرآمیز، فقدان عفت واخلاق منتظیر انسان است،بدون تعهد وگذشت ،عدم فداکاری وجان نثاری درقبال مسئولیت، بدون اخلاق دربین خانواده وجوانان ، خانواده نه بلکه  فقط یک چهار دیوالی حساب می شود .
درخانواده که احساس ، عشق عاطفه واعتماد نباشد وجوان فعالانه حضور نداشته باشد فقط چهار دیواری است که از خشت وسنگ وسمیت وآهن تشکیل شده است.
فروپاشی وازبین رفتن خانواده وسرد شدن فضای خانواده وتبدیل شدن خانواده به یک دیوار سرد ، مقدمه فروپاشی جامعه وکشوراست.
اگر خیانت درخانواده جاگزین شد اگر خیانت در عمر جوان شد عین همین خیانت وتباهی را در جامعه ومردم خود قبول کردیم  تباهی جوان تباهی جامعه وجامعه آیینه جوان است .
بی توجه بودن به جوان ومعنویت جوانان ، باعث حذف تدریجی یا کم کم عشق ومحبت از فضای خانواده است.
خانواده راباید یک محیط انسانی ومستعید به اخلاق ومعنویت واحترام قراربدهیم ،  الگوی مادی گری وسیکولار ودنیا دوستی محبت نمیاره در خانواده های ما بین جوانان ما ، درنظرگرفتن بیش از حد اقتصاد ودارای در خانواده واگ راقتصاد در زندگی یک مسئله مهم قلمداد شد به شدت فروپاشی خانواده جریان پیدا می کند.
رقابتها ی زن ومرد درحد اکثر می رسد وتوافقها در حد اقل خودش می رسد وباعث جنجالهای مختلف می شود.
اعتماد عشق ومحبت ، جایش را به خود خاهی وبد گمانی ونفرت تبدیل می کند.
زلزله های اخلاقی وچرخش 80 درجه ای نظام خانواده گی ما بیشتر وابسته به همین مسئله است که امروز دربین خانواده های ما به شدت جریان دارد.
باید جوانان عزیز یک جهاد اخلاقی کند یعنی نگزارد نظام خانواده گی ازهم بی پاشد وجایش را به ماده پرستی وحب مال پر کند.
اجازه ندهیم که چیزی بنام دموکراسی ، بنام مد گرای جدید ، عصری بودن ، معنویت وارزشمندی وکانون خانواده گی مارا بدل به چهار دیواری سرد ویخ کند ، همه مناسبات انسانی خودرا ترور نکنیم ، جهاد کنیم ، اصل تعاون مودت وکمک دربین فامل صورت می گیرد دربین زن ومرد صورت می گیرد وقتیکه این همکاری ومودت واحسان از خانواده ها برچیده شد درجامعه ما باید منتظیر آن نباشیم، متاسفانه امروز درخانواده های ما رقابت پول است رقابت قدرت است ، طعنه است خود پسندی است ، با این عمل خود ما کمک می کنیم که درد مابیشتر شود جوانان ما دلسرد شود نا امید شود.
تحقیر درخانواده یک انقلاب منفی دربین دوهمسر جوان است وفامل می باشد، عوامل که باعث می شود بسیاری ازجوانان ما بی پدر ومادر شود، کودک ازدامن گرم مادر دور باشد ، خیانتها عادی می شود وزن تبدیل به یک ابزار یا وسیله مادی می شود که مورد خرید وفروش قرار می گیرد.
این توحشها وعقبگرد های تاریخی ، سرمنشه اش ازهمین خا نواده های کوچک شروع می شود که اصلا درنظر ما نمی آید.
فروپاشیها ، یاسها ، شکاکیها ، یتیم شدن فرزندان ، سرد شدن فضای خانواده ها نفر تها وهمه وهمه این مسئولیتها را که به عهده می گیرد؟ ولی آثار شومش را جامعه ما می بیند وظلمش به حیات ما تمام می شود، تنهایها ، اعتیادها ، خود کشیها ، افسرده گیها همه پیامد های رفتار های است که دوجوان ما و والدین ما درآغاز کم توجهی کردن.
نباید کینه ورقابت های منفی را در خانواده جاگزین عشق وعاطفه وایثار کنیم .
کسانیکه هرگیز گرمای حضور درآغوش خانواده را تجربه نکردند، ملیونها کودک به دنیا می آیند که فضای گرمی را بنام خانواده نمی شناسند.
این بی توجه بودنها ونا امیدی ها ودرک نکردنها است که اصلا از عاطفه واحساس چیزی را درک نکردن تا توان دارد جنایت می کند ودیگران را به همین راه می کشاند ، ده ها نفر بی گناه را می کشد قتل عام می کند ولی ازآن لذت می برند نتیجه اش ازخانواده شروع می شود اینها اصلا با عاطفه ومحبت خانواده به سر نبردند، اگر کسی درخانواده بزرگ شوند درآغوش گرم مادر بزرگ شده باشد برایش محال است انسانی را بکشند وبکسی ظلمی را انجام بدهند.
مادرشخصی است که تمام اعضای خانواده برای دیدن او به خانه بر می گردند ، د رجامعه که داد از پیشرفت ترقی وتمدن می زند در مقابل پول سوداوفروخت می شود، مادر که سرکردگی یک قافله رابه دوش دارد در کانون بعضی خانواده ها منبع کار واقتصادباید باشد.
بدون جوان ومادر خانواده یک کانون تجمع انسانی واخلاقی نیست بلکه نظام خویش را ازدست می دهد.
چهار دیواری وسقف ودروازه خانواده باعث انسجام ویکپارچگی خانواده واعضای آن خانواده نیست بلکه روح مسئولیت پذیری واخلاق خانواده باعث تجمع دلها در خانواده می شود ومسافر که درسفر است همیشه آرزوی این رادارد تا زود تر به خانه بر گردد.
دوستای عزیز دقت لازم است تا درابتدای تشکیل خانواده وچگونگی حضور جوان در خانواده واجتماع توجه داشته باشیم، پدرومادرای عزیز باید اندیشه خوده بیشترمتمرکز بسازه که چگونه یک دل فراری جوان خویش را رام کند ودردست گیرد.
داودناظری – کابل - 1390


6- نظم جوانها را باید افزایش بدهیم ، که از چند طریق دراین زمینه کمک می توانیم:
۱به‌ آنها کمک نکنید: شاهد به مخمصه افتادن نوجوانان بودن سخت است؛ اما بدتر از آن کمک به نوجوانانی است که نمی‌توانند مسئولیت اعمال خود را به عهده بگیرند و گلیم خود را از آب بیرون بکشند و همیشه منتظرند تا پدر و مادر به یاری آنها بشتابند. این کار وقتی که آنها کوچکتر هستند و پیامدهای کارهایشان جدیت کمتری دارد بسیار آسانتر است.

۲به تدریج کارها را به خود آنها واگذار کنید: این گفته که نقش والدین کم‌کم برای بچه‌ها کمرنگ می‌شود صحیح است. هنگامی که نوجوان بالغ می‌شود؛ شما نقش خود را از پدر و مادر و مشاور به یک دوست تغییر می‌دهید. انجام این کار به صورت تدریجی بسیار آسانتر است. این کار را از وقتی که آنها خیلی کوچک هستند شروع کنید و بگذارید در مورد لباس و غیره خودشان تصمیم‌گیری کنند. با این روش آنها از سنین کم تصمیم‌گیری را تجربه می‌کنند.

۳بگذارید نتایج اعمال خود را ببینند و از این راه تجربه کسب کنند: این کار را در مواقعی که امکان دارد و البته برای آنها خطرناک نیست انجام دهید. ممکن است برای شما کاملاً واضح باشد که نوجوان شما نمی‌تواند یک انشا را ۲ ساعته در عصر جمعه تمام کند اما غر زدن به او سراسر هفته برای انجام به موقع این کار فقط شما را بداخلاق جلوه می‌دهد. چرا نمی‌گذارید خودش تجربه کند که تمام شب بیدار ماندن برای انجام دادن تکالیف چقدر بد است.

۴یادآوری به صورت یک کلمه‌ای باشد: نوجوانان به حواس پرتی و نشنیدن خصوصاً غر زدن والدین خود شهرت دارند. گفتن یک کلمه مثلاً: آشغال‌ها، بسیار مؤثرتر از پنج دقیقه سخنرانی در مورد اهمیت مسئولیت‌پذیری یا تکرار کارهای روزمره‌ای که وقتی شما در سن او بودید انجام می‌دادید است. آنها پس از گفتن اولین کلمه بقیه را نشنیده می‌گیرند؛ بنابر این بهتر است این نکته را درنظر داشته باشید.

۵ برای موارد کم اهمیت به آنها اطمینان کنید و بگذارید رشد کنند: میل به قابل اعتماد بودن جزو طبیعت انسان است. بنابر این به نوجوانان نشان دهید که به آنها اطمینان دارید و این کار را با دادن فرصت‌هایی به آنها برای اثبات قابل اطمینان بودن آنها انجام دهید. اگر نوجوان شما در گذشته نشان داده که قابل اطمینان نیست؛ این شانس را مجدداً و با شروع از کارهای کوچک و بعد کارهای مهمتر به او بدهید.

۶شوخ طبعی خود را حفظ کنید و خیلی جدی نباشید: اگر نوجوان شما فکر می‌کند که شما خسیس‌ترین والدین دنیا هستید؛ ناراحت نشوید. من همیشه به فرزندانم می‌گفتم که در مدرسه خسیس‌ها شاگرد اول بودم. این را با طعنه نمی‌گفتم بلکه با لبخند و لحنی گرم بیان می‌کردم. به طوری که این پیام را القا می‌کرد که من خسیس هستم به هیچ وجه یک توهین نیست.

۷به آنها مرتب مسئولیت بدهید: اداره یک خانه مستلزم تلاش گروهی خانواده است و فرقی ندارد که والدین تمام وقت در خانه باشند یا نباشند. با محول کردن کارهای مهمی که نقش زیادی در رفاه خانواده دارد این احساس را به نوجوان بدهید که بازیکن مهمی در این تیم است.

۸در مورد هر چیزی جنگ و جدل نکنید: سنین نوجوانی دوران احساساتی عمل کردن است. از هر مسأله کوچکی مشکلی جدی نسازید. مسایل واقعاً مهم‌تر را از مسایل دیگر جدا کنید و نگران مسایل کم اهمیت نباشید.

محبت جایزه‌ای برای درست انجام دادن یک کار نیست بلکه همیشگی بوده و نشانه پذیرفته شدن از طرف خانواده‌ها می‌باشد چه در زمانی که همه چیز خوب پیش می‌رود و چه وقتی که نقاط ضعف و عیوب ما آشکار می‌شوند.


هیچ نظری موجود نیست: